دیدبان
آیت‌الله حائری شیرازی:

رهبری مفسر واقعی راه امام هستند نه آنها که خواب امام می‌بینند

رهبری مفسر واقعی راه امام هستند نه آنها که خواب امام می‌بینند

دیدبان: مشروح گفت‌وگو با آیت‌الله حائری شیرازی، یکی از شاگردان برجسته امام راحل(ره) را در ادامه می‌خوانیم؛


* حضرتعالی برای نخستین بار با حضرت امام راحل(ره) چگونه آشنا شدید؟

داماد ما مرحوم آیت‌الله ملک حسینی ـ نماینده سابق ولی‌فقیه در استان کهگیلویه و بویراحمد ـ از شاگردان امام خمینی(ره) بود. ایشان روزی تصویری از امام علی(ع) را که از سوی برخی منتشر شده بود را دید و گفت «حاج آقا روح‌الله خودمان که از این زیباتر است.» من تا آن موقع امام راحل را ندیده بودم؛ ولی به سبب حرف دامادمان به ذهنم آمد که ایشان را ببینم. یعنی نخستین خاطرات من درباره سیمای امام راحل این خصوصیات بود.

وقتی هم درس امام(ره) می‌رفتم، هنوز کت و شلواری بودم؛ در درس ایشان شاید فردی غیر از بنده، کت و شلواری نبود. پس از درسشان سؤال‌هایی برای من پیش آمده، رفتم تا اشکال خودم را مطرح کنم. امام(ره) چهار زانو و بسیار مرتب و منظم نشسته بودند، من سؤال‌هایم را مطرح کردم، ایشان شروع به جواب دادن کردند؛ ولی من در سیمای ایشان خیره شده بودم و زیبایی سیمایشان من را از پاسخ صحبت‌هایشان غافل کرد. پس از پاسخ‌های ایشان، خدا حافظی کردم و رفتم.

* بعد اخلاقی و اعتقادی ایشان چگونه بود؟ آیا خاطره‌ای درباره درس‌های اخلاق ایشان دارید؟

زمانی امام(ره) در درس‌ اخلاقشان گریزی به آیه «یَهْدِی بِهِ اللّهُ مَنِ اتَّبَعَ رِضْوَانَهُ سُبُلَ السَّلاَمِ وَیُخْرِجُهُم مِّنِ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ» زدند، نفهمیدیم «سبل السلام» چیست. ولی ناگاهان شرکت کنندگان غرق در اشک شدند. بنده آقای مصباح را دیدم که از بس گریه کرده بودند، چشمانشان سرخ شده بود. در حالی که امام(ره) بسیار عادی صحبت می‌کردند؛ نه ایشان حالت بکاء داشتند و نه با گریان صحبت می‌کردند؛ بلکه عادی حرف زدند، ولی برخی سینه و لباسشان خیس شده بود!

برخی از انسان‌ها به سخنانشان 10 درصد عمل می‌کنند و به این میزان تأثیر دارند؛ برخی به سخن خود 50 درصد عمل می‌کنند و تأثیر کلامشان بیشتر است، ولی برخی 99 درصد به سخنانشان عمل می‌کنند که تأثیرگذار هستند. تمام زندگی امام راحل تحت تأثیر اعتقاداتشان بود. نشست، برخاست، معاشرت و تمام کارهایشان با عقیده‌شان مطابقت داشت.


* یکی از ویژگی‌های بارز بنیانگذار انقلاب اسلامی نظم‌ در کارها بود؛ نظر شما در این‌باره چیست؟

بنده با حاج احمد آقا در جماران قراری داشتم؛ وقتی آن‌جا رفتم، گفتند خواب است. بنده نیز رفتم و در حسینیه نشستم. ایشان تا بیدار شد، سراسیمه نزد من آمد و گفت «من تا رسیدم خوابم برد، دردم یکی دوتا نیست.» سپس گفتند قربان امام حسین(ع) بروم که اصغر شش ماهه‌اش نیز سنی بود، گفتم یعنی چه؟ گفت یک طلبه‌ای می‌خواست روضه بخواند، از کتاب روضه حضرت رقیه(س) این جمله حضرت(س) را درآورده بود که «من الذی ایتمنی علی صغر سنّی، ابتا؛ چـه کـسی مرا در این کوچـکی یـتـیـم کرد، ای پدر؟» و سپس «علی صِغَر» را «علی اصغر» و «سنی» را «سُنی» خوانده بود.

به ایشان(حاج احمد آقا) گفتم برنامه امام چگونه است؟ گفت: امام در هنگام شام به ساعت نگاه می‌کنند و می‌گویند که 30 ثانیه مانده است و سر ثانیه ـ نه جلوتر و نه عقب‌تر ـ باید شام خود را میل کنند؛ ولی من یک شب زودتر و یک شب دیرتر شام می‌خورم. این نظم امام راحل را نشان می‌داد.

نظم از جمله مواردی است که فرد برای عامل شدن، 99 درصد یا 100 درصد باید داشته باشد. اشقیا نیز این‌گونه هستند؛ وقتی به آن‌چه می‌گویند عمل می‌کنند، منظم می‌شوند. یعنی در عالم دو گروه اتقیا و اشقیا بزرگ در عالم منظم هستند. علتش نیز این است، وقتی در انسان دو قوه ضد هم ـ عقل و جهل ـ با هم مقابله می‌کنند، اگر عقل کاملا بر جهل حاکم شود، انسان منظم می‌شود و اگر جهل حاکم کامل بر عقل شود، باز هم انسان منظم می‌شود؛ یعنی دوگانگی او برداشته می‌شود که به یکی از آن‌ها شرح صدر به ایمان و دیگر شرح صدر به کفر گفته می‌شود که قرآن درباره شرح صدر کفر می‌فرماید: «أفَمَن شَرَحَ بِالْکُفْرِ صَدْرًا.»

* به نظر حضرتعالی چه دلیلی سبب موفقیت ایشان در امور دینی، عرفانی، اخلاقی، سیاسی و دیگر مسائل شد؟

امام راحل مبعوث بودند؛ یعنی خدا ایشان را برانگیخته بود. این‌که ما بگوییم اگر امام(ره) نبودند انقلاب پیروز نمی‌شد، این شرک است و نباید این سخن را گفت. امام صادق(ع) درباره این فرموده قرآن: «اکثر مردم در حالی به اَلله(خدا) ایمان می‌آورند که هنوز مشرک هستند!» می‌فرمایند «این‌که مردم می‌گویند اگر فلانی نبود مغلوب شده بودیم، مشرک هستند.» فردی می‌پرسد: ما چه بگوییم که مشرک نباشیم؟ امام(ع) می‌فرمایند: «بگویید: اگر خدا به وجود فلانی بر ما منت نگذاشته بود، مغلوب شده بودیم.»

اگر انسان امورش را از خدا ببیند، توحید است؛ ولی اگر از مخلوق ببیند، شرک است. امام راحل امورشان را از خدا می‌دیدند و موحد بودند. اینهایی که می‌گویند اگر امام(ره) نبود پیروز نشده بودیم، متوجه نیستند؛ اگر متوجه بودند، این‌گونه سخن نمی‌گفتند. ما باید آن‌ها را متوجه کنیم. این‌ها باید بگویند «اگر خدا به وجود امام(ره) بر ما منت نگذاشته بود، شکست خورده بودیم.»

امام(ره) را برای چنین روزی تربیت کرده بودند، ایشان برای این‌کار ساخته شده بودند، گاهی نیز قلبش را هدایت می‌کردند. زمانی ما درباره رفتنشان(به پاریس) با ایشان صحبت می‌کردیم که فرمودند «من برای رفتن به پاریس اقتراح کردم!» در آن زمان شایعه شده بود که دست خارجی‌ها برای رفتن امام(ره) به پاریس وجود داشته است و این تهمت‌ها را دوستان احمد آقا به ایشان می‌زدند که امام(ره) فرموده بودند «به دلم اثر کرد که به پاریس برویم» و این سخنان را رد کرده بودند.


* چرا در گذشته و زمان کنونی چنین تهمت‌های را به امام(ره) می‌زنند‌‌، هدف افراد از این کار چه است؟

چون می‌بینند کشورهای دیگر امام ندارند. یعنی همانند ما معتقد به امامت نیستند، قرآن را می‌خوانند، عمل می‌کنند و می‌گویند خدا به وسیله قرآن ما را هدایت می‌کند. نتیجه کارشان نیز این می‌شود که اجانب براساس همین قرآن فردی را حاکم می‌کنند و می‌گویند «أَطِیعُواْ اللّهَ وَأَطِیعُواْ الرَّسُولَ وَأُوْلِی الأَمْرِ مِنکُمْ؛ خدا، رسول و الامر را اطاعت کنید» و سپس می‌گویند اطاعتش کنید و به این راحتی یک کشور را تصرف می‌کنند.

آن‌ها خلق «ولی امر» می‌کنند، زمام «ولی امر» نیز در دست خودشان است و آیه قرآن را به عنوان واجب الاطاعة بودن بیان می‌کنند. بر روی تمام حکام عالم اسلام لقب «ولی امر» را می‌چسبانند. ولی شیعه چنین اعتقادی ندارد و می‌گوید «اطاعت خدا، رسول و اولی الامر لازم است، ولی رسول خدا چون 100 درصد مطیع خدا است خدا اطاعت او را واجب کرده است، ولی امر نیز باید حکمش را از خدا و رسول بگیرد و حکمش را در مسیر خدا و رسول صرف کند.»

ما بر این مبنا اطاعت ولی امر می‌کنیم؛ به همین خاطر اگر حکمش از بالا نیامده باشد و حکم را در مسیر خدا و رسول مصرف نکند، درست نیست؛ از این جهت می‌گوییم که اهل‌بیت(ع) حکمشان را خدا و رسول گرفته‌اند و عمرشان را در راه خدا و رسول مصرف کرده‌اند. امام زمان(عج) نیز می‌فرمایند «پس از من از روایان حدیثمان استفاده کنید؛ آن‌های که آن‌چه دارند در راه ما مصرف می‌کنند.»

نتیجه این می‌شود که مردم نسبت به حرف جانشین امام زمانشان موضوعیت قائل هستند، نمی‌گویند «حرفی ایشان زده است ولی برای من مسلم نشده است.» فردی درباره موضوعی با رهبری صحبت کرده بود و پس از بیرون آمدن گفته بود «ایشان هم گفتند، ولی من قانع نشدم!» در حالی که «من قانع نشدم» را چرا مطرح کرد؟! چرا ابراز کرد؟!

اگر زمانی که میرزای شیرازی گفت «امروز استعمال توتون و تنباکو در حکم محاربه با امام زمان(عج) است» فردی می‌آمد روی منبر و می‌گفت که میرزای شیرازی فتوا داد ولی من قانع نشدم، چه اتفاقی می‌افتاد؟ مردم چه دیدگاهی پیدا می‌کردند؟ مسلما مردم کنار می‌کشیدند و کار شرکت هندی می‌گرفت و کشور ما مستعمره انگلستان می‌شد.

این‌ها می‌بینند که مردم را نمی‌توانند از مرجعشان جدا کنند، از این‌رو تهمت و افترا علیه امام(ره) می‌زنند. چون نمی‌توانند از راه «أَطِیعُواْ اللّهَ وَ أَطِیعُواْ الرَّسُولَ وَ أُوْلِی الأَمْرِ مِنکُمْ» همانند دیگر کشورهای اسلامی ولی تراشی کنند؛ چرا که کشور ما حساب و کتاب دارد.

در کشورهای دیگر می‌گویند‌ «مردم ایشان را انتخاب کردند» ولی در کشور ما این‌گونه نیست؛ بلکه می‌گویند امام زمان(عج) مدیر ما هستند و باید کسی باشد، برای ما محرز شود که ایشان مورد نظر امام(ع) هستند. برای ما چون نمی‌توانند ولی امر بتراشند، تهمت و افترا می‌زنند.



* استاد برخی مدعی می‌شوند که داشتن عرفان و روحیه مبارزاتی با هم تضاد دارد. بر اساس ادعای این افراد نمی‌توانیم بگوییم که امام راحل یک عارف مبارز بودند! پاسخ شما چیست؟

عرفانی که با مبارزه مخالف است، عرفان حقیقی است؟! یک کشتی عرشه و کابین دارد، جهت حرکت کشتی را کابین معین می‌کند یا عرشه؟ در کابین مشخص می‌شود. به علمایی که می‌گویند شما روزه بگیرید، نماز بخوانید و دخالت در سیاست نکنید، یعنی عملیات عرشی را به این‌ها می‌دهند و دخالت در سیاست یعنی عملیات کابینی.

عرفان اگر عرفان در عرشه است، امام راحل چنین عرفانی را نداشتند، بلکه ایشان عرفان کابینی داشتند. یعنی تمام هم و غم عالم این باشد که برود در کابین تصمیم بگیرد، عارف هم اگر هست اهمیت به کابین بدهد نه عرشه.

* علمیت، فقاهت و تبحر امام راحل در علوم عقلی در مقایسه با دیگران چگونه بود؟

سؤالاتی که آقای غروی از امام راحل کرده‌اند و جواب‌هایی که ایشان داده‌اند، حدود علمیتشان را نشان می‌دهد که به چه میزان تسلط داشته‌اند. انسان‌ها را در عین این‌که مباحثه می‌کنند، شناسایی می‌کنند. وقتی بنده کودک بودم، مرحوم آقای ملک حسینی به درس امام می‌آمد و می‌گفت: «امام دقت نظرشان از بقیه بیشتر است.»

* مشی مبارزاتی امام راحل چگونه بود؟ اکنون برخی از افراد به گونه‌ای مشی مبارزاتی امام راحل را زیر سؤال می‌بردند و می‌گویند که اگر اکنون ایشان بودند، مشی اعتدال و سازش با دشمنان را می‌پیمودند. این سخنان به چه میزان صحت دارند؟

در آن زمان می‌گفتند، آشیخ عبدالکریم با پهلوی مدار می‌کرد! اگر آشیخ عبدالکریم اکنون مرجع تقلید بود، به این درشتی که اکنون امام(ره) با شاه برخورد می‌کند، برخورد نمی‌کرد. امام خمینی(ره) نیز فرمودند: «نگویید او این‌گونه بود؛ اگر او نیز بود، کاری که ما می‌کنیم را می‌کرد.»

جواب آن‌ها (افرادی که سخنانی درباره سازش امام(ره) با دشمن نسبت می‌دهند) این است: کارهایی که رهبری می‌کنند، همان کارهایی است که امام(ره) می‌کردند. اگر امام خمینی(ره) زمان رهبری(رهبر انقلاب) بودند، تمام کارهایی که رهبری انجام می‌دهند را انجام می‌دادند؛ هیچ فرقی میان این دو ـ امام و رهبری ـ نیست؛ چرا که هر دو این بزرگواران را امام زمان(عج) اداره می‌کنند.

تفاوت گذاشتن میان رهبر فعلی و رهبر قبلی غلط است؛ در آن زمان صلاح بود که امام(ره) آن‌گونه عمل می‌کردند و اگر این زمان بودند، کارهای رهبر امروز را انجام می‌دادند. همان‌گونه که در زمان امام(ره)، رهبری(حضرت آیت‌الله خامنه‌ای) مطیع مطلق نسبت به ایشان بود.

بنده یک ماه پیش از رحلت امام با ایشان(رهبر انقلاب) دیدار داشتم. گفتم شما پس از ریأست جمهوری چه کار می‌کنید؟ گفتند «آخوندی. به حوزه می‌آیم، مگر این‌که امام نهی کنند. بنده پس از ریأست جمهوری اگر امام به من بگویند مسؤول عقیدتی سیاسی ژاندارمری یکی از روستاهای سیستان و بلوچستان بشوید، من تردید نمی‌کنم.»

ما همیشه مثال می‌زنیم که اگر یک دریاچه‌ای با آب زیاد به اقیانوس متصل نباشد، تمام شدنی‌ است؛ ولی چاهی با آب کم به اقیانوس متصل باشد و آب دریاچه را به چاه بریزند، برای چاه هیچ فرقی نمی‌کند و اگر به اندازه آب دریاچه آب از چاه بکشند، باز هم برای آن فرقی نخواهد داشت.

به همین خاطر اگر ریأست جمهوری را از ایشان(رهبر انقلاب) بگیرند و مسؤول عقیدتی سیاسی ژاندارمری یک روستای سیستان و بلوچستان بکنند، تردید نمی‌کنند؛ چرا که به اقیانوس وصل است و این سخن را می‌گوید. تا کسی ارتباط نداشته باشد، این‌گونه نمی‌شود و این به سبب ذلت باطنه است. وقتی فردی ذلت باطنه دارد، عزت ظاهری برای او حلال است؛ چون ذلت باطنه، عزت ظاهری را مهار می‌کند.

اگر فردی ذلت باطنه را نداشته باشد و عزت ظاهری به او بدهند، کج می‌شود. آقای بنی صدر کج شد؛ چرا که عزت ظاهری جمهوری اسلامی را به او دادند، ولی ذلت باطنه نداشت و نتوانست آن را قائم نگه‌دارد؛ به این خاطر کج شد. ولی شهید رجایی این‌گونه نبود، ذلت باطنه داشت و تا آخر ماند.


* در زمان کنونی مفسر واقعی راه امام راحل چه فردی است؟

رهبر فعلی.

* پس چرا بسیاری از امام راحل مطالبی را نقل‌وقول‌ می‌کنند؟

بی‌خود؛ درست نیست.

* برای مثال می‌گویند امام(ره) را در خواب دیده‌اند و ایشان فلان موضوع را به آن‌ها گفته است.

آدم‌هایی که چنین خواب‌هایی می‌بینند، الهی از خواب بیدار نشوند!

* حرف‌هایی را به امام نسبت می‌دهند، برای مثال می‌گویند امام در یک جلسه خصوصی فلان مطلب را به آن‌ها گفته است و این موضوعات را در جامعه مطرح می‌کنند، با این‌ها چه باید کرد؟

شما چشمتان به رهبر فعلی باشد؛ هر فردی یک ذره از ایشان فاصله می‌گیرد، از او فاصله بگیرید. اگر ما این کار را نکنیم، با کشورهای اسلامی دیگر چه تفاوتی خواهیم داشت؟ آن‌ها می‌آیند برای ما رهبر می‌تراشند و سپس می‌گویند «أَطِیعُواْ اللّهَ وَ أَطِیعُواْ الرَّسُولَ وَ أُوْلِی الأَمْرِ مِنکُمْ.»

آقای مرسی رییس جمهور مصر شد، ولی نتوانست اختلافات را حل کند و اختلافات به خیابان کشیده شد و ناگهان ارتش کودتا کرد و ماجرا تمام شد. مواظب باشید؛ اختلاف اصلاح‌طلب و اصولگرا را می‌خواستند به خیابان بکشانند که رهبری امسال فرمودند «همدلی و هم‌زبانی با حکومت» طبیعتا تا مردم خودشان با هم همدل و هم‌زبان نباشند، نمی‌توانند با حکومت همدل و هم‌زبان باشند.

* از دیدگاه حضرتعالی نباید نقل‌قول‌های این افراد را پذیرفت و تنها باید به سخنان رهبر معظم انقلاب مراجعه کرد؟

بله، چاره‌ای نیست؛ چون حجیت ندارد(افرادی که نقل‌قول می‌کنند) برای چه نقل کنند؟!

* اکنون برخی موضوعاتی درباره سازش با استکبار بیان می‌کنند، برخورد و رفتار ما باید چگونه باشد؟

هر چه رهبری گفتند درست است. این‌ها امام(ره) را به عنوان امام قبول داشتند یا به عنوان نائب امام زمان(عج)؟ نائب امام زمان(عج). رهبری را به عنوان چه فردی قبول دارند؟ مگر دو نائب امام زمان(عج) با یک‌دیگر دعوا می‌کنند؟ ادامه یک‌دیگر هستند.

 

* نظر شما درباره مطالبی که درباره شورایی شدن رهبری مطرح شد، چیست؟

اکنون برای این‌ها محرز شده است که خود رهبری نظرشان شورایی شدن نبوده است؟ می‌توانند بگویند که برای ما محرز شده است که نظر رهبری(حضرت آیت‌الله خامنه‌ای) به رهبری فردی بوده است، نه رهبری شورایی. مجموعه هیأت رییسه می‌خواستند شورای شود. امکان دارد که نظر خود ایشان(رهبر انقلاب) نیز شورایی بود، ولی خبرگان به این نتیجه نرسیدند و گفتند که رهبر باید فردی باشد.

وقتی رهبری فردی بود، ایشان(رهبر انقلاب) انتخاب شدند؛ وقتی اسم ایشان را بردند، اوقاتش تلخ شد. عصبانی پشت تریبون آمد و فرمود: «می‌دانید می‌خواهید چه بلایی سرمان بیاورید؟» شورای نگهبانی‌ها هم گفتند: «چرا شما جلوی اجرای قانون را می‌‌گیرد؟» ایشان رفتند نشستند.

تا آن زمانی که رهبر نشده بودند، از مطرح کردن خودشان به شدت ناراحت بودند؛ ولی وقتی گردنشان افتاد، به شدت از این سمت دفاع می‌کنند. یعنی اگر هر فردی حرف بزند که به این سمت لطمه بزند، هیچ کسی همانند رهبری از او انتقام نمی‌گیرد؛ از خودشان انتقام نمی‌گیرد، ولی از سمتش انتقام می‌گیرد. یعنی با کسانی که این رهبری(جایگاه) را جدی نمی‌گیرند، با آن‌ها مسامحه نمی‌کند، گذشت نمی‌کند. چون جزو حقوق خودشان نمی‌دانند و می‌گویند این رهبری نباید شکسته شود.

* چرا اکنون بحث شورایی شدن را مطرح می‌کنند؟ چه اهدافی دنبال می‌شود؟

زمانی این مسأله(شورای شدن) در مرجعیت مطرح ‌می‌شود که مشکلی ندارد. برای نمونه عنوان می‌‌شود که فلان مرجع تخصص در این مطلب دارد، فلان مرجع تخصص در فلان مطلب را دارد؛ فلان مسأله را به فلان مرجع و فلان مسأله را نیز به فلان مرجع مراجعه کنید. یک طرحی به ذهنشان می‌آید، ولی همان وحدت رهبری بهتر است. شاخه شاخه شدن آن، موجب تضعیف است. در رهبری نباید این‌گونه عمل شود. در مرجعیت ممکن است تقسیم کار شود، ولی پرچم‌داری یکی است. مگر یک گروهی را علمدار می‌کنیم؟ نه؛ بلکه یک نفر باید علم را بلند کند.

* برخی نیز مطالبی درباره ماجرای پذیرش قطعنامه 598 از سوی امام راحل بیان می‌کنند و می‌گویند که جام زهر بعدها تبدیل به جام شیرین شد! دیدگاه حضرت امام(ره) درباره دفاع مقدس چه بود؟ این سخنان مطرح می‌شود صحت دارد؟

همان‌جا در جلسه قبول قطعنامه من عضو بودم؛ سران نظام بودند و من نیز عضو بودم. در آن‌جا گفتم «این هشت سال دفاع مقدس، نصف امامت بود. تبعیت مردم از امام(ره) در چهره حسین بن علی(ع) بود. ما که دو تا امام داریم، هر دو پسران امیرمؤمنان(ع) امام بودند؛ امام حسن(ع) صلح کردند و امام حسین(ع) جنگ کردند. ما در هشت سال دفاع مقدس، همانند امام حسین(ع) جنگ کردیم و نصف امامت باقی مانده است که تبعیت کنیم. زمینه‌ای شد تا امام(ره) صلح کند تا معلوم شود ما این اطاعت‌هایی که می‌کردیم، برای کشورمان، غیرت محلی و وطنی بود یا اطاعت از امام زمان(عج). وقتی امام فرمودند «صلح کردیم»، مردم گفتند «سمعنا و اطعنا.» معلوم شد که این هشت سال برای وطن نبوده و برای امام زمان(عج) بود و اگر قبول قطعنامه نمی‌شد، این امتحان بزرگ پیش نمی‌آمد و بنده این موضوع را در همان جلسه قبول قطعنامه گفتم.

منبع: رسا

مرتبط‌ها

شیطان به چه کسی کار ندارد؟

عکس/علامه جعفری و شاگرد ژاپنی اش

آیت الله بهجت: خاک بر سر شیعه!

مرحوم دولابی:بزرگ خانه، اگر تکان نخورد خانه محفوظ‌تر است!

حدیث/ سخن امیرالمومنین(ع) درباره فایده نگاه به سبزه زار

هرکس فکر می‌کند ظلم با گفتگو کنار می‌رود، آدم ساده‌ای است