دیدبان
دسته بندی منتقدان دولت توسط مشاور رییس جمهور؛

آشنا: حداقل چهار گروه دلواپس در کشور داریم!

آشنا: حداقل چهار گروه دلواپس در کشور داریم!

به گزارش دیدبان به نقل از ایران اسلامی، حسام الدین آشنا، مشاور فرهنگی رییس جمهور و سرپرست مرکز بررسی های استراتژیک ریاست جمهوری، در گفتگو با نشریه اصلاح طلب اندیشه پویا، منتقدان سیاست های دولت را در چهار گروه دلواپس تقسیم بندی کرده و از نحوه مواجهه دولت با هر چهار گروه سخن گفته است.

وی در این گفتگو بازهم از کاسبان تحریم سخن به میان آورده و مدعی شده اگر " لحاف ملایی به اسم تحریم" برداشته شود، دیگر موضوعی برای این دسته از منتقدان سیاست خارجی دولت باقی نخواهد ماند. مشاور فرهنگی رییس جمهور در عین حال معتقد است که آگاهی بخشی در فضای عمومی و شنیدن دیدگاه‌های مخالفین و منتقدین یکی همچنان در دستور کار دولت است.

آشنا بخشی از این گفتگو که در فروردین ماه ۹۴ انجام شده را در وبلاگ شخصی خود منتشر کرده است:

*یکی از وعده‌های مهمی که آقای روحانی از ابتدای ریاست جمهوری‌شان داده بودند حل بحران هسته‌ای، بهبود رابطه ایران با جهان و برداشتن سایه تحریم‌ها و جنگ از سر کشور بود. تلاشهای دکتر ظریف و وزارت خارجه در این دو سال بدانجا رسید که در فروردین امسال اولین قدم‌ها در مسیر توافق هسته‌ای ایران و قدرت‌های جهانی برداشته شد. اما در این مدتی که از بیانیه مشترک ایران و غرب می‌گذرد، در مناظره‌ها و بحث‌ها و نوشته‌ها مواجهیم با دلواپسانی که دولت را نقد می‌کنند و منتقد این توافق‌اند. هدف دلواپسان چیست؟ فکر می‌کنید که آنها درنهایت می‌گذارند این مسیر هموار شود و آب خوشی در نتیجه مذاکرات از گلوی دولت و ملت پایین برود؟ دلواپسان به نظر شما چه گروهها و جریانهایی را نمایندگی می‌کنند؟

ما در کشورمان تنها یک گروهِ دلواپس نداریم. حداقل چهار نوع دلواپس داریم. یک گروه کسانی هستند که نگاه‌شان به برنامه هسته‌ای ایران اساسا افزایش توان بازدارندگی است و این بازدارندگی را از مسیر تقابل دنبال می‌کنند . آنها هر کوتاه آمدنی را یک نوع خیانت به مسئله بازدارندگی تلقی می‌کنند. چیزهایی را می‌خواهند که خودشان نمی‌توانند به زبان بیاورند و مجبورند آن چیزها را دراین قالب بیان کنند که چرا دولت از فلان مساله کوتاه آمده است.. اینها اصلا تمایلی هم ندارند که روی صحنه باشند. گروه دوم از دلواپسان در حوزه به اصطلاح دور زدن تحریم فعال هستند. افرادی که نامشان را کاسبان تحریم گذاشته‌ شده است. ایها کسانی هستند که تحریم برایشان منافع بی حساب و کتاب ایجاد کرده است. اینها هم روی صحنه نمی‌آیند اما همانطور که در گفت‌وگویی با مجله شما قبلا گفته‌ام اگر خودشان کفن نپوشند می‌توانند هزینه و معونه هزاران کفن‌پوش را تامین بکنند. سومین گروه از دلواپسان کسانی هستند که اتفاقا نسبت به رویکرد هسته‌ای دولت نگرانی ندارند بلکه نگرانی‌ آنها از کلیت دولت است. از نظر آنها دولت هر اقدامی در هر حوزه‌ای که بکند اقدامش نابجا است از جمله در حوزه هسته‌ای. اینها مخالفان و رقبای سیاسی دولت محسوب می‌شوند و بسیار خوب هم دیده می‌شوند. گروه چهارم کسانی هستند که نسبت به عاقبت اندیشی و تدبیر این دولت تردید دارند چرا که طرف مقابل را بسیار قوی ، زیرک و حیله گر و طرف خودی را ضعیف و ظریف و ساده تصویر می کنند .آنها جنگ آشکار را راحت تر بر می تابند تا لبخند و قدم زدن را .آنها تجربه نظامی خود را از تجربه دیپلماتیک دیگران بالاتر ارزش گذاری می کنند. من این چهار گروه را به عنوان دلواپسان شناسایی می‌کنم.

*دولت چه مواجهه‌ای با با هرکدام از این چهار گروه می‌تواند داشته باشد؟

رقیبان سیاسی دولت همان‌هایی هستند که دولت در سطح رسانه‌ها با آنها مواجه است. دولت برای مواجهه با آنها فعالیت رسانه‌ای می‌کند. اگر مناظره‌ای و بحثی است دولت هم نماینده دارد و با آنها حرف می‌زند. مواجهه با گروه دوم مواجهه‌ای ساختاری است؛ مثل مبارزه با فساد و حذف لحاف ملایی به اسم تحریم. لحاف که برداشته ‌شود دیگر موضوعی برای این گروه از دلواپسان نمی‌ماند. جای بحث با گروه اول و از دلواپسان هم در اندیشکده‌ها، شوراها و محافل سیاستی و مجامع تصمیم‌سازی است. گروه چهارم هم باید توسط فرماندهی عالی خود توجیه شوند. پس حرف من این است که دولت در هر چهار حوزه کار خود را انجام می‌دهد.

*این راهکارهایی که شما به عنوان راه‌های مواجهه دولت با دلواپسان مطرح کردید این تصور و تلقی را ایجاد می‌کند که دولت هیچ احتیاجی به حمایت اجتماعی و حضور روشنفکران و نخبگان در عرصه عمومی ندارد. خودش در رسانه جواب گروه سوم را می‌دهد. تحریم را هم که برطرف کند، گروه دوم از بین می‌روند. و پاسخ گروه اول را هم در اندیشکده‌ها و اتاق‌های فکر و ساختار حکومت می‌دهد. یعنی دولت در هر سه زمینۀ خودش این توانایی را دارد که مسئله دلواپسان را حل کند. احتیاجی به حمایت اجتماعی هم ندارد. اینطور است؟

دولت در هر سه عرصه احتیاج دارد که با بدنه اجتماعی حامی و منتقد خودش و توده مردم درتماس باشد. دولت در بخش رسانه‌ها و فضای عمومی عملا آگاهی‌بخشی و اقناع و شنیدن دیدگاه‌های مخالفین و منتقدین را دنبال می‌کند. در بخش دوم که بحث از مواجهه با کاسبان تحریم است، واقعا اگر حمایت ملی درکار نبود اصلا درحال حاضر رییس جمهوری نداشتیم که خواهان برداشتن لحاف باشد. پس اگر آن حمایت همچنان همراه دولت نباشد همان کفن‌پوشان کاملا فضا را تغییر می‌دهند. در لایه تصمیم‌سازی هم محققین برجسته ورود می‌کنند و حرف‌های جدی و حسابی دانشگاهی و مبتنی بر پژوهش‌های عمیق مقایسه‌ای جهت اقناع و اجماع زده می‌شود.

*اما به نظر می‌رسد که هنوز فضا به گونه‌ای نیست که در عرصه عمومی، مواجهه با دلواپسان را نهادهایی به غیر از دولت نیز بتواند پیش ببرند. شاید هم دولت چنین علاقه‌ای ندارد؟

اینطور نیست که دولت علاقه‌ای نداشته باشد. علت خیلی روشن است. فضا یک طرفه باز است و نه دو طرفه.

*بعد از بازگشت تیم مذاکره کننده، موج هیجانی ایجاد شده بود اما دولت از این موج هیچ استفاده‌ای در برابر دلواپسان نمی‌کند.

واقعا هنوز زمان شادی و پایکوبی در موضوع مذاکرات هسته‌ای نیست و برای این کار خیلی زود است. طرف مقابل هرنوع شادی و خوشحالی را به مثابه نیاز ایران به نتیجه‌گیری از مذاکرات به هرقیمت تلقی می‌کند. به همین دلیل نه آقای آقای دکتر روحانی و نه دکتر ظریف تمایل به شادی زودهنگام ندارند. ما به هیچ‌وجه نباید متانت و آرامش در فضای مذاکرات را از دست بدهیم. این اسلوب ما در مذاکرات است. مسئله دوم این است که اگر نقد کردن مذاکره کنندگان و مذاکرات فعلی، توافقات فعلی و نتایج مذاکرات فعلی امری خوب و مورد پسند و حق مردم است، نقد کردن مذاکرات و مذاکره کنندگان قبلی هم باید جزو حقوق مردم تلقی شود. این معیار دوگانه که بگوییم گفتگو درباره مذاکره و مذاکره‌کنندگان قبلی سیاه نمایی است اما نقد مذاکره کنندگان فعلی عین واقع‌نمایی است، بسیار نادرست است. انصاف نیست که استناد به بیانات مقامات رسمی و غیر رسمی امریکایی و اسرائیلی در مذاکرات فعلی واجب باشد اما در مذاکرات قبلی حرام. مقامات امریکایی و اروپایی در مذاکرات قبلی هم اظهارنظرهای خیلی زیادی داشتند، اما نه در تلویزیون و نه در رسانه‌های عمومی دیگر و نه در تبلیغات دولتی به هیچ‌وجه استنادی به گفته‌های دیگران نمی‌شد و اساسا منع جدی هم در این زمینه وجود داشت. وقتی ایران تحریم می‌شد و پشت‌سر هم قطعنامه دریافت می‌کرد، هیچ کسی نمی‌گفت که این قطعنامه‌ها خطر دارد و نباید بگذاریم این قطعنامه‌ها صادر شود. بلکه درمقابل برخی با افتخار اعلام می‌کردند که آنقدر قطعنامه بدهند تا قطعنامه‌دان‌شان پاره شود. هیچ کس امروز آزاد نیست که بگوید قطعنامه‌دان آنها پاره نشد اما در نتیجه آن نگاه، خیلی چیزها اینجا پاره شد.

*پس دولت می‌توانست فضای نقد گذشتگان را ایجاد کند و نکرد.

بله، همینطور است. دولت پذیرفت که دیگران را مصون از نقد و خودش را در معرض نقد قرار دارد. برای فهم اینکه آیا این استراتژی درست است یا نه باید کمی صبر کنیم. بگذاریم در یک فضای آرام مذاکرات پیش برود و وحدت ملی آسیب نبیند. باید اجماع ملی وجود داشته باشد تا پس از نتایج مذاکرات اگر کسانی که درگذشته مسئولیت‌هایی به عهده داشتند، شروع به تخریب توافق نهایی کردند، آمادگی این را هم داشته باشند که از دوره خودشان دفاع کنند. اما اگر به رای ملت و تدبیر دولت گردن نهادند آن وقت ممکن است که این دولت و ملتِ خطاپوش از قصور و تقصیرهای برخی از آنها چشم‌پوشی کند.

مرتبط‌ها

بیشترین سقوط ارزش سهام وال استریت در یک روز

دولت آمریکا به کشتن شهروندان ایرانی افتخار می‌کند

مقابله با کرونا از منظر حکمرانی (1)

آمریکا برای آزادی مزدور اسرائیلی، دست به تهدید و ارعاب زد

افشای نام‌های جدید از شاهزادگان بازداشت‌شده

استیصال رسانه‌ای ائتلاف در یمن