دیدبان

کارتن‌ خواب‌ها در غرب؛ از تولد تا مرگ

کارتن‌ خواب‌ها در غرب؛ از تولد تا مرگ

به گزارش دیدبان به نقل از ریشه، اصطلاح "کارتن‌خوابی" معمولاً تصویری از یک فرد بی‌خانمان و فقیر را به ذهن می‌آورد. انسان‌هایی که نه خود و نه سیستم دولتی، قادر به فراهم آوردن سرپناهی برای گذران زندگی‌شان نبوده‌اند و عمرشان در گوشۀ خیابان‌ها، روی نیمکت پارک‌ها، محل‌های همگانی مانند زیر پل، ترمینال‌های مسافربری، ایستگاه‌های قطار شهری، داخل متروها، پارکینگ‌های مسقف و حتی مخروبه‌ها سپری می‌شود.

 

2

 

امروزه تصویر ژولیدۀ کارتن‌خواب‌ها بر چهرۀ همۀ شهرهای جهان، از جمله شهرهای بزرگ و پایتخت‌های کشورهای صنعتی و به اصطلاح مرفّه نیز دیده می‌شود؛ کارتن‌خواب‌هایی آوارۀ کوچه و خیابان‌های مترقّی.

 

*** سوز و سرمای بی‌خانمانی

کارتن‌خوابی، معضلی اجتماعی است که به صورت زنجیروار، هم خودش در پیِ کاستی‌های دیگر به وجود آمده، و هم مقدمۀ بحران‌ها و آسیب‌های اجتماعیِ بعدی می‌شود.

از دلایل بروز پدیدۀ کارتن‌خوابی می‌توان به مواردی همچون بیکاری و نداشتن درآمد کافی برای خرید یا اجارۀ مسکن، اعتیاد، طرد شدن از خانواده و جامعه اشاره کرد.

 

2

 

زندگیِ کارتن‌خواب‌ها گاه به صورت گروهی یا چند نفره است، اما اکثر اوقات به تنهایی روز و شب را می‌گذرانند و همدمی جز حیوانات خانگی‌شان ندارند.

 

2

 

ایالات متحدۀ آمریکا یکی از کشورهای پرتعدادِ بی‌خانمان‌های دنیاست.

در سال 2008-2009 حدود 800 هزار خانواده آمریکایی به علت شرایط اسفبار اقتصادی با سایر خانواده‌ها، دوستان و یا با دیگر افراد زندگی می‌کردند.

آمارها نشان می‌دهد تعداد آمریکایی‌های بی‌خانمان به سرعت در حال افزایش است. طبق گزارش "یو.اس.اِی تودی" در  ژوئن 2010 تعداد خانواده‌هایی که در پناهگاه‌های بی‌خانمان‌ها زندگی می‌کردند از 7 درصد به 129،170 نفر در حد فاصل سال مالی 2008 تا سال مالی 2009 افزایش یافت. مدت اقامت بی‌خانمان‌ها در پناهگاه‌ها از 30 روز در سال 2008 به 36 روز در سال 2009 افزایش داشت.

تخمین زده شده در شهر لس‌آنجلس تعداد  254 هزار مرد، زن و کودک در بخشی از سال بی‌خانمانی را تجربه کرده‌اند. به طور میانگین، هر شب تعداد 82000 نفر کارتن‌خواب بوده‌اند.

این وضعیت در کشورهای اروپایی نیز چندان بهتر نیست. علی‌الخصوص اینکه معضل کارتن‌خوابی وقتی شدّت می‌یابد که انجماد هوا در زمستان اروپا، گاه حتی به 20 درجه سانتیگراد زیر صفر هم می‌رسد.

 

2

 

2

 

در سال 2010 سرمای استخوان‌سوز تنها در عرض یک هفته جان 220 اروپایی را گرفت و بیشتر تلف‌شدگان، بی‌خانمان‌هایی از کشورهای هلند، لهستان، ایتالیا و اتریش بودند.

 

*** اعتیاد، بستر مناسب جرم‌خیزی

گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل  در سال 2014 در خلال مشاهداتش از وضعیت کارِ افراد بی‌خانمان در مناطق پرجمعیت، نسبت به ناامن بودن و شرایط غیربهداشتی زندگی آن‌ها هشدار داد. طبیعتاً عدم رعایت بهداشت و نظافت، به این دلیل است که استحمام، ممکن است ماه‌ها برای فقرای خانه به دوش امکان‌پذیر نباشد، لذا منتقل‌کنندۀ انواع ویروس‌ها و میکروب‌های بیماری‌زا هستند.

یکی از حلقه‌های بعدی در زنجیرۀ معضلات اجتماعیِ کارتن‌خوابی، این است که کارتن‌خواب‌های بسیاری از روی فقر و گرسنگی، به بزهکاری‌هایی مانند دزدی، سوءمصرف مشروبات الکلی و سرانجام مواد مخدر روی می‌آورند.

 

2

 

2

 

این پروسه، بین اعتیاد و کارتن‌خوابی، یک فلش دوطرفه برقرار کرده: از یک سو کارتن‌خوابی معمولاً دیر یا زود به اعتیاد می‌انجامد و از سوی دیگر، اعتیاد، سرانجامی جز فقر و کارتن‌‌خوابی ندارد.

کارتن‌خواب‌های معتاد، پس از اینکه روز و شب را به جستجو در زباله‌های شهری گذراندند، چون عزت نفس و غرورشان لگدمال شده، دیگر هیچ ابایی از تجاوز به حقوق دیگران هم ندارند، بنابراین به راحتی به هنجارهای فرهنگی پشت پا می‌زنند و اینجا جایی‌ست که شاکی، پس از مدتی تبدیل به مجرم می‌شود و در حلقۀ بعدیِ این زنجیره:

 

*** زنان کارتن‌خواب، گرفتار "تبعید از خویشتن"

به لحاظ کمّی نزدیک به 64% کارتن‌خواب‌های آواره در اروپا را مردان، 25% را زنان و 11% را کودکان تشکیل می‌دهند.

اما به لحاظ کیفی، رقّت‌انگیز بودن وضعیت 25% زنانِ کارتن‌خواب به مراتب شدیدتر است. فقر و بی‌پناهی در زنان و دختران آواره‌ای که به آن‌ها به دیدۀ تحقیر نگریسته می‌شود، باعث شده این زنان برای فرار از نابودی، ناچار شوند به دیوار ذلّتِ تن‌فروشی چنگ بزنند.

 

2

 

آمار تجاوزهای جنسی در بین کارتن‌خواب‌ها شیوع بالایی دارد. به عبارتی افراد بی‌خانمان، هم خودشان مرتکب تجاوز می‌شوند، و هم مورد سوءاستفاده و خشونت جنسیِ دیگران قرار می‌گیرند. البته مورد دوم، غالباً از بین زنان و کودکانِ کارتن‌خواب قربانی می‌گیرد.

پروفسور "لیونل تلن" (Lionel Thelen) پژوهشگر حوزۀ آسیب‌های اجتماعیِ بی‌خانمان‌ها، در کتاب مشاهداتش از کارتن‌خواب‌های اسپانیا و پرتغال می‌‎نویسد:

زنانِ بی‌خانمان، برای حفظِ ته‌ماندۀ وجودِ خود از تهدیدها، وارد روابط جنسی پرخطر می‌شوند. اما دقیقاً همین روابط است که به مرگِ دائمیِ احساسات آنان و سقوط در پرتگاهِ بی‌هویتی می‌انجامد. بی‌خانمانی در درازمدت، یعنی "عریانیِ اجتماعی" و "تبعید از خویشتن". نزدیک به محال است که بتوان زنی که به این مرحله رسیده را دوباره به اجتماع برگرداند.

 

2

 این روابط ضدّاخلاقی و پرخطر جنسی، از یک طرف زمینۀ انتقال بیماری‌های واگیردار مانند ایدز را فراهم می‌کند و از طرف دیگر بارداری‌های ناخواسته را به گردن اجتماع تحمیل می‌کند تا سرپرستی فرزندان ناخواسته هم به بحران زندگیِ کارتن‌خواب‌ها اضافه شود.

در سال ۲۰۱۱، 39% از زاد و ولدها در اروپا و 41% در ایالات متحده نتیجۀ روابط نامشروع بوده و بی‌خانمان‌ها، حتی نوجوانان بی‌خانمان در این مورد هم در صدر آمار رسمی قرار دارند.

 

2

 

به گزارش "واشنگتن پست" تعداد دانش‌آموزان بی‌خانمان آمریکا در سال 2010 نسبت به 2 سال گذشته 41% افزایش پیدا کرد و به یک میلیون نفر رسید.

بی‌خانمانی در بسیاری اوقات تا سنین پیری گریبان مبتلایان را رها نمی‌کند.

 

2

 امروز 33% از بی‌خانمان‌های کلّ آمریکا متعلق به آمریکای لاتین و از این میان، حدود 20% سربازانِ ازکارافتادۀ آمریکایی‌اند که در جنگ‌های عراق و افغانستان شرکت داشته‌اند. حدود 130 هزار سربازِ از کار افتادۀ بازنشسته، هر ساله در ایالات متحده بی‌خانمان می‌شوند.

براساس یک پژوهش انگلیسی صورت گرفته در دانشگاه شیفلد، به نام "بی‌خانمانی: قاتل خاموش" سنّ امید به زندگی در افراد بی‌خانمان، 30 سال پایین‌تر از سایر افراد است. ابتلاء آنان به انواع و اقسام بیماری‌های جسمی- روحی و اوج احساس "بی‌خاصیتی" در آن‌ها اغلب به خودکشی منجر می‌شود.

 

*** پایانِ کابوسِ کارتن‌خوابی: حقوق شهروندی کجاست؟

در تاریخچۀ کشورهایی که مردمش به داشتن رفاه و آسایش معروفند، چاره‌اندیشی‌های کاملاً ضدّ انسانی در خصوص قربانیان معضلات اجتماعی صورت گرفته است. به عنوان مثال در دوران ناسیونال سوسیالیست‌ها در آلمان، بی‌خانمان‌ها تحت تعقیب بوده و پذیرفته شده بود که جایشان در زندان است.

گزارش "مرکز حقوق ملّیِ فقرا و بی‌خانمان‌ها در آمریکا" حاکی است برخوردهای نظامی با بی‌خانمان‌های ایالات متحده در سال 2006 افزایش ناگهانی داشته است. در این گزارش آمده: همه روزه کارتن‌خواب‌های بیشتری به دلیل خواب و خوراک و مسکنِ نداشته‌شان، به دلیل گداییِ بی‌صدایشان توسط نیروهای امنیتی پلیس، در انظار عمومی مورد خشونت واقع شده‌اند.

طبق گزارش  روزنامه "شیکاگو تریبیون" در ماه مه 2010 پلیس شیکاگو متهم شده بود به دستگیر کردن مردم بدون حکم جلب، غل وزنجیرکردن آن‌ها به دیوار یا نیمکت‌های فلزی، غذا ندادن به زندانیان، نگه داشتن آنها بدون استحمام و بدون تخت و... رؤسای پلیس معتقد بودند این رفتار در راستای تاکتیک‌های "شکنجه نرم" است که متهمان را به اعتراف (اجباری) وادار می‌کرده است. دو مثال:

  1. مارس 2010 یک مرد بی‌خانمان در پوتلند به ضرب چهار گلوله توسط یک افسر پلیس کشته شد.
  2. "رابرت اسویپر" نیز مرد بی‌خانمان دیگری است از اهالی کارولینای جنوبی. وی به جرم اینکه یکی از شب‌های فوریه، به دلیل سرمای زمستان به حیاط مدرسه‌ای پناه برده و شب را آنجا خوابیده بود، بازداشت شد. یکی از مأموران امنیتی زندان، به بهانۀ درگیری لفظی با رابرت، سگ‌های آموزش‌دیده را به جسم برهنۀ وی حمله‌ور نمود.

 

سؤال اینجاست که برخورد پلیسی با بی‌خانمان‌ها و برچسب‌ زدن‌های تحقیرآمیز مانند "کولی" و "غربتی" به قربانیان فقر و تبعیض، آن هم در کشورهای توسعه‌یافته چه معنی می‌تواند داشته باشد؟

 

امید آن می‌رود مرور آمارهای موجود در خصوص وضعیت بی‌خانمان‌ها، بتواند کشورهای غربی را وادار نماید به جای سرک کشیدن به مسائل حقوق بشریِ کشورهایی که مسیری بجز تأمین منافع قدرت‌های بزرگ در پیش گرفته‌اند، به حلّ معضلات اجتماعی و حقوق شهروندی جوامع خویش بپردازند.

 

منابع:

http://www.oocities.org/linkefront2000/punk.htm

http://www.thetimes.co.uk/tto/news/world/europe/article4331647.ece

http://www.shortnews.de/start.cfm?id=495072

http://www.bag-wohnungslosenhilfe.de/presse/data/20100930.pdf

www.laalmanac.com

www.homepost.kpbs.org

مرتبط‌ها

بیشترین سقوط ارزش سهام وال استریت در یک روز

دولت آمریکا به کشتن شهروندان ایرانی افتخار می‌کند

مقابله با کرونا از منظر حکمرانی (1)

آمریکا برای آزادی مزدور اسرائیلی، دست به تهدید و ارعاب زد

افشای نام‌های جدید از شاهزادگان بازداشت‌شده

استیصال رسانه‌ای ائتلاف در یمن