دیدبان: نوشتن از بسيج سهل ممتنع است. اگر بخواهيم در مورد بسيج شعار بدهيم، زمينه آنقدر فراخ و گسترده است که بعيد به نظر می آید که از آن حاصلي به دست آيد. اگر بخواهيم از اهميت اين نهاد سخن بگوييم چه ميتوان بالاتر از آن گفت که امام بسيجيان (ره) در پيامي که به فرمان تشکيل بسيج دانشجويي معروف شد بيان داشت:«در حوادث گوناگون پس از پیروزی انقلاب خصوصا جنگ ، بودند نهادها و گروههای فراوانی كه با ایثار و خلوص و فداكاری و شهادتطلبی ، كشور و انقلاب اسلامی را بیمه كردند، ولی حقیقتا اگر بخواهیم مصداق كاملی از ایثار و خلوص و فداكاری و عشق به ذات مقدس حق و اسلام را ارائه دهیم ، چه كسی سزاوارتر از بسیج و بسیجیان خواهند بود.[1]» (براي مطالعه متن کامل اینجا کلیک کنید)
اين تازه بخش سهل نوشتن از بسيج است، چه بيان فضايل بسيج هر چند مشکل اما سهل است.
اما بخش مشکل و ممتنع نوشتن از بسيج آنجاست که رهبر معظم انقلاب اسلامي در مورد آن بيان داشتند: «هرچه ما دربارهى بسيج نكتهيابى كنيم و اين نكتهها را مورد مداقه و تأمل قرار دهيم، زياد نيست؛ همچنان كه در ميدان عمل، هرچه بر روى استحكام بسيج و عمق بخشيدن به ويژگىهاى متعلق به بسيج - كه مخصوص خود آن است - كار كنيم و تكيه كنيم، باز كار زائد انجام ندادهايم.»[2] (متن کامل)
بسیج؛ کلید حل مشکلات
در ميانه اين سهل ممتنع متن موجز حاضر بر يک نکته متمرکز خواهد شد، که تذکري است براي آنان که به سرنوشت اين نهاد و آثار آن در حفظ و تداوم انقلاب اسلامي دل بستهاند.رهبر معظم انقلاب اسلامي بسيج را کليد طلايي حل مشکلات آينده معرفي کردند و چنين بيان داشتند که: «اين كليد طلائىِ حل بسيارى از مشكلات آينده، مورد بغض و عداوت آن كسانى است كه نميخواهند آينده، آيندهى خوبى و سرافرازى و موفقيتآميزى براى نظام جمهورى اسلامى باشد؛ لذا ميخواهند اين كليد طلائى را بشكنند؛ لااقل در چشم من و شما آن را كوچك كنند. البته نخواهند توانست و معلوم است.»[3].
يکبار ديگر دقت کنيد! کليد طلايي حل مشکلات آينده، عنواني که به نظر نميرسد تعارفي و يا شعاري در حمايت از بسيج باشد، بلکه تعيين وظيفهاي سنگين و رهنمودي خطير براي همه بسيجيان است. اين عنوان، مدالي ديگر در کنار همه مدالهاي ارزشمندي است که بر سينه اين نهاد نصب شده است، و حتي بالاتر همه عناوين گذشته به نظر ميرسد، چرا که عناوين سابق دلالت بر اين داشت که گذشته انقلاب اسلامي رهين اين نهاد است ولي اين عنوان دلالت بر آن دارد که آينده انقلاب اسلامي به بسيج گره خورده است، لااقل در اين حد که بسيج کليد اصلي حل مشکلات آينده نظام اسلامي است.
نگاهي به پيام امام خميني رحمت الله عليه نيز که در ابتداي اين متن فرازي از آن را ذکر کرديم نيز نشان از آن دارد که ايشان براي آينده انقلاب اسلامي و حل مشکلات آن به بسيج و عرصههاي مختلف حرکت بسيجي توجه داشتهاند. نشان به آن نشان که پيام ايشان در دوم آذر 1367 که منجر به تشکيل بسيج دانشجويي و بسيج طلاب شد، پس از پايان جنگ صادر شده است.با توجه به تاریخ این پیام باید بیان دشات که ايشان در دوران پس از جنگ زمانه جديدي را بسيج را رقم زدند که البته نافي دوران گذشته نبود، اما آغازگر دوره جديدي از حرکت بسيجي و ايجاد کننده نسل جديدي از بسيجيانی بوده که عرصه جهاد و مجاهدتشان تغيير کرده بود.
اصلاح ساختار بسیج، راه کلید طلایی شدن
اما اکنون که در دهه چهارم انقلاب اسلامي و با عنوان اصلي پيشرفت اسلامي بسيج به عنوان کليد طلايي حل مشکلات آينده معرفي ميشود، سوالي که به ذهن خطور ميکند اين است که آيا کليد طلايي حل مشکلات آينده بودن الزاماتي ساختاري و نهادي و نيز انساني و ... ندارد؟ آيا بسيج براي آنکه بتواند همچنان محور اصلي و کليد طلايي براي حل مشکلات آتي نظام اسلامي باشد نيازمند تغييرات و رشدها و تربيتهايي نيست. آيا وضع کنوني و ساختار کنوني و نيروهاي کنوني بسيج در عرصههاي مختلف آن و در بخشهاي گوناگوني که اين مجموعه دارد پاسخگوي چنين وظيفه کلان و خطيري هست؟ چه کسي قرار است ارکان و ابعاد بسيج را با مشکلات آينده نظام اسلامي تطبيق و همراه کند؟ وضعيت کنوني بسيجهاي سراسر کشور در اشکال مختلف آن و عرصههاي مختلفي که هستند چه ربط و نسبتي با حل مشکلات نظام اسلامي در حال و آينده دارد؟ آيا به راستي کسي اکنون در حال نکتهيابي و تلاش براي استحکام بخشيدن به بسيج و تعميق آن هست؟ طراحي بسيج آينده و تطبيق آن با نيازهاي نظام جمهوري اسلامي در کجا و توسط چه کساني و به چه صورت قرار است انجام شود؟ اينها نکاتي است که حقيقتا مصداق بيان رهبر معظم انقلاب است که درابتداي اين نوشته آمد: «هرچه ما دربارهى بسيج نكتهيابى كنيم و اين نكتهها را مورد مداقه و تأمل قرار دهيم، زياد نيست؛ همچنان كه در ميدان عمل، هرچه بر روى استحكام بسيج و عمق بخشيدن به ويژگىهاى متعلق به بسيج - كه مخصوص خود آن است - كار كنيم و تكيه كنيم، باز كار زائد انجام ندادهايم.»
آنچه در يک ارزيابي اوليه ميتوان به آن اذعان کرد اين است که بسيج کنوني علي رغم همه نقاط قوت و همه محسناتي که از آن برخوردار است و با همه ظرفيتها و توانمنديهايي که هم اکنون دارد، براي انجام وظيفه اصيل و ذاتي خود نيازمند ارتقاء و تغيير فراواني است. سوالي که بايد پرسيده شود اين است که چه کسي پژوهش در مورد ميزان و نوع اين تغيير و چگونگي آن آستين بالا زده است؟ به طور قطع کسي غير از خود بسيجيان _ با همه تفاوتها و تنوعي که ميان اين نيروهاي مخلص نظام اسلامي وجود دارد _ و در ميان همه آنها بسيجيان مرتبط با عرصه پژوهش و تحقيق _يعني بسيج دانشجويي و بسيج اساتيد و امثال آن _ چنين همت و دغدغه و توانمندياي را ندارد و نخواهد داشت.
[1] صحيفه امام، جلد بیست و یکم، صفحه194،زمان : 2 آذر 1367 / 12 ربيع الثاني 1409
[2] بيانات در دیدار بسيجيان استان خراسان شمالى،
[3] (بيانات در دیدار بسيجيان استان خراسان شمالى)