به گزارش "دیدبان" اجماعی متشکل از احزاب و جناحهای مختلف در حال شکلگیری است که هر از گاهی با القای بحران و به بنبست رسیدن در حل مشکلات داخلی یا با ادبیات شعب ابی طالب و وجود قحطی یا در قالب لزوم به توافق رسیدن هرچه سریعتر بر سر مسئله هستهای یا مذاکره با آمریکا خودنمایی میکند. شاه بیت سخنان رهبر انقلاب در سخنرانی های اخیر بخصوص در دو سفر آخر یعنی کرمانشاه و خراسان شمالی تاکید بر ممنوعیت هرگونه عقبنشینی در دوران تاریخ ساز کنونی بود.
تریبون مستضعفین چندی پیش در مطلبی باعنوان «ایستادگی مردمی در برابر اجماع تحمیلی نخبگان سیاسی» به تحلیلی جامع از موضعگیری های افراد مختلف و فضایی که در حال شکل گیری است اشاره کرده بود. به همین بهانه در نمایشگاه مطبوعات گفت و گویی با سعید قاسمی که بیشتر وی را با ادبیاتش در رابطه با مبارزه با استکبار در اندیشه امام و تناقض مبارزه با رفاه طلبی و نگاههای انقلابیاش در سیاست خارجی میشناسند انجام دادیم و پای صحبتهای مرد پرشور و شعور کنونی نخبگان انقلاب در مورد شرایط پیش رو نشستیم.
متن کامل مصاحبه تریبون مستضعفین با حاج سعید قاسمی را اینجا بخوانید.
سخن از سازش یک استراتژی تکراری است
مردم دقیقا میدانند که بایستی در اینجا که در مقابل فرعونیت زمان است بایستی، بایستند و این جنگ از آدم تا خاتم بشریت ادامه دارد. این را همه پذیرفتند، یعنی حداقل کسانی که با امام بیعت کردند، پذیرفتند، یک چیز احساساتی هم نیست.
اما سوال خوبی کردید. اینکه کی و کجاها یک دفعه این دیگ گرم میشود. در طول این ۳۳ سال ما با جماعتی مبارزه داریم که آنها میگویند آقا بکشید پایین کرکره را، میخواهیم صلح کنیم، دنیا یک دهکده بزرگی است و تعامل میخواهیم داشته باشیم با همدیگر. حرف قدیمی است، زمان هاشمی یک مدل بوده، زمان خاتمی هم یک مدل اتفاق افتاده، زمان احمدینژاد هم عناصری وابسته به همان تفکر همین را میگویند، بعضی مواقع هم جناب آقای رئیس جمهور در اثر اشتباه موضعگیریهایی که در تبیینش اعلام کرده، تنور این قصه داغ میشود.
سال انتخابات بهترین فرصت برای عرض اندام سازشکاران است
الآن بهترین وقتش است که دیگ را دوباره گرم کنند، تا ۶، ۷ ماه دیگر که بگویند مهلت قانونیتان تمام شد دیگر و هیچ کاری نکردید. شما شاهد که خواهند گفت دولت اینها به پایان رسید و هیچ اتفاقی نیفتاد کما اینکه الان هم میبینید هر کسی دارد رد میشود یک جفتکی میاندازد، دولت را تبدیل به جنازهای میکنند، هر کسی هم میآید یک لگدی میزند. با این کار چند تا نشان را با هم زدهاند.
یک؛ دولت را از مشروعیت ساقط میکنند. دیدید که هی میگویند دولت وحدت ملی ایجاد کنیم و با هم مدیریت کنیم و از این قبیل. خودشان را میاندازند وسط که آقا ما طرح داریم، برنامه داریم، چه کسانی؟ همه ورشکستهها، همه کسانی که تو تابوتهایی که خودشان برایشان سینه میزدند، دیگر جنازه نیست، میگویند که آقا روی این دیوار پوسیده ما یادگاری بنویسید. با توهم خودشان را دوباره مطرح می کنند، ولی مردم کلا از این وضعیت اینها دست شستهاند. مردم اگر هم این سری بخواهند تجربه کنند، تجربه جدیدی میکنند.
شرایط کنونی یادآور روزهای آخر جنگ است
در این مقطع فشار باید بیاید که تا ۷ یا ۸ ماه آینده مردم را قدری سست کنند و زمینه سازی آماده بشود. عین روزهای آخر جنگ است، دقیقا همان حال و هوای آخرای جنگ است، شایعه بکنند که ایستادگی نکنید اینها خالی میبندند، اینها پشت جبهه را خالی میکنند، دارند مک فارلین را میآورند. میخواهند یک بار دیگر ببندند اینها با همدیگر. اگر اخبار را مرور کنید میفهمید الآن دقیقا همان شایعات همان حرفها و همان فضا را دارند القا میکنند.
اینها تاوان چه است که شما باید بدهید؟ تاوان این است که در نتخابات آتی اگر بخواهید دیوانگی بکنید، دوباره یک نفر با مدل تفکر آقا روح الله و آقا سید علی را انتخاب کنید، که برآیندش بشود یک کسی مثل احمدینژاد دیوانه که قاعده کار و بازی را بهم بریزد، برود در جامعه بین المللی هولوکاست مطرح بکند، اینجا ما تا آخر میایستیم و انرژی هستهای را مطرح بکند، باید تاوانش را شما مردم بدهید.
تا مردم عذرخواهی نکنند اینها کوتاه نمیآیند
یعنی به مردم این هشدار را میدهند که خودتان را آماده کنید دست از پا خطا کنید دلار میرود در آستانه ۱۰ هزار تومان و فشار روی کمرتان ده برابر میشود.
باید تفهیم اتهام بشود برای مردم که مردم بفهمید اتهامتان چیست؟ اصل داستان اینست که مردم! اگر بخواهید دومرتبه پای این تیپ حرفها بایستید، باید خودتان را هم برای تسویه حساب آماده کنید. بیایید کله شقی نکنید، پرچم را سری بعد به کسی بدهید که این آدم عاقل باشد. نیاید یک دفعه حقوق سایر احزاب را نادیده بگیرد. حق حساب همه را بدهد.
مواظب سوء استفاده از عنوان صلح امام حسن(ع) باشیم
یعنی آیا هر وقت فشار آمد میپرید بغل امام حسن(ع) به عنوان اینکه آقا در فشار صلح کرد، بعد بیندازید گردن امام حسن(ع). دوباره هر وقت خر کیف شدید بپرید بغل امام حسین(ع) سینه بزنید، بگویید ما حسینی و عاشورایی هستیم. بعد دوباره هر وقت فشار میآید، بپرید بغل امام حسن(ع) هی منطقه بازی را عوض کنید؟ یعنی بحثی از یاران بیبصیرتش نمیکنید. یک شب تا صبح فرمانده لشکر حداقل سه بار دست به دست شد، هر سه تا را خریدند.
این رفتارهایتان یک داستان ساختگی نیست که شماها درست کردید؟ برای تقیههای دروغین خودتان؟ و آیا اگر بخواهد یک همچنین شرایطی بشود، کی زمان امام حسنی است و کی زمان امام حسین؟ یا اصلا بگویم چه کسی باید تشخیص بدهد که ما الآن در شرایط امام حسن هستیم و باید بپریم بغل آمریکا و کی شرایط امام حسین است؟ بالاخره چهجوری است؟ این یک نقش است که دارید بازی می کنید که یک روز تصمیم می گیرید حسین وار شهید شوید و یک روز تصمیم میگیرید کرکره ها را بکشید پایین؟
یادتان هست انتخابات ۸۴ چه جوری رای دادیم؟
باید برویم از آحاد بیست و چند میلیونی که دو مرتبه به این تفکر رای دادند، بپرسیم. بگوییم احساسات تان گل کرده بود؟ خرکیف شده بودید؟ نمی دانستید تاوان دارد؟ همه رسانه های آنها میگفتند که مردم خسته شده اند نمیخواهند شما حزب اللهی ها را. در دانشگاهها که ما را آسفالت کرده بودند. خود من سعید قاسمی اصلا باور نمیکردم که دوباره رویش جدید داشته باشیم. احساسم این بود که آسفالت شدیم و تمام.
یادتان هست ۸۴ چه جوری رای دادیم؟ دل تو دلمان نبود. ولله قسم در انتخابات احمدینژاد همه میگفتند خدایا ما میدانیم که این رای نمیآورد، ولی ما حاضر نیستیم به آن تفکر رای بدهیم، هرکسی بیاید با این تفکر و قربت الی الله رای را می انداختند در صندوق. خدایا بسم الله الرحمن الرحیم. تو از ما راضی باش و شد آن واقعه بزرگ.
اگر جریان فتنه حماقت نمیکرد و خدا این سناریو را درست نمیکرد که همه اینها از لانه بزنند بیرون، موشها و خرچنگها و مارها از لانهها بریزند بیرون و این برکات فتنه رو نمیشد معلوم نبود الآن چه خبر بود. برکت فتنه این بود که سعید قاسمی بدبخت بفهمد این موسوی آن موسوی نیست. تو با دست خودت این سری کسی را میآوری سر کار که از اساس، آنها ترتیب همهتان را میدهند. برکت فتنه به مراتب از لطماتش بیشتر بود.
تاکید میکنم ولله قسم در این دوره یکی از پرچمدارهای موسوی من بودم. اگر تمکین میکرد و سکوت میکرد و ماهیت خبیث طایفهاش رو نمیشد.
خدا چک سفید امضا به هیچکسی نداده است
اگر مردم رها کنند تنگه را خدا با هیچکس شوخی ندارد. خدا چک سفید امضا به هیچکسی نداده است. الان هم دعوا سر همین است. اگر مردم تمکین کنند، اگر مردم به آمریکاییها نشان بدهند که ما عاشق دلار ۴۰۰ تومانی هستیم، دیگر اصلا دعوایی هم وجود ندارد، باشد، تمکین میکنیم و همه چیز تمام میشود. بله در این ۸ ماهه داستان این است که مردم را به این نتیجه برسانند که اگر میخواهید بجنگید باید تبعاتش را هم بپذیرید و گرنه کوتاه بیایید.
باید راهپیمایی جهانی علیه آمریکا را کلید بزنیم
رهبر انقلاب به یک ایده نابی اشاره کردند که رسانهها خیلی توجه نکردند و لابلای حرفها در مورد نامه نگاریها گم شد. گفتند اگر یک روز، روز برائت از آمریکا در کل دنیا راهپیمایی شود، آن میشود بزرگترین راهپیمایی در کل تاریخ. خیلی حرف قشنگی است. من فکر میکنم یک روز خاص را مقرر کنیم مثلا سالگرد حمله آمریکا به عراق و در سیستم هایی مثل امت واحده یا همین سیستمهای دانشجویی بیاییم یک رایزنی در تمام دنیا بکنیم، با ۹۹ درصدیها، با اینها یک جلساتی را بگذاریم، برای یک روز برائت از مشرکین یا برائت از استکبار، برائت از آمریکا، برائت از خوی استکباری، در تمام جهان به وحدت برسیم. به نظرم این را پررنگ کنیم. این خیلی ایده عالی ایست و زمینه هایش ایجاد شده مثلا روز قدس به تعبیر حضرت آقا متعلق به همه مسلمین است، یعنی در جنبش ۹۹ درصدی باید کسی به قدس کار نداشته باشد، ولی جالب اینست که در همین جنبش هم وقتی میرود دانشجو را از کمپ بیرون میکشد، چفیه فلسطینی دارد، ته ریش دارد و قیافهای مثل بچه حزب اللهیهای ما دارد. اینجا میگوییم خدایا این چفیه فلسطینی برای چه گردناش انداخته ولی معلوم است خط به آنجا هم رفته و او هم با ما هماهنگ است. ولی بیاییم روی همین قصه کار بکنیم.