دیدبان

«محمد(ص)» پروژه‌ای برای آخرتم است

«محمد(ص)» پروژه‌ای برای آخرتم است

به گزارش دیدبان به نقل از سایت فیلم«محمد رسول الله» ، الله راخا رحمان ملقب به ای.آر.رحمان آهنگساز ، خواننده ، تهیه کننده موسیقی و رهبر ارکسترِ پرآوازه هندی است که بیشتر به خاطر ساخت موسیقی متن فیلم های سینمایی شهرت دارد. او برنده چندین جایزه بین المللی برای موسیقی شده که دو جایزه اسکار نیز در فهرست جوایز او به چشم می خورد. او در دوران نوجوانی به دین اسلام ایمان آورده است و چند فیلم در کارنامه کاری او به عنوان سازنده موسیقی متن ، مضمونی در رابطه با دین اسلام دارد. فیلم محمد رسول الله (ص) آخرین اثر او در مقام سازنده موسیقی متن فیلم می باشد.

متن زیر بخشی از یادداشت اختصاصی «ای.آر.رحمان» برای کتاب «پیامبر رحمت» کتاب اختصاصی فیلم «محمد رسول الله (ص)» است:
موسیقی در خانواده ما موروثی است. پدرم آهنگساز و رهبر ارکستر بود و من سال‌ها با دوستان پدرم موسیقی کار می‌کردم و کیبورد می‌زدم. در آن زمان، علاقه چندانی به سینما نداشتم و بیش‌تر برای تبلیغات تلویزیونی آهنگسازی می‌کردم. اما وقتی با برخی از کارگردانان محبوبم دیدار کردم و آن‌ها از من خواستند که موسیقی فیلم‌هایشان را بسازم، موافقت کردم و از سال ۱۹۹۲ شروع کردم به آهنگسازی برای فیلم‌های سینمایی. من خوش‌شانس بوده‌ام که تا به حال با تعدادی از بهترین کارگردانان سینما کار کرده‌ام. از جمله با مانی راتنام که در هند بسیار قابل احترام است، با بالا چاندر و بارا تیراجا، در هند شمالی با اشتوش گواریکر (در فیلم لاگان)، سوباش گای و راکیش مهرا، و در خارج از هند با دنی بویل (۱۲۷ ساعت) و اخیراً با لاسه هالستروم در فیلم سفر صد فوتی همکاری داشته‌ام؛ و البته اینک با مجید مجیدی در سینمای ایران.

فیلم‌های مورد علاقه‌ام عبارتند از سینما پارادیزو، آوای موسیقی، ده فرمان (کریشتف کیشلوفسکی)؛ و از بین فیلم‌های جدیدتر، بدون شک فیلمی که با دنی بویل کار کرده‌ام، یعنی ۱۲۷ ساعت و هم‌چنین رنگ خدا ساخته مجید مجیدی که زندگی‌ام را تغییر داد.

من یکی از طرفداران پر و پا قرص سینمای ایران هستم. عاشق به‌تصویرکشیده‌شدن انسانیت در فیلم‌های ایرانی هستم. فیلم‌های مجید مجیدی، عباس کیارستمی، و البته فیلم جدایی نادر از سیمین را که فیلم بسیار زیبایی است دوست دارم. رنگ خدا اولین فیلمی بود که باعث شد سرگیجه بگیرم و با خودم بگویم این دیگر چیست؟ چطور در سینمای ایران، چنین فیلم‌های زیبایی درباره انسانیت می‌سازند، بدون این‌که وارد چرخه زرق و برق‌های رایج بشوند؟ … فیلم‌هایی که می‌توان از آن‌ها با عنوان فیلم‌های پاک و خالص یاد کرد.

وقتی مجیدی با من تماس گرفت در واقع من این خبر را از دوستم شنیدم که زنگ زد و گفت مجیدی دنبالت می‌گردد؛ می‌خواهند یک فیلم عظیم درباره پیامبر بسازند خیلی هیجان‌زده شدم؛ و سه سال پیش، در ماه رمضان، مجیدی در حال فیلم‌برداری سکانس‌های مختلف فیلم بود. من تا قبل از این فقط دو فیلم از مجیدی دیده بودم، اما همان دو فیلم بسیار برایم رضایت‌بخش بودند. البته محمد(ص) در مقیاسی عظیم ساخته شده که فکر نمی‌کنم تا به حال در سینمای ایران سابقه داشته یا حتی من در فیلمی با این مقیاس کار کرده باشم. این فیلم درباره موضوع بسیار حساسی است و هم‌چنین تلاشی است بسیار متهورانه و نیز بسیار شریف برای به‌تصویرکشیدن مهربانی پیامبر و این‌که او چه مقامی نزد خدا و نزد پیروانش دارد. من فکر می‌کنم موسیقی یک زبان جهانی است که همه آن را درک می‌کنند.

من از تصاویر الهام می‌گیرم و هم‌چنین از کار گروه‌های خوب و متخصص، مثل مجیدی و گروهش در این فیلم که حقیقتا فوق‌العاده بودند. چند بار هنگام فیلم‌برداری سر صحنه رفتم که تجربه‌ای فوق‌العاده بود. آب و هوا عالی بود، ماه مبارک رمضان بود، همه روزه‌دار بودیم و با هم افطار می‌کردیم. صحنه فیلم‌برداری هم بسیار زیبا بود. در واقع دو شهر کامل را در آن‌جا ساختند.

به نظر من مجیدی به‌شدت تاکید دارد که با این فیلم، این نکته را به اثبات برساند ‌که پیامبر به عنوان یک موهبت برای این جهان خلق شده و نه هیچ چیز دیگر؛ و فکر می‌کنم این موضوع خیلی زیبا در فیلم محقق شده، از طریق شخصیت‌های مختلفی مثل آمنه، حلیمه، عبدالمطلب، ابوطالب، و خود پیامبر. این زیباترین نکته این فیلم است که تا به حال هیچ‌کس آن را به این شکل بیان نکرده است. حتی فیلم مشهور مصطفی عقاد (الرساله/ محمد رسول‌الله) هم به این موضوع نپرداخته بود.

به نظر من برای یک آهنگساز، بهترین اتفاق ممکن این است که بگویند: «عاشق آهنگ این فیلم‌ام. آهنگ این فیلم در ذهنم مانده.» اگر کسی چنین چیزی بگوید، بهترین تعریف ممکن از کار یک آهنگساز است، که البته چنین چیزی این روزها بسیار کم‌تر از قبل است. من اخیرا در هالیوود کار کرده‌ام، آن‌ها دیگر ملودی دوست ندارند. بیش‌تر یک موسیقی پس‌زمینه، صدایی مثل کاغذدیواری در پس کار را دوست دارند که مزاحم داستان فیلم نشود و همیشه می‌گویند: «داستان دارد پیش می‌رود، ملودی را وارد کار نکن.» در حالی که در این فیلم، مجیدی در نهایت دست‌ودل‌بازی و سخاوت‌مندی، فضای بسیاری را به موسیقی اختصاص داد، و تصاویر زیبایی نیز ارائه کرد. تقریباً هر قاب تصویر در این فیلم مثل یک تابلوی نقاشی است. به طور کلی ساخت موسیقی در این فیلم به شکلی بود که همیشه می‌خواستم و بسیار برایم لذت‌بخش بود و امیدوارم مردم هم از آن خوششان بیاید و خدا و پیامبر هم آن را از من قبول کنند.

من و مجیدی، موسیقی‌های زیادی را با هم گوش کردیم. قبل از هر چیز، لازم بود بفهمم چه چیزی در ذهنش است و باید و نبایدها از نظر او چیست؟

فکر می‌کنم این خیلی طبیعی است که وقتی شما یک قطعه موسیقی را می‌شنوید و کارگردان هم چیز دیگری در ذهن دارد، هماهنگ‌شدن شما زمان می‌برد. اما زمانی که شروع کرد به دوست‌داشتن برخی قطعات، من هم شروع کردم به لذت‌بردن از کار. دیدن او در حالی که بسیار هیجان‌زده است، خیلی لذت‌بخش است.

ما فکر کردیم از آن‌جا که اثراتی از سه دین مختلف در فیلم دیده می‌شود شخصیت‌هایی از ادیان یهود و مسیحی نیز در فیلم وجود دارد پس موسیقی فیلم هم باید جهانی باشد. البته از سازهای سنتی عربی و چیزهایی از این دست استفاده مستمر داشتیم و در بعضی جاها، موسیقی جهانی و سنتی عربی را ترکیب کردیم.

در این فیلم، برای عبدالمطلب یک تم خاص داریم، برای جبرئیل نیز همین‌طور، برای پیامبر هم قطعاً می‌بایست یک تم خاص می‌داشتیم و البته یک قطعه کامل. برای آمنه و رابطه بین مادر و فرزند هم یک تم لالایی‌مانند داریم و… می‌توانم بگویم تعدادی ملودی به‌یادماندنی در فیلم خواهید شنید؛ هم‌چنین ترانه عنوان‌بندی را که سامی یوسف به‌زیبایی اجرا کرد. اما فکر می‌کنم مهم‌ترین قطعه‌ای که همه در موسیقی متن این فیلم دوست داشته باشند، قطعه آخر است. قطعه آخر فیلم، همه ۹۹ نام پیامبر را شامل می‌شود. برای نخستین‌بار، سعی کردم این ۹۹ نام را در یک آهنگ بگنجانم و تنظیم کنم، که این کار تقریباً سه ماه زمان برد. ابتدا نسخه اول آن را نوشتم، بعد بنا به خواست مجیدی، آن را کمی پیچیده‌تر و از لحاظ هارمونی، کامل‌تر کردم. ساختن موسیقی نهایی، تقریبا از ژوئیه شروع شد و تا اکتبر، حدوداً پنج ماه طول کشید.

می‌دانم که موسیقی فیلم الرساله/ محمد رسول‌الله اثر موریس ژار بیش از سه دهه است که از محبوب‌ترین موسیقی‌های فیلم نزد ایرانی‌هاست. نمی‌خواهم بگویم این موسیقی جای آن را می‌گیرد. قرار نیست چیزی جای چیزی را بگیرد. این فیلم با فیلم قبلی کاملاً متفاوت است. کل دیدگاه و رویکرد فیلم متفاوت است و همان‌طور که گفتم، این فیلم بیش‌تر درباره مهربانی است، و طبعاً موسیقی آن‌هم بازتابی است از فلسفه‌ای که مجیدی در فیلم‌نامه آورده و دیدگاه او در این رابطه که این فیلم را به عنوان فیلمی جهانی برای همگان بسازد، نه فقط برای مسلمانان، بلکه برای تمام نوع بشر.

ضبط نهایی را در برلین انجام دادیم، چند نوازنده از فلسطین داشتیم، چند نوازنده از ایران که دودوک و عود نواختند و هم‌چنین تعدادی از خواننده‌ها از ایران بودند. تعداد زیادی نوازنده هم از هند داشتیم. گروه کُر، دانشجویان یکی از کالج‌های من در هند بودند و برخی وُکال‌های بالا را در بلغارستان ضبط کردیم. رهبر ارکستر و مهندس صدا هردو از انگلستان بودند، مارک دانتلی و جف فاستر. بنابراین یک گروه موسیقی بین‌المللی داشتیم.

همه ما مسلمانان به زندگی پس از مرگ و آخرت اعتقاد داریم. احساس می‌کنم این فیلم، پروژه‌ای است برای آخرتم. به اعتقاد من، نیت خیر همیشه قدرش دانسته می‌شود و کسانی که نیت خیر را در اولویت قرار می‌دهند، نزد خدا برتر خواهند بود. امیدوارم مجیدی و گروهش و تهیه‌کنندگان این فیلم، پاداش کارشان را دریافت کنند، هم از لحاظ معنوی، هم از لحاظ مالی، و هم از لحاظ احترام و افتخار.

مرتبط‌ها

حضور 3 میلیون افغان در ایران

همسر دلخواه خود را دانلود کنید

دوئل مرگبار دو اراذل محله فلاح برای قدرت نمایی

تصاویر/ شاسی‌ بلند جدید آمریکایی

تصاویر/کاپیتان پرسپولیس باید اخراج می شد

آغاز برخورد با بدپوششی و کشف حجاب در تهران