دیدبان
بررسی آخرین وضعیت تحرکات سیاسی اهالی دولت سابق

بازگشت احمدی‌ نژاد و رویکرد سه جناح مقابل وی

بازگشت احمدی‌ نژاد و رویکرد سه جناح مقابل وی

دیدبان: از زمانی پایان ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی همیشه این بحث مطرح بوده که رئیس جمهور یا نخست وزیر پیشین در انتخابات دوره بعدی شرکت می‌کند یا نه؟ مثلاً در انتخابات سال 76 بسیاری به دنبال ورود میرحسین موسوی به انتخابات بودند یا در سال 84 تلاش زیادی شد که هاشمی در انتخابات شرکت کند و این اتفاق نیز افتاد یا در سال 88 تا چند ماه قبل از انتخابات ریاست جمهوری هنوز معلوم نبود که از جناح چپ، موسوی در انتخابات شرکت می‌کند یا خاتمی که در نهایت موسوی در انتخابات شرکت کرد و شکست خورد. تجربه نشان داده است که این بازگشت به عقب نتیجه ندارد و مردم به کسی که یکبار تجربه ریاست جمهوری یا نخست وزیری دارد، بار دیگر اعتماد نمی‌کند، اما این روحیه بازگشت به گزینه‌های قبلی در بین احزاب و گروه‌ها در جمهوری اسلامی وجود دارد و متأسفانه نوعی بازگشت به عقب به شمار می‌رود و نشان از این دارد که نیروسازی برای بر عهده گرفتن ریاست جمهوری در کشور ما انجام نمی‌شود.

در این مطلب به بررسی اثرات بازگشت احمدی نژادی‌ها بر روی هر یک از جناح‌های سیاسی به خصوص در انتخابات مجلس خواهیم پرداخت.

بازگشت احمدی‌نژاد و تقسیم بخش کوچکی از اصولگرایان

نه احمدی‌نژاد خود را اصولگرا می‌داند و نه بسیاری از اصولگرایان، احمدی‌نژاد را اصولگرا می‌دانند. این قضیه کلی باعث می‌شود که احمدی‌نژاد در جریان اصولگرایی محبوبیت زیادی نداشته باشد و اثرگذاری جدی‌ای نیز برای او تصور نشود.

اگر جناح اصولگرا را به دو طیف سنتی و جوان تقسیم کنیم و طیف جوان را متشکل از دو گروه ایثارگران و رهپویان و جبهه پایداری بدانیم، در بین این گروه‌های نامبرده، فقط بخشی از بدنه جبهه پایداری با احمدی‌نژاد همراهی و موافقت دارد و در صورت ورود احمدی‌نژاد و یا حامیانش به انتخابات تنها همین طیف است که به همکاری با طرفداران احمدی‌نژاد خواهد پرداخت. بخش‌های دیگر از جریان اصولگرایی، نظیر مؤتلفه، رهروان ولایت و ... هیچ دل خوشی از احمدی‌نژاد و احمدی نژادی‌ها ندارند و با وی ائتلاف نخواهند کرد، البته حساب باهنر و جامعه اسلامی مهندسین جداست، زیرا رفتار سیاسی وی نشان داده که احتمال ائتلاف وی با هر گروه یا فردی وجود دارد و با وجود اختلافی که سال‌هاست با برخی از پایداری‌ها دارد، در چند ماه اخیر پالس‌های مثبتی نسبت به پایداری نشان داده و درباره آنها گفته که ما «در جبهه پایداری هم دوستانی داریم که به خصوص در زمان خانه‌نشینی احمدی‌نژاد خیلی تندتر از ما مقابل او موضع گرفتند. الان هم جبهه پایداری مجوز گرفته و دبیرکل دارد، البته ممکن است ما روی بعضی از مواضع آن ها نقد داشته باشیم. مثلا اوایل ما می گفتیم آنها اصولگرایان تندرو هستند و آنها اصلا ما را به عنوان اصولگرا قبول نداشتند، اما الان این مواضع تعدیل شده است هرچند هنوز اختلاف نظرهایی وجود دارد که با بحث و گفت وگو می توان آنها را حل کرد.»

در بین بزرگان اصولگرا و سران این جبهه نیز احمدی‌نژاد وزنه‌ای به شمار نمی‌رود و به نظر نمی‌رسد که بتواند قلوب آیت‌الله‌های این جریان به خود جلب کند.

اصلاح‌طلبان و تسویه حساب با اصولگرایان به وسیله احمدی نژاد

طی دو سالی که از انتخابات ریاست جمهوری می‌گذرد، احمدی‌نژاد به تیتر یک رسانه‌های اصلاح‌طلب تبدیل شده است و نزدیکان وی کمتر روزی است که با یکی از روزنامه‌های اصلاح‌طلب مصاحبه مفصلی نداشته باشند. این فعالیت‌ها نشان می‌دهد که احمدی‌نژادی‌ها سعی زیادی دارند که بر روی اصلاح‌طلبان سرمایه‌گذاری کنند و بخشی از آرای آنها را در انتخابات مجلس از آن خود کنند، اما از دیگر سو، اصلاح‌طلبان، احمدی‌نژاد را یکی از بزرگترین دشمن خود می‌دانند و در مواجهه با جریان اصولگرایی تلاش زیادی دارند که معایب احمدی‌نژاد را به اصولگرایان نسبت دهند و تمام مشکلات دولت احمدی‌نژاد را به گردن اصولگرایان بیندازند. برای نمونه، بخشی از تحلیل روزنامه شرق درباره بازگشت احمدی‌نژاد را ذکر می‌کنیم: «به نظر می‌رسد احتمال حضور احمدی‌نژاد و تیمش بیش از اصلاح‌طلبان مایه نگرانی اصولگرایان است. اصولگرایانی که زمانی شانه‌های خود را در اختیار دستان احمدی‌نژاد قرار دادند و او نیز با اتکا به آنها توانست هشت‌سال بر مسند قدرت تکیه کند، اکنون به اندازه سایر طیف‌های سیاسی نگران بازگشت مجدد دوست قدیمی خود هستند.

اصولگرایان به خوبی می‌دانند ضعف آنها در سازماندهی نیروها و ایجاد وحدت میان گروه‌های مختلفشان می‌تواند به‌عنوان پاشنه آشیلی در برابر طیف احمدی‌نژاد ظهور پیدا کند، البته در صورت بازگشت احمدی‌نژاد احتمال حمایت از او از سوی بخشی از اصولگرایان وجود دارد، چراکه اکنون دیگر اصولگرایان را می‌توان ژنرال‌های بدون سرباز دانست اما در عین حال این‌بار دیگر احمدی‌نژاد می‌تواند از موضع قدرت حمایت آنان را جلب کند.»

این عبارات به ترجیع‌بند روزنامه‌های اصلاح‌طلب طی یک سال اخیر تبدیل شده است و آنها در پی الصاق احمدی‌نژاد و ویژگی‌های منفی او به جریان اصولگرایی هستند.

دولت و سیاه‌نمایی دوران احمدی نژاد

دولتی‌های در دو سال گذشته تمامی فسادها و مشکلات را به گردن احمدی‌نژاد انداخته‌اند و دولت وی را فاسدترین دولت تاریخ خوانده‌اند و مرتبا این دولت را دولتی فاسد، دزد، رانت‌خوار و ... خوانده‌اند. به نظر می‌رسد این دولت هنوز که هنوز است قصد ندارد مسئولیت دولت را به طور کامل بر عهده بگیرد و هنوز به دنبال این است که دیگران را متهم کند و از مسئولیت شانه خالی کند. بر این اساس، در انتخابات مجلس هم، دولتی‌ها بیشترین فاصله را با احمدی‌نژاد خواهند داشت و خودشان را در مقابل احمدی‌نژاد تعریف می‌کنند و از این طریق هویت خود را به دست می‌آورند؛ یعنی، دولت تلاش می‌کند که چهره‌ای بسیار فاسد از دولت احمدی‌نژاد عرضه کنند تا بتوانند از این طریق، رقیب را از میدان به در کنند. تکرار هر روزه ادعای فساد در دولت نهم و دهم، افشای برخی رانت‌های ادعایی، افشای اسامی افراد بورسیه شده و موارد دیگر از جمله اقداماتی است که دولت فعلی برای کنارزدن رقیب خود انجام خواهد داد و به نظر می‌رسد طی چند ماه آینده این‌گونه اقدامات از سوی دولت شدت بگیرد.

از سوی دیگر، دولت به دنبال رسیدن به توافق هسته‌ای در تیرماه است که از این طریق بتواند فضای کشور را با خود همراه کند و میوه این توافق را در انتخابات مجلس بچیند. درباره این توافق نیز، دولت، عدم توافق در سال‌های گذشته را به گردن اصولگرایان و دولت احمدی‌نژاد خواهد انداخت و سعی خواهد کرد با ایجاد تقابل به تضعیف جناح مقابل بپردازد.

نتیجه‌گیری

ورود مؤثر احمدی‌نژاد به عرصه سیاسی کشور از سال 82 رقم خورد و وی در آن زمان از طریق شورای شهر دوم به شهرداری تهران منصوب شد. او در آن سال‌ها توانست با تابلوی آبادگران در انتخابات شورای شهر فعالیت کرد و سپس به شهرداری تهران رسید، اما از همان زمان بود که دیگر احمدی‌نژاد نتوانست در هیچ‌یک از انتخابات‌های گروهی- منظور شورای شهر و مجلس است- موفق شود. روحیه فردگرا و تا حدی مغروش به وی اجازه نمی‌داد تا در کنار دیگر بزرگان یک جریان بنشیند و ائتلافی تشکیل دهد. بر همین اساس بود که طرفداران وی در انتخابات‌های شورای شهر سوم و چهارم تهران نتوانستند موفقیتی در انتخابات به دست بیاورند و افتضاحی برای حامیان وی به وجود آمد. در انتخابات مجلس هشتم و نهم نیز همین اتفاق افتاد و طرفداران وی نتوانستد به پیروزی برسند. به نظر دیدبان، مهم ترین دلیل برای این عدم موفقیت، روحیه تک‌روی احمدی‌نژاد و طرفدارانش است و او نمی‌تواند با گروه‌های دیگر برای انتخابات مجلس ائتلاف کند. در بین گروه‌ها و جناح‌های سیاسی فعلی کشور نیز بیشترین اختلاف و درگیری با طرفداران احمدی‌نژاد وجود دارد و به نظر می‌رسد که هیچ‌یک از جریان‌ها حاضر به ائتلاف با طرفداران وی نیستند، البته به جز قسمتی از جبهه پایداری که هنوز هم دلبسته یار سمنانی خویش است.

در مجموع به نظر می‌رسد که جریان اصلا‌ح طلب و دولتی‌ها مخالفت شدیدی با احمدی‌نژاد دارند و هرگز فکر ائتلاف با وی به ذهنشان خطور نمی‌کند و اصلا هویت خود را با دشمنی احمدی‌نژاد تعریف می‌کنند. در بین اصولگرایان نیز احمدی‌نژاد طرفداران زیادی ندارد و آنها نیز دل خوشی از دولت دهم احمدی‌نژاد و حاشیه‌های دو سال آخر دولت ندارند و ترجیح می‌دهند کمتر خود را با فرد پرحاشیه‌ای مثل احمدی‌نژاد درگیر کنند.

مرتبط‌ها

بیشترین سقوط ارزش سهام وال استریت در یک روز

دولت آمریکا به کشتن شهروندان ایرانی افتخار می‌کند

مقابله با کرونا از منظر حکمرانی (1)

آمریکا برای آزادی مزدور اسرائیلی، دست به تهدید و ارعاب زد

افشای نام‌های جدید از شاهزادگان بازداشت‌شده

استیصال رسانه‌ای ائتلاف در یمن