دیدبان
داعش، یمن و مذاکرات هسته ای

نمایش صداقت آمریکایی در سه پرده

نمایش صداقت آمریکایی در سه پرده

به گزارش دیدبان به نقل از ایران اسلامی، در محافل داخلی آمریکا عدم صداقت دولتمردان به سوژه داغی برای منتقدین سیاست خارجی ایالات متحده، خاصه دولت اوباما تبدیل شده است. جالب است که یک تحلیل‌گر آمریکایی از موضع انصاف در راستای همین موضوع می‌گوید: «آمریکایی‌ها مرتب مطرح می‌کنند که آیا ایران قابل‌اعتماد است؟ اما واقعیت آن است که باید این سؤال را مطرح کرد که آیا از نظر ایرانی‌ها، آمریکایی‌ها قابل اعتماد هستند؟»" شلدون ریچمن"، سردبیر سابق مجله "فری من" (Free man) سپس در پاسخ به سؤال خود با اشاره به بیش از سه دهه سیاست‌های خصمانه آمریکا در قبال ایران با هدف براندازی نظام جمهوری اسلامی می‌گوید: «ایرانی‌ها حق دارند به صداقت امریکا شک کنند.»

جالب اینجاست این عدم صداقت آمریکایی‌ها و دوگانگی مواضع، با نصیحت‌ها و انتقادهای صاحب نظران آمریکایی در توصیه به همکاری با ایران در مبارزه با داعش همراه بوده است. در این باره "جک گلدستون"، استاد علوم سیاسی در دانشگاه "جورج میسون" ایالت ویرجینیا، ضمن انتقاد از جان کری و بارک اوباما در مقاله‌ای که در روزنامه "پولیتیکو" منتشر شده می‌نویسد: « واشنگتن معمولاً پیچیده‌ترین مسائل را بیش از حد ساده مطرح می‌کند. اما مبارزه علیه جهادی‌های افراط‌گرا بخش‌های بزرگی از سوریه و عراق را دربرگرفته و صرفاً یک جنگ نیست. جنگ متعارف، در مقابل ارتشی است که می‌خواهد سرزمینی را تصرف کند و می‌توان آن ارتش را با برتری نیرو و تاکتیک درهم کوبید.

در جنگ داخلی، با شبه نظامیانی روبرو هستید که می‌خواهند از دست دولت مرکزی رها شوند، یا قدرت را در دست بگیرند. در این صورت کمک نظامی و مالی به دولت مرکزی کمک می‌کند تا از خود دفاع کند، مناطق امنی برای حفظ جان شهروندان غیرنظامی ایجاد کند، رهبران شورشیان را بکشد یا دستگیر کند. اما گروه داعش جنگی انقلابی به راه انداخته که در آن غیرنظامیان را برای حمایت از آرمان ایدئولوژیک خود به کار می‌گیرد. تفاوت میان این جنگ‌ها بسیار مهم است. لازمه از بین بردن تهدید داعش، اتخاذ رویکردی از نوع ضدانقلابی است. این گروه تنها در حدود ۳۰ هزار پیکارجو در اختیار دارد؛ اما آن چه به آن گروه قدرتی داده که به واسطه آن بخش‌های بزرگی از دو کشور را که روی‌هم بیش از ۵۰ میلیون نفر جمعیت دارند تصرف کند، این است که از حمایت کسانی برخوردار است که آن را پیشقراول یک جنبش سلفی می‌دانند. این حمایت از استخدام جنگجویانی که پیش تر برای گروه‌های شورشی دیگر اسلحه به دست می‌گرفتند تا حمایت مالی هم‌مذهبان محافظه‌کارشان در عربستان سعودی و دیگر کشورهای حاشیه خلیج فارس تا حمایت خاموش ده‌ها میلیون سنی مذهب در سوریه و عراق را شامل می‌شود.

به همین دلیل است که موفقیت استراتژی اوباما برای از بین بردن داعش در گرو راه حل‌های سیاسی در عراق و سوریه است که با حضور رژیم‌هایی فراگیر و غیرنظامی عملی می‌شود. اما واقعیت اساسی خاورمیانه این است که بدون رضایت ایران، نه در عراق و نه در سوریه راه حل سیاسی وجود نخواهد داشت.» (۱)

"هنری کیسینجر" وزیر خارجه اسبق آمریکا هم در خصوص چگونگی برخورد با ایران برای حل مشکلات خاورمیانه گفته است: «گاهی برای حل بزرگترین مشکلات، لازم است که آنها را کاملاً باز کنیم. باید به طور جدی در جستجوی راه‌هایی برای بهتر کردن روابط بسیار دشوارمان با ایران از طریق یافتن حوزه‌های کوچکی برای همکاری باشیم. شاید یکی از این راه‌ها وضعیت امروز عراق باشد: هم ایران و هم امریکا در شکست دادن گروه افراطی در عراق منافع مشترکی دارند.

فواید همکاری (هرچند اندک با ایران) روشن است. ایران کشوری است پهناور و قدرتمند با ۸۰ میلیون شهروند سخت‌کوش و تحصیل‌کرده که در قلب منطقه‌ای مهم از لحاظ ژئوپولیتیکی واقع است؛ کشوری با تمدنی کهن که مایه افتخار مردمش است، با توان نظامی بالا و نزدیک به یک میلیون سرباز و دارای نقش رهبری در جهان شیعه. همکاری با ایران می‌تواند در برقراری ثبات در پرآشوب‌ترین منطقه جهان به ما کمک کند.»(۲)

افرادی نظیر "جیمز بیکر" نیز با توصیه به همکاری با ایران در مقابله با داعش به نحوی عدم صداقت تیم سیاست خارجی اوباما را زیرسوال می برد. بیکر، که یک مقام کاخ سفید در دولت های "ریگان" و "بوش" (پدر) بوده است در این رابطه معتقد است؛ ایران و روسیه باید جزئی از راه حل دراز مدت علیه داعش که بخش‌های وسیعی در عراق و سوریه را تصرف کرده، باشند.

"تیم کاناوا" در گزارشی که در وبسایت "نشنال ریویو" منتشر شد، با اشاره به این اظهارات جیمز بیکر هشدار داد: «حضور ایران در چنین ائتلافی در این مرحله می تواند باعث دوری احتمالی کشورهای متحد سنی از ائتلاف شود.» بیکر که سابقه وزارت امورخارجه امریکا را دارد، در برنامه "ملاقات با مطبوعات" گفته است: «حضور ایران در ائتلاف علیه گروه داعش می تواند این تصور را بوجود آورد که ایالات متحده جانب شیعیان را گرفته است.»(۳)

اما این ها همه در حالی است که اوباما نه تنها در فکر حل و فصل موضوع عراق با کمک ایران آنچنان که به وی توصیه شده نیست، بلکه بالعکس به فکر مدیریت جنگ نیابتی خطرناک بین ایران و متحدان اصلی واشنگتن در منطقه به خصوص عربستان سعودی است.

 


درگیری‌ها در یمن در شرایط پیچیده ای، تشدید شده است. پس از سال‌ها بی ثباتی و جنگ داخلی، حوثی ها قدرت را در یمن در اختیار گرفته اند و حضور خود را در مرزهای شمالی و جنوبی گسترش داده اند. برای عربستان سعودی که از زمان پیروزی انقلاب اسلامی ایران در سال ۱۹۷۹ میلادی تاکنون با تهران اختلافات زیادی داشته، این مساله غیر قابل تصور است. در نتیجه، عربستان سعودی ماه گذشته حملات هوایی را علیه حوثی ها آغاز کرد. این اقدام با حمایت متحدان منطقه ای و آمریکا روبرو شد. آمریکا نیز ناو هواپیمابر تئودور روزولت و سایر ناوهای جنگی خود را در اطراف سواحل یمن مستقر کرد.

از طرف دیگر آن چیزی که بدون شک دو گانگی در رفتار و صداقت امریکایی را بیش از حد نمایان می کند، فشار لابی‌ها و احزاب بر دولت امریکا و نتیجتا رفتار متناقض دستگاه دیپلماسی ایالات متحده است. آن چنان که کاخ سفید متقاعد شده است، حل و فصل یک بخش از مشکل(توافق هسته ای)، موجب نخواهد شد تا سایر تهدیدات ناشی از سیاست های داخلی و خارجی ایران، از بین برود.

در این رابطه "مایکل فلین" رئیس پیشین اطلاعات ارتش امریکا گفته است: «تصوری که دولت آمریکا از ایران دارد کاملا اشتباه است.» فلین در مصاحبه با "فاکس نیوز" گفت: «به نظرم تصوری که دولت آمریکا از ایران دارد کاملا اشتباه است. اگر خود را جای ایرانی‌ها بگذاریم آنها معتقدند که به توافق غیرقابل باور با ما رسیده اند. آن‌ها بیش از یک دهه ما را فریب داده اند؛ آنها به دنبال تسلیحات اتمی هستند.»

وی افزود: «این تصور دولت اوباما از ایران که این کشور را به منزله یک قدرت دفاعی در منطقه تصور می کند، کاملا اشتباه است زیرا آنها خود را به منزله قدرت حاکم در منطقه ارزیابی می‌کنند. ما باید در منطقه حضور داشته باشیم و همانند فردی ناظر نباشیم. به نظر من مقامات کشور در حال حاضر این نظر را ندارند.»
این مقام پیشین ارتش امریکا گفت: «ما نباید از هرکاری که بخواهیم به نفع امریکا صورت دهیم شرم داشته باشیم زیرا ما قدرتمندترین کشور جهان هستیم. ما اگر به کشوری چون ایران که مشارکت بسیار کمی با دیگر کشورهای جهان دارد مذاکره کنیم به نظرم باید به عقب بازگردیم و به این موضوع فکر کنیم که آمریکا چیست و آنگاه بهترین کار قرن را صورت دهیم.»(۴)

هم چنین نمایندگان کنگره و سنا نیز معتقدند که توافق هسته ای می تواند موجب تشدید سایر نگرانی‌ها در خصوص رفتار ایران در منطقه شود چراکه توافق جامع، تحریم‌های چند جانبه سخت علیه ایران را پایان خواهد داد، تحریم‌هایی که طی ۵ سال گذشته موجب توقیف اموال و درآمدهای ارزی ایران شده است. لغو تحریم ها می تواند امکان دسترسی ایران به این منابع ارزی را فراهم کند. هم چنین به نظر کنگره و تندروهای مجلس سنا، سیاست‌های منطقه ای ایران، که در اکثر موارد موجب بی ثباتی بوده، در دورانی که تحریم های اقتصادی اعمال شده، هم چنان وجود داشته و حتی بدتر هم شده است. در صورت دستیابی به توافق هسته ای و دسترسی ایران به منابع مالی، بی شک حمای‌ های تهران از بشار اسد در سوریه محدود نخواهد شد و تمایل ایران برای مشکل سازی در سایر کشورهای عربی پایان نخواهد یافت.

در هر حال مجموعه حاکم بر آمریکا بنابر یک سری از مصالح و منافع حزبی و سرمایه داری اعتقاد دارد که اگر توافق هسته ای حاصل شود، ایران بار دیگر به فضای کسب و کار جهانی بازخواهد گشت و ایران بار دیگر جایگاه عادی خود را در جامعه بین المللی به دست می آورد و این جریان با با شکل دادن زوایای حقوقی و قانونی، موجب وقفه در دست یابی تیم سیاست خارجی اوباما به توافق خواهد شد. به طوری که نیویورک تایمز در مقاله ای می نویسد: «متمم‌های لایحه مربوط به ایران در کنگره، توافق هسته ای را به خطرمی اندازد.»

روزنامه نیویورک تایمز در گزارشی به قلم "جنیفر استینهاور" نوشت: «لایحه ای که به کنگره امکان اظهار نظر درباره توافق هسته ای با ایران را می‌دهد،‌ اکنون با متمم‌های جمهوری خواهان به خطر افتاده است و به حمایت دو حزبی از این لایحه که کاخ سفید با با اکراه آن را پذیرفت، لطمه خواهد زد.»

و این گونه نمایش سه پرده از صداقت امریکایی که در یک سال اخیر به اکران گذاشته شده، موجب بی اعتمادی به دولت و مجموعه حاکم بر ایالات متحده خواهد شد و راه را بر هر گونه حسن نیت خواهد بست؛ به طوری که بنا بر گزارش "نیویورک تایمز" در حالی که دیپلمات‌های شرکت‌کننده در مذاکرات هسته‌ای با ایران، متخصصان وزارت انرژی امریکا را برای یافتن پاسخ برخی پرسش‌های فنی دشوار به چالش می‌کشند، دانشمندان آمریکایی روی ماکتی مخفی از تأسیسات هسته‌ای ایران، که در اعماق جنگل‌های ایالت "تنسی" ساخته شده است، کار می‌کنند و ماهیت صداقتشان را بیش از پیش نمایش می دهند.
در آزمایشگاه "اوک ریج" سانتریفیوژهای غول‌آسایی وجود دارد؛ سانتریفیوژهایی که برخی از آنها، ١٠ سال پیش از لیبی به امریکا آورده شده است. این آزمایشگاه به دانشمندان امریکایی کمک می‌کند تا با آزمایش و تحقیق، بهترین برآوردها در مورد توان هسته‌ای ایران را برای باراک اوباما، توضیح دهند.

قابل ذکر است، نمونه‌های طبقه‌بندی‌شده، بخشی از برنامه گسترده‌ای است که در ٩ آزمایشگاه اتمی آمریکا از جمله اوک ریج، لوس آلاموس و لیورمور [Oak Ridge, Los Alamos and Livermore]، به‌منظور متوقف‌کردن پیشرفت‌های هسته‌ای ایران در حال اجراست.(۵)

مرتبط‌ها

بیشترین سقوط ارزش سهام وال استریت در یک روز

دولت آمریکا به کشتن شهروندان ایرانی افتخار می‌کند

مقابله با کرونا از منظر حکمرانی (1)

آمریکا برای آزادی مزدور اسرائیلی، دست به تهدید و ارعاب زد

افشای نام‌های جدید از شاهزادگان بازداشت‌شده

استیصال رسانه‌ای ائتلاف در یمن