دیدبان
حرکت خارج از قاعده؛

بی تعارف با دکتر علی لاریجانی

بی تعارف با دکتر علی لاریجانی

دیدبان: انتخابات 7 اسفند می تواند حامل پیام های بسیاری با اعلام نتایج باشد اما مشخص ترین پیام این انتخابات می تواند این باشد که شکست احتمالی اصولگرایان، به دست خود آنها می توان صورت گیرد. به نظر می رسد پروژه ای که اصلاح طلبان و حامیان دولت به دنبال آن بودند، در حال به ثمر نشستن است. ایجاد اختلاف و انشقاق میان اصولگرایان، طرحی بود که چندین سال است در حال پیگیری است و در زمان انتخابات این پیگیری با شدت بیشتری دنبال می شود. 

نام هایی از اردوگاه اصلاح طلبان برای حضور در ائتلاف به میان آمد که در دوره اقتدار اصلاح طلبان، این نام ها با بدترین و تندرین نقدها روبه رو بودند. از جمله علی اکبر ناطق نوری و علی اردشیر لاریجانی، کسانی بودند که فعالین اصلاح طلب، از آنها برای قرار گرفتن در لیست اصلاح طلبان دعوت کردند. گذشت زمان و در انزوا قرار گرفتن اصلاح طلبان آنها را بر آن داشت تا با پله قرار دادن رقبای خود، بار دیگر به عرصه سیاسی بازگردند. آنها اظهارات و سیاست های هاشمی رفسنجانی و حسن روحانی را در گذشته های دور فراموش کردند و حامیان دو آتشه آنها شدند تا یکی از اصلاح طلبان، از رحم اجاره ای بودن دولت روحانی سخن به میان آورد. 

حال علی لاریجانی نیز در میان این طیف قرار گرفته است. کسی که تا دیروز مورد لعن و نفرین رسانه های زرد اصلاح طلب بود، حال تمام قد در صفحات نخست روزنامه های آن قرار می گیرد و از وی وصف ها و سرودها می سرایند! اصولگرایی که "ناجی برجام" لقب گرفت و در عرض 20 دقیقه، پرونده برجام در مجلس را بست. 

در روز ثبت نام نامزدهای انتخابات مجلس دهم، علی لاریجانی اعلام کرد که به صورت مستقل در انتخابات شرکت خواهد کرد. این در حالیست که از مدت ها قبل بزرگان اصولگرا و شورای فقها به دنبال ایجاد ائتلاف فراگیر از تمامی گروه ها و احزاب اصولگرا بودند. حال چه اتفاقی افتاده که علی لاریجانی، رئیس مجلس، از استقلال در فعالیت های سیاسی خود سخن می گوید و در ائتلاف قرار گرفتن را برخلاف استقلال خود می داند. در این زمینه آقای لاریجانی که اعتبار خود را از جریان ارزشمدار اصولگرایی دارد در حال حرکت به سمت و سویی است که می تواند تجربه تلخ انتخابات 92 را این بار در انتخابات مجلس دهم تکرار کند. 

1- علی لاریجانی ریاست دو دوره مجلس شورای اسلامی را در دوره های هشتم و نهم بر عهده داشت و پیش از آن نیز دبیر شورای عالی امنیت که جایگزین حسن روحانی شده بود. بیشتر دوران زعامت بر ریاست مجلس همزمان با دوره ریاست جمهوری احمدی نژاد بود و تقابل های این دو به روش ها و شیوه های گوناگون تا حدی آزاردهنده شده بود که منجر به یکشنبه سیاه در مجلس شد. آیا جدایی لاریجانی از ائتلاف اصولگرایان، انتقام از آن دوران است که وی از دوستان و هم طیفی ها رنجیده خاطر شد! هر چند به نظر نمی رسد سیاستمدار سرد و گرم چشیده ای چون علی لاریجانی، اسیر چنین بازی های شود و عطای اصولگرایی را به لقایش ببخشد.

2- اختلافات درون گروهی حتی در احزاب برجسته کشورهای غربی نیز مرسوم است و نگاهی به انتخابات و مناظرات ریاست جمهوری آمریکا گویای این سخن است. نامزدهای انتخاباتی متعلق به یک جریان (دموکرات یا جمهوری خواه)، نقدهایی را نسبت به رقیب روانه می کنند که ممکن است جریان رقیب نیز چنین نقدی نداشته باشد اما سیاست های کلی حزب همچنان پایدار می مانند و وحدت رویه به عنوان اصل پذیرفته شده است. علی لاریجانی که با برند اصولگرایی شناخته شده و در سایه ائتلاف و وحدت اصولگرایان در مجلس هشتم بر کرسی ریاست مجلس تکیه داد و در مجلس نهم نیز تکرار شد، نباید اختلافات و نقدهای درون گروهی را معیار سنجش کلی قرار دهد و درست دو ماه پیش از انتخابات تغییر رویه دهد و با دم زدن از ورود مستقل به انتخابات، درست بر اساس نقشه جریان رقیب، حرکت کند. استحاله جریان اصولگرایی از درون همان چیزی است که رقبا به دنبال آن هستند.

3- آیا اتفاقاتی که در جریان بررسی برجام در مجلس روی داد، بر اساس تیترهای روزنامه های اصلاح طلب فردای تصویب برجام، اصولگرایان را چند پاره کرد؟ اما تلاش و همت شورای فقها و همچنین برخی از گروه ها از جمله پایداری، موتلفه و جمعیت ایثارگران، حرکت بر اساس حکمت سنجی فقها بود. درست است بیشترین درگیری ها و تنش ها میان طیف وابسته به لاریجانی و پایداری ها در مجلس نهم روی داد، ولی کلیت اصولگرایی نباید فراموش و قربانی اختلافات درون گروهی شود. با جدایی و انشقاق از جریان کلی اصولگرایی، تنها کسانی که میوه برجام را در اسفند خواهند چید، کسانی غیر از اصولگرایان خواهند بود و درصورتیکه اکثریت به دست جریان رقیب بیفتد، احتمال ریاست در مجلس دهم برای علی لاریجانی، به شدت کاهش پیدا خواهد کرد. 

4- در حالیکه از حدود دو سال پیش تا به امروز، جریان رقیب و حامیان دولت به دنبال ایجاد دوقطبی تندرو - میانه رو در فضای سیاسی جامعه هستند و تاحدودی نیز در این امر موفق بودند، آیا تشتت و جدایی از اصولگرایان، فضای دو قطبی شده را تشدید نخواهد ساخت؟ به طور مشخصی زمانی سخن از تندروی به میان آمد، هدف برچسب زدن به اصولگرایان بود تا آنها را با نام افراطی و تندرو، از صحنه سیاسی حذف کنند. حال علی لاریجانی به جای دفاع و حمایت از کلیت و مانیفست اصولگرایی، عرصه را خالی گذاشته است تا رقبا به آنچه می خواستند برسند. و این شبهه نیز به وجود می آید که لاریجانی با تجربه بالای سیاسی خود، موقعیت اصولگرایان را برای رسیدن به اهداف سیاسی خود ضعیف سنجیده و حرکت بر مدار دیگر را انتخابا کرده است. 

5- حضور علی لاریجانی در عرصه سیاسی به دو دوره ریاست مجلس خلاصه نمی شود و ریاست سازمان صدا و سیما و دبیری شورای عالی امنیت، از جمله پست های کلانی بوده که وی بر عهده داشته است. در این میان لاریجانی در یک انتخابات ریاست جمهوری نیز شرکت کرد که تنها قادر شد 4 درصد از کل آراء را به خود اختصاص دهد و تجربه ریاست جمهوری را به زمانی دیگر واگذار کند. شاید علی لاریجانی با کنش های سیاسی خود در سال های اخیر خود را برای ریاست جمهوری سال 1400 آماده می کند تا در لیست بلند بالای مناصب کلان خود در نهایت رئیس جمهوری را نیز وارد کند. وی که در انتخابات سال 84، اقبالی از سوی مردم به خود ندیده بود، مهم ترین مسیر را برای مقبول شدن، تغییر مسیر دیده تا با نزدیکی به حامیان دولت کنونی و اصلاح طلبان، شانس خود را برای ریاست جمهوری بالا ببرد. در طی 6 سال آینده، کنش های سیاسی لاریجانی در انتخاب وی می تواند بسیار تعیین کننده باشند. اما یک نکته باید همیشه مدنظر قرار گیرد، زمانی اصلاح طلبان به رقبای خود روی خوش نشان می دهند که در انزوا قرار گرفته باشند و پس از رسیدن به هدف، کارت های اصلی خود را رو می کنند. بلایی که اصلاح طلبان در انتخابات دور ششم مجلس بر سر هاشمی رفسنجانی آوردند، یکی از بدترین ضرباتی بود که هاشمی در طول دوران سیاسی خود خورد. 

6- نکته دیگر آنکه، علی لاریجانی در مقام شخصیتی که به عنوان اصولگرا شناخته می شود، می بایست مواضع سیاسی خود را برای انتخابات مجلس مشخص کند. وی به صورت صریح جدایی از ائتلاف اصولگرایان را عنوان نداشته و حتی برخی از اخبار مبتنی بر حضور نماینده ای از سوی وی در جلسات ائتلاف اصولگرایان است. این رفتار کج دار و مریز لاریجانی و همچنین فراکسیون رهروان ولایت که از لاریجانی تبعیت دارند، نه تنها در نهایت به ضرر مجموعه اصولگرایی بلکه به زیان خود آنها نیز می تواند تمام شود. 

7- عافیت طلبی و تغییر مسیرهای ناگهانی، کار افراد با بصیرت سیاسی بالا و سیاستمداران اخلاق مدار نیست. علی لاریجانی که بیش از 30 سال در بالاترین رده های سیاسی کشور فعالیت داشته تاکنون توانسته به عنوان یک اصولگرای عملگرا، موفق عمل کند و از امتحانات سخت سیاسی عبور کند، انتظاری که وی می رود، این است که در اختلافات و نقدهای درون گروهی، نقش ریش سفیدی را برعهده گیرد نه نقش شاکی و برهم زننده اتحاد اصولگرایان را. 

به هر حال علی لاریجانی می توانست و می تواند با درایت سیاسی، ایام پیش رو را پیش بینی کند اما سیالیت سیاسی در عرصه سیاست ایران، در بیشتر موارد فرد را به هدف اصلی خود نرسانیده و حتی هدف را دورتر از گذشته کرده است. اصولگرایی جریانی با ریشه و مانیفست مشخص است که بر مدار دفاع از ارزش های انقلاب، جمهوری اسلامی و ولایت فقیه قرار گرفته و در بیشتر بزنگاه های سیاسی اصالت خود را در دفاع از منافع ملی ثابت کرده است. نباید برخی از اختلاف سلیقه ها و نقدهای درونی، باعث چند شقه شدن این خیمگاه مطمئن انقلاب شود و نیروهای اصلی آن روش های دیگری را برای بقای سیاسی خود برگزینند.

منبع: فرهنگ

مرتبط‌ها

بیشترین سقوط ارزش سهام وال استریت در یک روز

دولت آمریکا به کشتن شهروندان ایرانی افتخار می‌کند

مقابله با کرونا از منظر حکمرانی (1)

آمریکا برای آزادی مزدور اسرائیلی، دست به تهدید و ارعاب زد

افشای نام‌های جدید از شاهزادگان بازداشت‌شده

استیصال رسانه‌ای ائتلاف در یمن