به گزارش "دیدبان" به نقل از ندای انقلاب، دایره
روابط منطقهای «مرکز تحقیقات استراتژیک منطقه» در مقالهای به بررسی دلایل
عدم حمله نظامی آمریکا به تاسیسات هستهای ایران میپردازد و در اینباره
مینویسد: بحران پرونده هستهای ایران برای برههای از زمان به مرحله بسیار
پر تنش و متشنجی رسید و موجب شد تا علاوه بر افزایش تحریمهای اقتصادی و
فشارهای بین المللی بر ایران، لشکرکشی نظامی آمریکا به منطقه و تهدیدات
اسرائیل در حمله نظامی به تاسیسات هستهای ایران را نیز درپی داشته باشد.
این
قضایا موجب شدند تا ایران استراتژی بازدارندگی را با هدف ناکام ساختن تفکر
به هر اقدام جدی درباره حمله نظامی به این کشور را در پیش گیرد. صرف نظر
از اینکه ایران برای مقابله با آمریکا چه سیاست و استراتژی بازدارندگی در
پیش گرفت، باید گفت این سیاست و استراتژی نشان داد که چگونه یک کشور متوسط
از حیث قدرت – در مقایسه با موازین و معیارهای بین المللی قدرت – موفق شد،
در برابر خواست و اراده کشورهای بزرگ در عرصه بین المللی مانند آمریکا در
خصوص تملک نیروی هستهای ایستادگی و مقاومت کند.
میتوان استراتژی سه بعدی ایران را در موارد زیر ملاحظه کرد:
بعد
اول: تهدید به واکنش شدید و سخت در قبال در معرض هرگونه حمله قرار گرفتن
تاسیسات و نیروگاههای هستهای ایران، بگونهای که ممکن است به جنگ فراگیر
منطقهای تبدیل شود، به خصوص اگر در این ارتباط به برگههای برنده ایران در
منطقه توجه داشت، مانند نفوذ ایران در عراق، رابطه این کشور با حزب الله
در جنوب لبنان، رابطه ایران با شیعیان خلیج فارس ملاحظه خواهیم کرد که
تهران در این ارتباط بیراه نگفته است. این درحالی است که برخی از مسئولان
ایرانی یادآور شدند، ایران میتواند در پاسخ و واکنش به حمله نظامی آمریکا
به تاسیسات هستهایش به تحریک شیعیان ساکن کشورهای حوزه خلیج فارس بپردازد و
صرف نظر از واکنش نظامی از این جماعتها نیز بهرهگیری کند. این درحالی
است که برخی گزارشها از افزایش حضور ایران در کشورهای خلیج فارس و یمن نیز
سخن گفتند.
در کنار تهدید به بستن تنگه هرمز برخی گزارشها مدعی
شدند که ایران طرحی را نیز در صورت حمله آمریکا به تاسیسات هستهایش مد نظر
دارد که بر آن نام «آبهای آلوده» را گذاشته و منظور از آن آلوده کردن
بخشهایی از آب خلیج فارس و واداشتن کشورهای غربی و در راس آنها آمریکا به
مشارکت در عملیات پاکسازی آن است.
اما مهمتر از همه آنچه گفته شد،
باید به این نکته توجه کرد که ایران در تمام طول این مدت از توان و قدرت
خویش جهت وارد آوردن ضربه پیشگیرانه به همپیانان آمریکا در خلیج فارس سخن
میگفت و در این ارتباط میتوان به سخنان ژنرال «امیر علی حاجیزاده»،
مسئول سیستمهای موشکی سپاه پاسداران استناد جست که گفت: اگر اسرائیل در
صدد حمله به ایران باشد، ایران این توانایی را دارد که حملهای پیشگیرانه
را علیه آن آغاز کند و اگر ایران هم اکنون دست به چنین اقدامی نزده است،
به این دلیل بوده که اسرائیل را در سخنانش چندان جدی نمیبیند.
ژنرال
حاجیزاده در ادامه تاکید کرده بود که ایران هرگونه حمله و هجوم اسرائیل
به خود را با موافقت آمریکا ملاحظه میکند، به همین دلیل اسرائیل چه با
اطلاع آمریکا و چه بیاطلاع آن حملهای علیه ایران انجام دهد، بیتردید
ایران نیز پایگاههای آمریکا در بحرین و قطر و افغانستان را مورد حمله قرار
خواهد داد.
بعد دوم: بعد دوم استراتژی ایران را باید در «ناشناخته
بودن ساختار قدرت نظامی» ایران ملاحظه کرد. به عبارت دیگر هیچ یک از
دشمنان ایران شناخت و اطلاع دقیقی از ماهیت و میزان قدرت نظامی ایران به
ویژه در عرصه هستهای ندارند و حتی آژانس بین المللی انرژی اتمی نیز دارای
اطلاعاتی شفاف و روشن از میزان قدرت و توانمندی ایران در عرصه هستهای
ندارد و این موضوعی است که سران ایران تلاش میکنند، به بهترین نحو از آن
برای مقابله با هرگونه حمله احتمالی نظامی به کشورشان استفاده کنند.
بعد
سوم: اما بعد سوم استراتژی ایران را حملات تبلیغاتی و رسانهای دربرگرفته
است که به واسطه آن ایران تلاش میکند به عرض اندام قدرت نظامی خود و به
ویژه توانمندی ساخت و تولید موشکهای حامل کلاهکهای هستهای و موشکهای
دور برد بپردازد که برد آنها به تلآویو در سرزمینهای اشغالی هم میرسد.
جنگ با ادبیاتی دیگر
چالشها
و موانعی که برسر راه گزینه حمله نظامی غرب و در راس آن آمریکا و اسرائیل
علیه تاسیسات هستهای ایران وجود داشت، این کشورها را واداشت تا به جنگ غیر
سنتی علیه ایران بپردازند که بر دو محور اصلی متمرکز بود.
یک:
افزایش و تشدید میزان تحریمها و مجازاتهای اعمال شده علیه ایران. در این
راستا اتحادیه اروپا سیاست توقف خرید نفت ایران را از جولای گذشته در پیش
گرفت و «باراک اوباما»، رئیس جمهوری آمریکا مجازاتهایی را برای کشورهایی
در نظر گرفت که با بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران تعامل داشته باشند یا
میزان واردات نفتی خود از ایران را کاهش ندهند تا به این ترتیب حلقه فشار
را بر ایران تنگتر و این کشور را به عقبنشینی از اجرای برنامه هستهایش
وادار و آن را به دادن امتیاز به آمریکا و غرب وادار کند.
دو: آغاز
جنگی الکترونیکی علیه ایران که در واقع سختارهای زیربنایی برنامه هستهای
ایران را هدف قرار میداد و در این راستا شاهد حمله ویروس «استاکس نت» به
سیستمهای رایانهای راکتورهای اتمی ایران بودیم، همانگونه که ایران نیز در
آوریل گذشته از کشف و مقابله با یک ویروس خبر داد که تلاش داشت، در
سیستمهای کنترل جزیره خارک نفوذ کند که اکثر نفت خام ایران در آن قرار
دارد، بیآنکه این ویروس بتواند به این سیستمها آسیبی برساند.
آنچه
در این ارتباط قابل تامل است، آنکه ایران به خوبی به خطر این نوع جنگ
پیبرد و به همین دلیل است که «عبد الله اراكی»، معاون فرمانده نیروی زمینی
سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در سخنانی تاکید کرد که ایران آماده دفاع از
خود در برابر هرگونه جنگ الکترونیکی است که ممکن است به این کشور ضرباتی
بزرگتر از جنگ نظامی وارد کند و بسیاری از گزارشهای آمریکایی در اکتبر
گذشته مدعی شدند، حمله ویروسی صورت گرفته به سیستمهای رایانهای شرکت نفتی
«آرامکو» در عربستان و «راس غاز» در قطر به واسطه ایران صورت گرفته و این
دو حمله را نشان از توانمندی ایران در عرصه جنگهای الکترونیک عنوان
کردند.
براساس گزارش ندای انقلاب، در پایان آنچه در این ارتباط
میتوان گفت، این است که استراتژی بازدارندگی سهجانبه ایران تا به امروز
موفق شده تا ایران را از هرگونه حمله نظامی در امان نگهدارد و کشورهای
متخاصم را به عقبنشینی در قبال هرگونه اقدام نظامی و تامل پیش از هرگونه
اقدام در این زمینه وادار کند.