دیدبان
سید محمد حسینی:

عده ای می خواهند توافق را الگوی نجات هر عرصه ای معرفی کنند

عده ای می خواهند توافق را الگوی نجات هر عرصه ای معرفی کنند

دیدبان: دکتر سیدمحمد حسینی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در دولت دهم یادداشتی اختصاصی با عنوان " شیدایی و سرمستی شیفتگان فرهنگ غرب" را در اختیار ایران اسلامی قرار داده است. متن این یادداشت به شرح زیر است:

نفوذ سیاسی، اقتصادی و فرهنگی و در نتیجه سلطه بر کشورها و ملت‌ها از جمله برنامه‌هایی است که غربی‌ها از قدیم‌الایام همواره مد نظر داشته‌اند و تاریخ گواه صادق این طراحی‌ها، ترفندها و تبعات تلخ آن است. در دوره استعمار اروپایی‌ها علاوه بر استفاده از قدرت و برتری نظامی، سعی وافر داشتند که با سیطره بر سرمایه و ذخائر گرانبهای کشورهای مستعمره و تحکیم سلطه سیاسی و حکمرانی، بیشترین حظ و بهره‌برداری سیاسی را عاید خود سازند.

از طرفی برای تداوم این استثمار و استیلا در جای جای جهان، تغییر فرهنگ‌های بومی و سازگار ساختن آن با سمت و سوی منافعشان، سرلوحه دستورالعمل‌ها و نقشه راه قرار داشت. تغییر زبان و شیوه کتابت، ساماندهی حرکت گسترده تبشیری به منظور تغییر آیین، آداب و سبک و سلوک استعمارزدگان، ایجاد گسست و انقطاع فکری و فرهنگی، دگرگونی هویت ملت‌ها برای پذیرش وضع جدید و عدم مقاومت و مقابله در برابر زیاده‌خواهی ها و خواسته‌های ناصواب از دیگر اولویت‌های غرب در مسیر به یوغ کشیدن ملت‌ها بوده است.

با شکل گیری نهضت‌های ضد استعماری و استقلال طلبانه، شیوه‌ها و شگردهای استعمار کهن دیگر جوابگو نبود و برخی کشورهای آسیا، آفریقا و آمریکای لاتین که روزگاری رسماً توسط حاکمان و فرمانروایان بریتانیایی، پرتغالی، فرانسوی و اسپانیایی اداره می‌شدند، به ظاهر مستقل شدند، بنابراین روش‌ها و ابزارهای ساده دیروزی تغییر کرد و روز به روز پنهان‌تر و پیچیده تر شد. با کاهش کارآمدی اقدامات قهر آمیز، فعالیت‌های نرم فکری و فرهنگی اهمیت افزون‌تر و جایگاه والاتری پیدا کرد که در این مختصر، مجال پرداختن تفصیلی بدان وجود ندارد.

در رویارویی و مقابله با انقلاب و نظام مردم سالار نیز در مقاطع مختلف شاهد بهره‌گیری غرب از ابزار فرهنگی، تبلیغی، رسانه‌ای، جنگ روانی و بکارگیری عناصر داخلی و عوامل همراه بوده‌ایم. این تهاجم و شبیخون فرهنگی هرچند که با فراز و فرودهایی مواجه بوده ولی همواره استمرار داشته است و در برهه‌هایی مثل دوران موسوم به سازندگی که هشت سال دفاع جانانه و پایداری جوانمردانه، بی نتیجه یا کم ثمر بودن تهاجم نظامی در بازگشت آمریکا به ایران را به اثبات رسانده بود. وسعت و اهمیت بیشتری یافت و با سرمایه گذاری قابل توجه در ابعاد و حجم وسیعتری این هجمه همه جانبه فرهنگی ساماندهی شد و علی‌رغم انذارها و هشدارهای بهنگام و جدی رهبر حکیم و دوراندیش انقلاب، برخی شبه‌روشنفکران و حتی سیاست‌گذاران و مجریان فرهنگی آن را توهم توطئه خواندند و با طنازی و تمسخر از زیر بار مسئولیت شانه خالی کردند و نه تنها وِجهه همت خود را مقابله با آن حرکت خزنده و برنامه ریزی شده قرار ندادند، بلکه با بازی در زمین طراحی شده دشمن با این برنامه‌ها و اهداف نامیمون همراهی و مساعدت کردند و همگان را به هم‌آوایی و هم‌دلی با ضرباهنگ نو توصیه نمودند!

بتدریج در دوره به اصطلاح اصلاحات، نفوذ غرب در حوزه‌های گوناگون فرهنگی و هنری چنان آشکارا و بی‌پروا شد و نیات و مقاصد دل‌سپردگان داخلی چنان بی‌پرده و عیان شد که علماء، مراجع، نیروهای آگاه و ارزشی، دلسوزان و عناصر نجیب و متعهد را وادار به اعتراض، عکس‌العمل و حتی تحصن در حوزه علمیه قم کرد. دریدگی و سنگ اجنبی را به سینه زدن چنان برملا شد که رهبری خبیر با صراحت و صلابت در ان فضای مسوم و غبار آلود فرمودند: «برخی مطبوعات پایگاه دشمن شده است». پس از ان نوبت به مردم بیدار، ولایتمدار و انقلابی رسید که با حضور در صحنه کسانی را که سودای ختم انقلاب و به موزه سپردن اندیشه‌های امام و آرمان‌های انقلاب داشتند سرجای خود بنشانند؛ فاعتبروا یا اولی الابصار!

در حال حاضر در شرایط جدید کشور که پس از یک دهه فشارهای بی‌رحمانه و تحریم‌های ظالمانه قدرت‌های جهانی و تهدیدات نظامی آمریکا و رژیم صهیونیستی، ارمغانی برای غربی‌ها نداشته است و پس از یک دوره مذاکرات طولانی، مقطع متفاوتی آغاز شده است؛ بار دیگر شاهد طمع ورزی و سبقت‌گیری آزمندانه غربی‌ها در برقراری پیوندهای سیاسی، یافتن جاپای اقتصادی جهت بازاریابی کالا و گشودن روزنه‌ها و رخنه‌ها و بتدریج درها و دروازه‌ها برای رسوخ و تفوق فرهنگی هستیم.

اصرار و شتاب زائدالوصف انگلیسی‌ها برای بازگشایی سفارت در تهران و درخواست ملتمسانه آمریکایی‌ها برای مذاکره در موضوعات غیر هسته‌ای و گشایش دفتر حافظ منافع در ایران، بیانگر تقلای آنان به منظور نفوذ در ابعاد سه‌گانه سیاسی، اقتصادی و فرهنگی است.

بدون تردید حرکت منسجم و سازمان یافته غرب برای تضعیف قدرت نرم جمهوری اسلامی که عبارت از همبستگی، عزم و اراده، ایمان و اعتقاد راسخ و پایبندی فرزندان برومند این مرز و بوم به فرهنگ اصیل و روحیه مقاومت و ایستادگی است، در این مقطع تقویت و تسریع خواهد شد.

شبه روشنفکران و سیاست‌ورزانی که قبله آمال آنان غرب است، با مستمسک قرار دادن تفاهم که آن را فتح‌الفتوحی بی‌بدیل در تاریخ ایران جلوه می‌دهند، خواهند کوشید تا این نسخه را شفا بخش و این الگو را نجات دهنده در دیگر عرصه‌ها قلمداد کنند و راه توسعه کشور را عبور از استقلال و عزت و وابستگی تمام عیار به غرب معرفی کنند و با آراستن و بزک کردن چهره پلید و پر فریب لیبرال دموکراسی، رضایت کدخدا را پایان بخش مشکلات اقتصادی و بهبود وضعیت معیشتی و درمان دردها و آلام تلقی کنند و ملت فهیم و مقاوم ایران را نه تنها طلبکار نظام سلطه به دلیل چندین دهه ظلم و جنایت ندانند بلکه بدهکار، مدیون و وامدار عنایت صاحبان سلاح‌های اتمی و دارندگان حق وتو و قدردان سردمدار آنان یعنی آمریکای جهان‌خوار بدانند که بر ما منت گذارده و در باشگاه جهانی به بازی گرفته و مشمول توجهات قرار داده است!

در این وانفسا، دلدادگان و مفتونان غرب حتی منتظر فرجامِ برجام در آمریکا و ایران نشده‌اند و سرمست و ذوق‌زده به پیشواز و استقبال تغییر رفتار مورد نظر اوباما در ایران رفته و به تمهید مقدمات پرداخته‌اند. ارسال نامه تعدادی از اعضای هیئت علمی اصلاح طلب و تمنای حذف شعارهای انقلابیِ ملهم از باورهای مردمی و متاثر از کارنامه سراسر سیاه بدخواهان نظام اسلامی، از تقاضاهای ذلیلانه و اولیه این شیفتگان و شیدایان نظام نوین جهانی به زعامت کدخدای جهانی است که اگر واکنش جدی حافظان منافع ملی و دلبستگان واقعی سرافرازی و پیشرفت میهن اسلامی و جضور به موقع آنان در هماوردگاه دفاع از شرف، استقلال، هویت و فرهنگ ناب ملت ایران را شاهد نباشیم، بی شک هردم از این باغ بری می‌رسد، تازه‌تر از تازه‌تری می‌رسد.

اگر این جماعت دل‌آرامِ غرب زده فرصت و مجال پیدا کنند، سردمداران نظام سرمایه داری را خیرخواه و خواهان توسعه ایران و حامی حقوق بشر و اما شهیدان افتخار افرین و رزمندگان جان برکف و مدافعان دلاور را مقصر و مانع صلح و ارامش و رفاه، جنگ افروز و ناقض حقوق انسانی و عامل تحریم‌ها و فشارهای جهانی معرفی خواهند کرد، و اگر روزگاری رویای دست‌نیافتنی آنان تعبیر شود، این جسارت را دارند که پای‌کوبان و رقص‌کنان؛ میرزا کوچک‌ها، مدرس‌ها، شیخ فضل‌الله‌ها و نواب صفوی‌ها را به جرم «حب الوطن» و «غیرت دینی و ملی» به مسلخ بکشند که به فضل الهی و با تحولات منطقه و جهانی و نیز بصیرت و پایمردی شرافتمندان ایرانی و سکانداری عقلانی و هدایت ربانی رهبر فرزانه انقلاب این دوران امتحان و آزمون بزرگ الهی سپری خواهد شد و رسوایی و روسیاهی ابدی برای سست ایمانان ضعیف‌النفس و سازشکاران جدا شده از آرمان‌های امام و نیز شوکت و سربلندی سرمدی برای ثابت قدمان راست قامت و سبقت گیرندگان در خدمت به ملت رقم خواهد خورد.

منبع: ایران اسلامی

مرتبط‌ها

بیشترین سقوط ارزش سهام وال استریت در یک روز

دولت آمریکا به کشتن شهروندان ایرانی افتخار می‌کند

مقابله با کرونا از منظر حکمرانی (1)

آمریکا برای آزادی مزدور اسرائیلی، دست به تهدید و ارعاب زد

افشای نام‌های جدید از شاهزادگان بازداشت‌شده

استیصال رسانه‌ای ائتلاف در یمن