دیدبان
جنبش دانشجویی، فرازها و فرودها

جریان شناسی جنبش دانشجویی از اول انقلاب تا کنون

جریان شناسی جنبش دانشجویی از اول انقلاب تا کنون

دیدبان: جنبش دانشجویی پس از انقلاب فراز و نشیب­های زیادی را پشت سر گذاشته است. نگاهی به عملرد جنبش دانشجویی این سوالات را در ذهن تداعی میکند: جنبش دانشجویی پس از انقلاب را به چند دوره می­توان تقسیم کرد؟ هر یک از این دوره­ها چه ویژگی­ها و مختصاتی دارند؟ مهم­ترین تشکل­های جنبش دانشجویی در این دوره­ها چیست؟ جنبش دانشجویی در هفت سال اخیر چه عملکردی داشته است؟ آیا آرمانخواهی دانشجویان در سال­های اخیر کاهش یافته است؟ سیاستمداران چگونه از جریانات دانشجویی به نفع گروه و حزب خود استفاده می­کنند؟ با توجه به این سوالات فعالیت­های این جنبش طی 34 سال گذشته را می­توان به چهار دوره تقسیم کرد:

دوره اول: 1357 تا 1359 دوران هیجانات انقلابی

دوره دوم: شهریور 1359 تا 1367 دوران فعالیت در جبهه­ها

دوره سوم: 1368 تا 1383 دوران سیاست­زدگی

دوره چهارم: 1384 تا 1391 حزبی عمل کردن جنبش دانشجویی

مباحث مربوط به سه دوره اول، در یادداشت­ها و مقالات علمی پرداخته شده است و نویسندگان زیادی در این باره اظهار نظر کرده­اند، بر این اساس در این نوشتار ابتدا ویژگی­های این سه دوره را بررسی می­کنیم و سپس به قسمت اصلی بحث یعنی فعالیت­های جنبش دانشجویی در 7 سال گذشته- می­پردازیم.

1357 تا 1359 دوران هیجانات انقلابی

این دوره که از انقلاب اسلامی آغاز می­شود و تا سال 59 ادامه می­یابد، دارای ویژگی­های منحصر به فردی است که در دوره­های بعد بسیار کمتر تکرار شده است.

1. تضارب فکری و سیاسی شدید: در این دوره، به دلیل نزدیکی با انقلاب اسلامی و روی کار آمدن یک ایدئولوژی جدید، تحرک فکری و سیاسی در دانشگاه­ها به صورت بسیار گسترده وجود دارد و احزاب و گروه­ها با عقاید سیاسی و فکری مختلف در دانشگاه به عرضه تفکرات خود در قالب­های مختلف مثل نشریه، سخنرانی و ... می­پردازند. البته این مباحث در همه موارد به صورت مسالمت­آمیز حل نمی­شود و در برخی موارد به زد و خورد نیز منجر می­شد.

2. درگیری فیزیکی و مسلحانه: در فضای تنش­آمیز دانشگاه­ها طی این سال­ها عملا کلاس‌های دانشگاه تعطیل بود و اغلب کلاس‌ها به بحث سیاسی و اختلاف نظرها می­گذشت و جوّ تنش‌های سیاسی چنان غلبه کرده بود که گاه کلاس‌های درس به تشنج کشیده می­شد. استادان بر اساس گرایش سیاسی و عقیدتی خود نسبت به دانشجویان رفتارهای متفاوتی داشتند. دانشجویان هم، نسبت به استادان برحسب دیدگاه‌های سیاسی خود برخورد می کردند. بی تفاوت‌ها هم فقط نظاره گر امور بودند. محیط متشنج دانشگاه فقط به منبع جذب نیروی سازمان‌های سیاسی تبدیل شده بود. در دانشگاه‌های تهران و سایر شهرها، در هر دانشکده­ای، گروه‌های مختلف دارای تابلوی اعلانات و دفتر مستقل مخصوص خود و کتابخانه ویژه بودند. دانشگاه به کلکسیون دفاتر نمایندگی سازمان‌های مختلف تبدیل شده بود که از آن جا به هدایت درگیری‌ها می پرداختند. این دفاتر، که اغلب در آن‌ها سلاح گرم هم نگهداری می شد، به یک اتاق جنگ شبیه تر بود.[1]

3. تصفیه اساتید و تشکیل ستاد انقلاب فرهنگی: وجود اندیشه­ها و تضارب آرای بسیار شدید در فضای دانشگاه­ها منجر به درگیری­های مسلحانه و غیرمسلحانه می­شد. یک طرف این درگیری­ها اساتید و دانشجویان ضد دین و یا سکولار قرار داشتند. از سوی دیگر دانشجویان مسلمان نیز مشاهده می­کردند که با وقوع انقلاب و گذشت مدتی از آن، تحول خاصی در فضای فرهنگی و علمی دانشگاه­ها اتفاق نیفتاده است. این عوامل دست به دست هم داد، تا اینکه حضرت امام در خرداد 1359 حکم تشکیل ستاد انقلاب فرهنگی را صادر کردند و این ستاد طی دو سال تلاش نمود که تغییراتی در فضای سیاسی و علمی و فرهنگی دانشگاه­ها به وجود بیاورد.

3. غلبه گفتمان خط امام (ره): در این دوره به دلیل فضای هژمونیک اندیشه و عمل امام خمینی(ره) در عرصه­های مختلف، بیشتر تشکل­های دانشجویی سعی می­کردند خود را، با سخنان و رفتار حضرت امام هماهنگ نمایند. در برداشت از سخنان حضرت امام در آن زمان نیز، نظرات مختلفی وجود داشت، اما در تبعیت و الگو قراردادن حضرت امام برای جنبش دانشجویی، کمتر کسی تردیدی روا می­داشت. البته گروه­هایی مثل مجاهدین خلق و یا مارکسیست­ها از همان ابتدای انقلاب با اندیشه و منش حضرت امام مخالف بودند، اما این مخالفت­ها اثر زیادی در جنبش دانشجویی نداشت.

4. استکبارستیزی شدید در بین دانشجویان: با پیروزی انقلاب اسلامی، برخی مفاهیم ناب اسلامی در دانشگاه­ها مطرح شد. یکی از این مهم­ترین این مفاهیم، بحث استکبارستیزی بود. این مفهوم توسط حضرت امام تبیین شد و دانشجویان نیز به عنوان یکی از آرمان­های خود، این بحث را مطرح می­کردند. نمود عملی این مفهوم را، در اشغال لانه جاسوسی در سال 58 می­توان مشاهده کرد.

شهریور 1359 تا 1367 دوران فعالیت در جبهه­ها

در این دوره حضور دانشجویان در فضای سیاسی بسیار کاهش می­یابد و بسیاری از آنان جذب نهادهای انقلابیِ فرهنگی، نظامی و سیاسی می­شوند. نهادهایی مثل جهاد سازندگی، سپاه پاسداران و دولت از جمله نهادهایی هستند که دانشجویان به صورت فعال به عضویت آنها در می­آیند. البته بیشترین توان و ظرفیت دانشجویان در جنگ مورد استفاده قرار می­گیرد. ویژگی­های این دوره به اختصار عبارتند از:

1. حضور فعالانه دانشجویان در جبهه­ها: حضور فعال و پرثمر دانشجویان در جنگ تحمیلی، مهم­ترین ویژگی این دوره از جنبش دانشجویی است. در این دوره بسیاری از دانشجویان به جبهه­ها اعزام شدند و تعداد زیادی از آنان نیز شهید شدند. با مقایسه آمار دانشجویان با دیگر اقشار، در می­یابیم که تعداد دانشجویان شهید ۲۸۹۵ شهید بوده است، هنگامی که این تعداد را، به نسبت کل دانشجویان آن زمان در نظر بگیریم، مشخص می‌شود که دانشجویان ما به نسبت خودشان ۳ برابر دیگر اقشار مملکت شهید داده­اند.[2]

2. فعالیت علمی و مهندسی در جنگ: دانشجویان در جنگ در عرصه­های مختلفی فعال بودند، اما یکی از مهم­ترین این عرصه­ها فعالیت در بخش­های علمی و مهندسی در جنگ بود. بسیاری از اقدامات و نوآوری­های ایران در بحث­های نظامی و مهندسی در این دوره به دست دانشجویان اتفاق افتاده است.

 

3. دولتی شدن طیفی از دانشجویان: یکی از نکات جالب در این دوره، میل دفتر تحکیم وحدت به عنوان رهبر جنبش دانشجویی در آن زمان، به بازی­های رسمی سیاسی و مشارکت در بازی قدرت به عنوان یک شبه حزب سیاسی است که کمتر در تاریخ جنبش­های دانویرایش خبرشجویی سابقه دارد.[3]

 

4. تشکل­های این دوره: دفتر تحکیم وحدت در این دوره به عنوان محور هماهنگ­کننده فعالیت­های انجمن اسلامی در دانشگاه­ها، یکی از اصلی­ترین کانون­های ترویج و اشاعه آرمان­های انقلاب اسلامی بوده است. البته تشکیل بسیج دانشجویی در سال 1367 از سوی امام خمینی(ره) باعث به وجود آمدن یک نهاد رقیب و قوی برای تحکیم شد و در سال­های بعد بسیج دانشجویی توانست نقش بسیار مؤثری در دانشگاه­ها ایفا نماید.

1368 تا 1383 سیاست مداری و سیاست بازی

1. دوگانگی و اختلاف سیاسی و حزبی: وجود اختلاف و شکل­گیری احزاب و تشکل­های جدید از سال 1366 و با انشعاب مجمع روحانیون از جامعه روحانیت اتفاق افتاد. در دولت هاشمی و خاتمی نیز گروه­ها و احزاب مختلفی اعلام موجودیت کردند. انعکاس این فضای سیاسی در کشور، به صورت اختلافات و درگیری­های سیاسی در دانشگاه­ها نیز قابل مشاهده است. اوج این اختلافات و درگیری­ها در انتخابات ریاست جمهوری 1376، انتخابات مجلس ششم و بخصوص در ماجرای 18 تیر 1378 رخ داده است.

2. تغییر فضای گفتمانی: گفتمان غالب بر جنبش دانشجویی در این دوره، شاهد تغییرات سریع در کلید واژه‌های خویش و تبدیل آنها از کلید واژه‌های اسلام­گرایی و چپ به راست لیبرال است. عدالت­خواهی جای خویش را به آزادی خواهی می‌دهد، اسلام گرایی ناب محمدی (ص) جای خود را به پلورالیسم دینی و نوعی سکولاریسم معاوضه می‌کند، استکبار ستیزی تند تبدیل به تساهل و تسامح و حتی حمایت سخت از رابطه با آمریکا می‌گردد، دفاع از حقوق ملت مظلوم فلسطین تبدیل به لزوم واقع گرایی در سیاست خارجی و رهاسازی فلسطینیان به نام تأمین منافع ملی ایران می‌شود، طرفداری از خصوصی سازی ناب و خالص لیبرالی جای دفاع از اقتصاد دولتی و تعاونی­هایی(که به نام عدالت صورت می‌گرفت) را می‌گیرد. در فضای جدید فکری- سیاسی واژگان کلیدی گفتمان نوین لیبرالی جنبش دانشجویی عبارتند از: آزادی، دموکراسی، جامعه مدنی، حقوق بشر، پلورالیسم، جامعه باز، قانون گرایی، حقوق شهروندان و ... .[4]

3. ورود به عرصه سیاست و سیاست زدگی: در این دوره بسیاری از دانشجویان وارد عرصه سیاست شدند و سیاستمداران در بسیاری از موقعیت­ها از توان و ظرفیت دانشگاه­ها سوء استفاده کردند. مقام معظم رهبری در سال 1370 در دیدار با شورای عالی انقلاب فرهنگی می­فرماید: «آگاهى سیاسى داشتن و بینش سیاسى پیدا کردن، یک مسأله است؛ اما در معرض سیاستبازىِ سیاستبازان قرار گرفتن، مسأله‌ى دیگرى است. اینها چیزهایى است که به‌هرحال در محیط دانشگاه خیلى مهم است. اگر اینها انجام شد، آن وقت طبعاً ظواهر دینى هم به خودى خود در دانشگاه رعایت خواهد شد. البته الان آن طورى که من مى‌شنوم، وضع دانشگاهها - چه دانشگاههاى دولتى، چه دانشگاه آزاد - از این جهت خیلى مطلوب نیست».[5]

4. کاهش نفوذ دفتر تحکیم وحدت و افزایش قدرت بسیج دانشجویی: در این دوره در دفتر تحکیم وحدت، اختلافاتی رخ داد و به دو طیف علامه و شیراز تقسیم شدند و طیف علامه در اواخر دوران ریاست جمهوری خاتمی رسما از جبهه نیروهای خط امام و دوم خرداد خارج شده و راه خروج از حاکمیت را در پیش گرفتند، اما در این همین دوره بسیج دانشجویی با دایرکردن دفاتر خود در دانشگاه­های مختلف و اقدامات فرهنگی و سیاسی مناسب مثل برگزاری اردوی ولایت توانست به اثرگذارترین تشکل دانشجویی تبدیل شود.

1384 تا 1391، حزبی عمل کردن جنبش دانشجویی

با انتخابات سال 1384 و پیروزی احمدی نژاد، جنبش دانشجویی وارد عرصه دیگری از تاریخ خود شد. دولت نهم، با شعار عدالت­خواهی وارد میدان اجرایی کشور شد و سعی نمود این ایده خود را هر چه بیشتر عملیاتی کند. برخی از تشکل­های دانشجویی به حمایت از عدالت­خواهی احمدی نژاد پرداختند و برخی نیز از ابتدا با اقدامات و عملکرد دولت مخالفت داشتند. ویژگی اصلی این دوره از جنبش دانشجویی را می­توان جذب برخی تشکل­های دانشجویی توسط احزاب، گروه­ها و اشخاص مختلف دانست. در این دوره گروه­ها و احزاب مختلف دولتی و غیردولتی سعی نمودند تا دانشجویان فعال در تشکل­های مختلف را جذب نمایند و این امر باعث شد که به استقلال و آرمان­خواهی جنبش دانشجویی لطمات سنگینی وارد شود. در این دوره اغلب تجمعات و جلسات دانشجویی به صورت سفارشی برگزار می­شد و حامیان یک گروه سیاسی سعی می­کردند که از توان دانشجویان برای ضربه زدن به گروه­های رقیب استفاده کنند. علاوه بر این ویژگی، برای این دوره ویژگی­های دیگری را نیز می­توان ذکر کرد:

1. دولتی شدن بخشی از جنبش دانشجویی: با روی کار آمدن دولت نهم در سال 1384، قسمتی از بدنه دانشجویی در قالب مشاورین جوان در نهادها و وزارت­خانه­های مختلف وارد عرصه اجرایی کشور شدند. این نحوه از ورود دانشجویان هم حسن است و هم عیب. حسن از این جهت که دانشجویان می­توانستند بسیاری از نزدیک با روند اجرایی اداره امور کشور آشنا شوند و از این تجربه گرانقدر خود در آینده بتوانند استفاده کنند؛ عیب ماجرا در جایی است که با ورود دانشجویان به عرصه اجرایی-هر چند به صورت مشاور- استقلال­طلبی و مطالبه­گری بخشی از دانشجویان نسبت به عملکرد دولت، کاهش بسیار شدیدی پیدا ­کرد و دانشجویان به مرور به عناصر دولت تبدیل شدند.

2. عملکرد جنبش دانشجویی نسبت به موضوعات حیاتی: در این دوره هفت ساله، موضوعات بسیار مهمی در عرصه داخلی و خارجی در کشور مطرح شد. انتخابات دهم ریاست جمهوری، انتخابات مجالس هشتم و نهم، بیداری اسلامی در برخی از کشورهای اسلامی، بحران اقتصادی در غرب، اختلاس 3000 میلیاردی و ... تنها بخشی از این موضوعات است. عملکرد و فعالیت جنبش دانشجویی در قبال این موضوعات در این سال­ها دارای ضعف فراوانی است. در مورد اغلب این موضوعات جنبش دانشجویی نتوانست اقدام اثرگذار و جریان­سازی انجام دهد. البته برخی اقدامات نیز در این دوره وجود داشت که می­توان جنبش دانشجویی در آنها را بسیار مؤثر و کارآمد دانست. از جمله مثال­های جریان­سازی جنبش دانشجویی در این دوره، می­توان به تحصن دانشجویان در فرودگاه برای اعزام به غزه اشاره نمود. این حرکت تبلیغی بسیار مناسب و بجا، توانست روحیه آرمانخواهی دانشجویی را تا حدودی احیاء کند.

3. بی توجهی دولت به نقدهای دانشجویی: در این دوره دانشجویان گمان می‌برند که نمی‌توانند به راحتی سخنانشان را بازگو کنند، چرا که آستانه تحمل مسئولان در مواجه با نقد بسیار پایین آمده است. از طرفی هم اگر نقدی می‌شود به گفته‌های جنبش دانشجویی اهمیت چندانی داده نمی‌شود. مثلا در انتصاب سعید مرتضوی قاطبه تشکل‌ها و اتحادیه‌های اسلامی با این انتصاب انتقاد و مخالفت کردند اما هیچ واکنشی از جانب مجریان امور دیده نشد.[6]

4. برخورد با جنبش دانشجویی: در این دوره هر چند انتفادهای سازنده از سوی گروه­های مستقل دانشجویی کمتر انجام می­شد، اما برخورد مسئولین دستگاه­های قضایی نیز در برخی موارد به صورت تند و خشن انجام شد و باعث دلزدگی­ها و نگرانی­هایی در بین دانشجویان شد. مقام معظم رهبری در این باره می­فرمایند: «من اتفاقاً اخیراً یک گزارشى در این زمینه خواستم و دریافت هم کردم. البته قوه‌ى قضائیه قاعدتاً استدلالهائى دارد؛ که اگر چنانچه بیایند در جلسات جوان­ها و دانشجوها شرکت کنند و بشنوند و بگویند، احتمالاً بعضى از سؤال­ها پاسخ داده خواهد شد؛ لیکن من هم عقیده‌ام همین است که در قبال اظهار نظرِ احیاناً قدرى تند یک جوان دانشجو خیلى نباید حساسیت وجود داشته باشد. فرق است بین آن کسى که با نظام مخالف است، با نظام معارض است، قصد دشمنى دارد، قصد عناد دارد، با آن کسى که نه، از روى احساسات یک مطلبى را بیان می­کند؛ ولو ممکن است آن مطلب درست نباشد، یا آن نحوه‌ى بیان کردن را هم من نپسندم - که حالا اگر ان‌شاءاللّه وقت شد، مطالبى در این زمینه‌ها عرض خواهم کرد - ولى برخورد با این جوانها، به نظر ما هم همین است؛ نباید خیلى برخورد خشن و تند و آنجورى باشد».[7]

5. رشد علمی در دانشگاه­ها: در این دوره رشد علمی در دانشگاه­ها به حد بسیار بالایی رسید و ایران توانست به مقام شانزدهم در تولید مقالات علمی در دنیا دست یابد. در تولید این مقالات، بسیاری از دانشجویان دوره­های تحصیلات تکلمیلی حضوری فعال داشته­اند و توانسته­اند در عرصه­های مختلف علم و فناوری، ایران را به عنوان یک کشور پیشرفته در سطح دنیا مطرح کنند.

نتیجه­گیری

از تجربه 34 ساله جنبش دانشجویی می­توان برداشت کرد که تا هنگامی که دانشجویان به دنبال آرمانخواهی و عدالت­طلبی و فارغ از منافع حزبی و گروهی باشند، دارای قدرت اثرگذاری و جریان­سازی هستند، اما هرگاه نزدیکی این جنبش به مراکز قدرت و دولتی زیاد شود، از اثرگذای آنان به شدت کاسته می­شود. این وابستگی در دوره­های سوم و چهارم جنبش دانشجویی به انحاء مختلف دیده می­شود. از سوی دیگر با افزایش این رویه طی سالیان گذشته، می­توان پیش­بینی نمود که در رویدادهای سیاسی آینده، بخصوص انتخابات ریاست جمهوری یازدهم نیز جنبش دانشجویی، وابستگی به جریان­های سیاسی داشته باشد و نتواند وظایف ذاتی خود را انجام دهد.

 

 

 

 

 

[1]. http://www.andisheqom.com/Files/enghelab.php?idVeiw=29401&level=4&subid=29401&page=5

[2]. http://maarefjang.ir/index.php/1389-05-17-03-40-11/1389-05-17-03-47-48/438-1390-09-22-08-58-05

[3]. http://www.edalatkhahi.ir/006505.shtml

[4]. http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=8709130952

[5].http://farsi.khamenei.ir/FA/Speech/detail.jsp?id=700920A

[6]. http://www.yjc.ir/fa/news/3984575/%D9%86%DA%AF%D8%A7%D9%87%DB%8C-%D8%A8%D9%87-%D8%AC%D9%86%D8%A8%D8%B4-%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4%D8%AC%D9%88%DB%8C%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D8%AF%D9%88%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D9%87%D8%A7%D8%B4%D9%85%DB%8C%E2%80%8C-%D8%AE%D8%A7%D8%AA%D9%85%DB%8C-%D9%88-%D8%A7%D8%AD%D9%85%D8%AF%DB%8C%E2%80%8C%D9%86%DA%98%D8%A7%D8%AF

[7]. http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=20686

 
 

مرتبط‌ها

ایستگاه انقلاب 11

زوایای ناآشنای مرد خاکستری دولت

در جستجوی ترکیبی از خیانت و خباثت

آیا جمهوری اسلامی به مفاهیم اصلی وجودی خود پایبند بوده است؟

دولت رمّالان

سرافراز؛ مُهره تخریب سازمان اطلاعات سپاه