دیدبان
انقلاب بحرین؛ نهضتی که ریشه در انقلاب اسلامی دارد

مقایسه تطبیقی گفتمان انقلاب اسلامی با نهضت بحرین

مقایسه تطبیقی گفتمان انقلاب اسلامی با نهضت بحرین

دیدبان: تحولاتی که به سبب بی‌توجهی حکام بحرین به درخواست‌های مردم، در این کشور ایجاد شده است، تشابه بسیاری زیادی با آنچه در دهه پنجاه توسط امام خمینی(ره) در ایران صورت گرفت دارد. نحوه‌ برخورد آل‌خلیفه با مردم این کشور مخصوصا با اکثریت شیعه و عدم توجه به نیازهای اجتماعی، اقتصادی، دینی و فرهنگی بحرینی‌ها دقیقا مانند برخورد و تعامل حکومت دو پهلوی با ایرانی‌هاست. حمد بن عیسی آل‌خلیفه، حاکم فعلی بحرین برای اینکه اتفاقی که در سال 1357 در ایران افتاد بمانند آن در بحرین رخ ندهد، اسلامی بودن این قیام‌ها و تحرکات را در بحرین انکار کرده و سعی می‌کند تا با سرپوش نهادن بر حقایق، درگیری‌های موجود در بحرین را اختلافات شیعی و سنی بداند در حالی‌که شواهد موجود پرده از چیز دیگری بر می‌دارد.

کشور کوچک بحرین نقش بزرگی را در بازی توازن قدرت و استراتژیک منطقه ایفا کرده و می‌کند لذا همین دلیل اصلی توجه کشورهای مختلفی چون ایلات متحده، انگلیس و عربستان سعودی به این کشور بوده است که باعث شده تا سرمایه‌گذاری عظمی را در بحرین انجام دهند. این کشورها برای حفظ منافع خود در بحرین و منطقه سعی می‌کنند تا با ابزارهای مختلف رسانه‌ای توجه مردم جهان را بسوی دیگر حوادث جهان معطوف سازند تا بتوانند بوسیله دیگر ابزارهای اقتصادی و نظامی خود آزادانه به مهار این نهضت بپردازند.

جمهوری اسلامی ایران مدعی است که اکثر قریب به اتفاق حوادثی که در بحرین صورت می‌پذیرد همانند آن چیزی است که از سال 1342 تا 1357 در ایران صورت گرفت می‌باشد لذا داعیه این را دارد که آنچه در بحرین اتفاق می‌افتد بدن شک انقلابی است اسلامی که نشأت گرفته از گفتمان انقلاب اسلامی ایران است. 

مردم 75درصدی شیعه بحرین به همراه دیگر مذاهب و اقلیت‌های بحرینی، به دنبال برآورده ساختن حقوق معلقه خود در زمینه‌های مختلف اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی از قبل از سال 1350 میلادی دست به اعتراضاتی کوچک و بزرگ علیه حاکمیت این کشور زدند. این اعتراضات تغییرات کوچک ظاهری را در پی‌داشت و باعث شد تا آل‌خلیفه شورای مشورتی برای تسکین این تظاهرات ایجاد کند. اعضای این شوراء که در جهت تحقق منافع آل‌‌خلیفه گام برمی‌دارند توسط خود حکومت انتخاب شدند و تغییرات احتمالی در اعضای آن نیز بدست دولت بحرین انجام می‌پذیرد. مردم بحرین که این اقدام آل‌خلیفه را بی‌فایده دانستند، همچنان به اعتراضات خرد و درشت خود ادامه دادند تا اینکه انقلاب اسلامی ایران در سال 1357 م توسط امام خمینی(رض) و به یاری 98 درصد از مردم ایران به پیروزی رسید. پس از موفقیت انقلاب اسلامی ایران، شیعیان بحرین راهپیمایی‌هایی را در حمایت از این انقلاب و گسترش دادن آن در کشور ایجاد کردند. در آذر ماه سال 1360 دولت بحرین با ترس از نفوذ انقلاب اسلامی ایران در بحرین و الگوپذیری شیعیان بحرین از آن، گروه‌هایی از معترضان شیعی بحرین را به اتهام سپری نمودن دوره آموزش نظامی در ایران و اقدامات نظامی علیه حاکمیت این کشور، دستگیر کرد. کشورهای عربی حوزه خلیج فارس که از این روند ناخشنود بودند برای کنترل انقلاب اسلامی بوجود آمده در ایران و جلوگیری از ورود آن به این کشورها، به پیشنهاد عربستان سعودی و حمایت کشورهای غربی، پیمان نظامی شورای همکاری خلیج فارس را منعقد کردند. با وجود تشکیل این شوراء، حکومت آل‌خلیفه همواره انگشت اتهام در بروز هرگونه شورش و کودتا در این کشور را بسوی ایران نشانه رفته است، همانند کودتای 1375 بحرین. در پی اعتراضات سال1391 در بحرین که نتیجه سیاست‌های ضدشیعی حکومت بحرین و سرکوب شیعیان در سال 1389 بود، حکومت پادشاهی این کشور ایران را به دخالت در امور این کشور متهم کرد، ایران نیز با رد این مدعی و تایید اسلامی و انقلابی بودن قیام‌های مردم بحرین، سرکوب تظاهرکنندگان و حق‌خواهان بحرینی توسط نیروهای امنیتی این کشور و ارتش عربستان را محکوم کرد. کشور بحرین و عربستان سعودی نیز که قیام‌های مردم بحرین را اختلافات مذهبی بین شیعه و سنی می‌خواندند، ورود نیروهای «سپر جزیره» عربستان به بحرین را اقدامی در جهت کمک به بحرین و حمایت از صدمه و آسیب دیدن این کشور از اختلافات بین شیعه و سنی دانستند.

نوشته حاضر در صدد مقایسه تطبیقی گفتمان انقلاب اسلامی و آنچه در بحرین در حال رخداد است  تا در نهایت قضاوت را به خود خواننده واگذارد که:

  • آیا تحرکات موجود در بحرین را می‌توان انقلاب نامید یا خیر؟
  • اگر این نهضت به پاخاسته در بحرین را انقلاب بنامیم، این انقلاب شبیه به کدام یک از انقلاب‌های یک قرن اخیر است؟

تعریف مفهوم انقلاب

نظریات مختلفی در مورد مفهوم انقلاب و ویژگی‌های آن وجود دارد که پرداختن به همه آنان در این مطلب امکان‌پذیر نمی‌باشد لذا تنها به چندین نظریه معروف و مهم در این زمینه خواهیم پرداخت:

کارل مارکس که بعضی او را اولین نظریه پرداز جدی انقلاب معرفی می‌کنند انقلاب را اینگونه تعریف می‌کند: «انقلاب یک حرکت جمعی طبقاتی  خشونت باری است که سبب دگرگونی اساسی و سریع ساختار طبقاتی و نهادهای سیاسی جامعه می‌شود».

انقلاب از نظر چارلز تیلی به معنای «خشونت سیاسی هدفمند، سازمان یافته و داوطلبانه از سوی گروه‌های محروم ناراضی علیه حکومت» است.

شهید مطهری انقلاب را «طغیان و عصیان مردم یک ناحیه و یا یک سرزمین علیه نظام حاکم موجود برای ایجاد نظمی مطلوب» می‌داند. ایشان معتقد است که برای تجزیه و تحلیل هر انقلاب باید به موشکافی سه کارویژه «ماهیت»، «رهبری» و «اهداف» آن انقلاب پرداخت.

ماهیت انقلاب

شهید مطهری می‌گوید: وقایع و حوادث اجتماعی و تاریخی، همانند پدیده‌های طبیعی، احیانا از نظر ماهیت با یکدیگر اختلاف دارند. همه نهضت‌های تاریخی را نمی‌توان از نظر ماهیت یکسان دانست مثلا هرگز ماهیت انقلاب اسلامی صدر اسلام با ماهیت انقلاب کبیر فرانسه و یا اکتبر روسیه یکی نیست. تشخیص ماهیت یک نهضت از راه‌های زیر صورت می‌گیرد:

- از طریق افرادی که بار نهضت را به دوش می‌کشند

- از ریشه‌هایی که زمینه ساز نهضت بوده است

- از هدف‌هایی که نهضت آنها را دنبال می‌کند

- از شعارهایی که به آن نهضت قدرت حرکت می‌بخشد

ماهیت انقلاب اسلامی ایران

برای پی‌بردن به ماهیت انقلاب اسلامی ایران بایستی چرایی و چگونگی این رخداد را بررسی کنیم.

انقلاب اسلامی ریشه در مذهب تشیع داشته است. مذهب تشیع در طول تاریخ ایران در مقابل ظلم و استبداد، سلطه خارجی و فساد و بی‌بند و باری مقاومت کرده است. همچنین با الگوگیری از حادثه عاشورا، عنصر شهادت طلبی در میان شیعیان به ویژه شیعیان ایران، اهمییت و ارزش والایی داشته است بگونه‌ای که باعث شده است تا آنها از خطرناک‌ترین حوادث نیز بیمناک نباشند.

برخی از بارزترین ویژگی‌های انقلاب اسلامی ایران عبارتند از:

  • الهی بودن نهضت
  • فراگیر بودن
  • مقدس بودن
  • جوشیده شدن از متن نهضت
  • اسلامی و انسانی بودن نهضت
  • وحدت در مقصد
  • قوه ایمان، عامل بسیج سراسر
  •  بار نهضت انقلاب اسلامی در اصل توسط خود ملّت (همه طبقات جامعه) حمل می‌شد [که همین عامل، باعث بی اعتباری نظریه ماتریالیسم تاریخی شد]. اما افرادی هم به عنوان سردمداران این نهضت (که بیشتر عالمان شیعی بودند) وظیفه هدایت مردم را بر عهده داشتند.

ماهیت نهضت بحرین

  • فراگیر بودن(مسیحی، مسلمان، زرتشت، کمونیسم، یهودی، لیبرالیسم)
  • مقدس بودن و رنگ دینی داشتن
  • از متن ملّت جوشیدن
  • وحدت در مقصد داشتن
  • نهضت بحرین، نهضت فراگیر و همگانی است، اکثریت نهضت را جوانان تشکیل داده‌اند و هسته اصلی اعتراض‌ها نیز خود جوانان هستند ولی با این حال، این نهضت فاقد رهبران بی تجربه نیست؛ بلکه دارای رهبران کارامدی می‌باشد که در ادامه به رهبران نهضت و ویژگی‌های آنان نیز خواهیم پرداخت.

ماهیت نهضت بحرین از همان ابتدا صلح‌آمیز بود و هیچ وقت ملت دست به خشونت برنداشت بلکه همواره با جمله «سِلمیّه سِلمیّه» خواستار گفتگوی مسالمت آمیز بدون هیچ‌گونه خشونتی بود و برای همین هم با گل به دست گرفتن راهی خیابان‌ها می‌شد تا به نیروهای نظامی اعلان کند که به هیچ وجه خواهان درگیری و خشونت نیست بلکه خواهان رسیدن به حقوقی هست که هر ملتی در دنیا حق رسیدن به آن‌ها را دارد.

رهبری نهضت

رهبری و هدایت بعنوان یک ویژگی ممتاز در همه انقلاب‌ها وجود دارد، اما نوع و کیفیت آن از انقلابی به انقلاب دیگر متفاوت است. هرچند ممکن است تفاوت‌های آشکاری بین انقلاب‌ها در نوع رهبری وجود داشته باشد، اما همه انقلاب‌ها رهبران خاص خود را داشته‌اند. نقش رهبری، تحریک نارضایتی از وضع موجود، برانگیختن روحیه انقلابی، بیان و گسترش اندیشه‌ها و ایدئولوژی‌های جدید جایگزین، تنظیم و برنامه‌ریزی راهبردها و تاکتیک‌های حرکت انقلابی، بسیج و به صحنه درآوردن توده‌ها، ایجاد نظام سیاسی جدید و تلاش در جهت رساندن جامعه به اهداف و شعارهای انقلاب پس از پیروزی است. رهبری انقلاب و نهضت هرچه دارای وحدت بیش‌تری باشد و هرقدر از نظر فرهنگی و تاریخی اصیل‌تر و ریشه‌دارتر  بوده و هرچه بیشتر به صورت روزمره در امور عادی با مردم در ارتباط باشد، در پیشبرد حرکت انقلابی موفق‌تر و کارآمدتر خواهد بود. در برخی از انقلاب‌ها رهبری در اختیار یک شخص و یک ساختار بوده است و در بعضی دیگر که مراحل مختلف و حتی متعارضی را پشت سر گذاشته‌اند، ممکن است در هر مرحله فرد خاصی نقش رهبری را به عهده گرفته باشد. در بررسی نقش رهبری در نهضت‌ها و انقلاب‌های گوناگون باید راهبرد و تاکتیک‌های رهبری در پیشبرد حرکت انقلابی مورد تایید قرار گیرد. فردی که رهبری یک نهضت یا انقلاب را برعهده می‌گیرد بایستی دارای صفات و ویژگی‌های خاص و مورد قبولی باشد تا بتواند با استفاده از تاکتیک‌ها و راهبردهای عملیاتی گوناگون خود، جنبش را به سرمنزل مقصد برساند.

رهبری انقلاب اسلامی ایران

حضرت امام خمینی(ره) که رهبری نهضت را بر عهده داشتند، یک فرد کامل و به اصطلاح می‌توان گفت که انسان کامل زمان خویش بودند زیرا در همه جوانبی که یک رهبر باید آگاه باشد، ایشان از نظر آگاهی در سطح اعلی بودند. یعنی ایشان هم فیلسوف، هم فقیه، هم عارف، هم سیاستمدار هم استاد اخلاق بودند و در همه این مراحل همیشه در رأس قرار داشتند به‌گونه‌ای که در همه این زمینه‌ها صاحب نظر بودند؛ تا جایی که  صحبت‌هایی در قالب کتاب از ایشان تدوین و نشر گشته است همچنان به قوت خود باقیست. کتاب‌هایی چون:

از لحاظ آشنایی با قرآن، سنت و فقه اسلامی، ایشان در همه این زمینه‌ها تدریس کرده‌اند، زیرا ایشان هم مفسر قرآن بودند و هم فقیه.

در کنار امام خمینی(ره) روحانیون مبارز دیگری وجود داشتند که با درایت و اطلاعت از امام کشتی انقلاب را به سر منزل مقصود رساندند، روحانیونی چون؛ حضرت آیت‌الله خامنه‌ای(مد ظله)، آیت‌الله مهدوی کنی، آیت‌الله طالقانی، آیت‌الله مرتضی مطهری، آیت‌الله بهشتی، آیت‌الله موسوی اردبیلی، حجت‌الاسلام باهنر، حجت الاسلام هاشمی رفسنجانی.

نیکی کدی بعنوان یک نظریه پرداز انقلاب اسلامی ایران، معتقد است روحانیت و سازمان روحانیت در ایران در بسیج توده‌ها در جریان قیام‌ها و انقلاب‌های ایران نقش مهمی داشته است که آن نیز از مذهب شیعه و اعتقادات شیعیان به این سازمان ناشی می‌شود که قابل مقایسه با سایر فرق اسلامی نیست.

رهبری نهضت بحرین

در بحرین رهبری انقلاب محدود به یک طیف خاص نمی‌شود و اینگونه نیست که فقط یک گروه خاصی سنگینی مسئولیت رهبری را بر دوش تحمل کند؛ بلکه سران هر حزب و موسسه‌ای، رهبر آن حزب است ولی رهبر اصلی انقلاب بحرین که از آن به عنوان «رهبر معنوی انقلاب بحرین» نیز یاد می‌کنند، شیخ عیسی قاسم هست. ایشان رهبری شیعیان بحرین را نیز بر عهده دارند.

ایشان همیشه در دبیرستان موفق بوده و در نجف در محضر استاد محمدباقر صدر و شیخ عبدالحسین حلی تلمّذ نموده است. بعد از نجف به قم آمده و از اساتیدی همچون سیدمحمود هاشمی، سیدکاظم حائری و فاضل لنکرانی بهره برده است.

در مسائل سیاسی بسیار ماهر و حاذق بوده و از همه مسائل روز کشور و جهان اطلاع دارند. زیرکی و هوشیاری وی در عملیات‌های روانی و تبلیغاتی و مانورهای سیاسی و فرهنگی قابل تحسین است. ایشان در تدوین قانون اساسی بحرین نقش مهمی ایفا کرده است؛ بنیانگذار جمعیت بیداری اسلامی بوده و با بالاترین رأی وارد مجلس موسسان مشروطه می‌شود؛ ایشان ریاست مجلس و امام جماعت مسجد امام صادق(ع) بحرین را نیز بر عهده دارد؛ از کارهای دیگر شیخ عیسی قاسم می‌توان به تأسیس مجلس دانش اسلامی اشاره کرد.

وی همچنین مورد تمجید بزرگانی چون رهبر معظّم انقلاب و آیت‌الله مصباح یزدی قرار گرفته است. برای مثال رهبر انقلاب ایشان را «ستاره‌ای در آسمان تشیع» می‌دانند. رهبری نهضت بحرین تنها به شیخ عیسی قاسم محدود نمی‌شود بلکه رهبران قدرتمند دیگری نیز به کمک شیخ عیسی قاسم برخاسته‌اند، همانند:

اهداف انقلاب

بدون شک هر نهضت و انقلابی اهدافی را برای خود متصور شده است که بدنبال نیل و رسیدن به آنان است. اهداف مردم ایران قبل از انقلاب را می‌توان بصورت زیر برشمرد. تقاضای اصلی مردم ایران را می‌توان در یک جمله کامل، خلاصه کرد: «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی» که این خواسته را از شعارهای مردم که در ذیل بدان اشاره گردیده است نیز می‌توان درک کرد:

  • الله اکبر، خمینی رهبر
  • استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی
  • مرگ بر شاه
  • نه شرقی نه غربی جمهوری اسلامی
  • تا خون در رگ ماست خمینی رهبر ماست
  • رژیم شاهنشاهی به دستور خمینی نابود باید گردد
  • نصر من الله و فتح قریب
  • اگر فردا امام نیاد مسلسل ها بیرون می آد

با صرف نظر از تاریخ به وجود آمدن این شعارها بایستی به عمق تثبیت این شعارها در روح مردم توجه داشت. زیرا این شعارها با پوست و خون مردم آمیخته شده بود، به گونه‌ای تهدیدات نظامی نیز مردم را از شعار دادن منصرف نمی‌ساخت و افراد اگر زخمی یا کشته نیز می‌شدند، حتما دیوارها را پر از این شعارها می کردند.

اهداف نهضت انقلاب بحرین

اهداف ملّت بحرین به صورت کلی عبارتند از:

  • اجرای اصلاحات سیاسی واقعی
  • برپایی انتخابات عادلانه پس از اصلاح قانون اساسی
  • توزیع عادلانه کرسی های پارلمانی بر اساس تراکم جمعیت
  • اصلاح ساختار قضایی
  • رعایت حقوق بشر و ارزش های انسانی
  • مبارزه با طائفه گرایی و تبعیض به هر شکل ممکن
  • تلاش برای برپایی دولتی قانونمند و سازمان های مردمی
  • مقابله با فساد، دیکتاتوری، تروریسم
  • رسیدن به آزادی و کرامت انسانی
  • تلاش برای جلوگیری از جدایی دین از حکومت
  • تدوین قانون اساسی
  • داشتن حق سیاسی

اصلاح اساسی و تحولی بنیادین در اوضاع زندگی خلق‌الله، از خواسته‌های ملّت بحرین در مقابل اقدامات حمدبن عیسی آل خلیفه مبنی بر اختصاص دادن بیش از 40 درصد اراضی بحرین به ما یملک‌های خانوادگی خویش، استخدام نیروی کار از کشورهای دیگر و بیکار ماندن جوانان بحرینی و اختصاص دادن تقریبا همه منصب های حکومتی به خاندان آل خلیفه و... بود.

اصلاح در روابط اجتماعی انسان‌ها نیز از اهداف ملّت بحرین بود، زیرا تبعیض‌های دینی توسط حکومت در مردم ایجاد شده بود. مثلا با اینکه 70 درصد جمعیت بحرین را شیعیان تشکیل می‌دهند، تنها 18 صندلی پارلمان را شیعیان در اختیار دارند و بقیه کرسی‌های مجلس از آن سنی‌ها و احزاب دیگر هست و چون خود خانواده حاکم از اهل سنت می‌باشد، شیعیان بحرین را شهروندان درجه دوم نامیده است.

در طول انقلاب نیز فشارهای حاکم باعث شد تا ملّت نیز شرط های جدیدی برای خالی کردن خیابان‌ها بگذارند. شرط‌هایی همانند:

  • آزادی زندانیان سیاسی (زندانیان بحرینی بیشتر شامل: معلمان، مهندسان، خلبانان، ورزشکاران، وکلا و روحانیون هست).
  • پایان حضور ارتش در خیابان‌ها و پذیرش ایده سلطنت مشروطه
  • استعفای دولت و نخست وزیر، شیخ خلیفه، پادشاه که از سال 1350 نخست وزیر این کشور بوده و فردی مستبد و ضدشیعه معروف است.

هدف این ملت از شرکت در تظاهرات این است که بتوانند در همه زمینه های «سیاسی، اعتقادی، فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی» حضور فعال و مثمر ثمر داشته باشند. ملت بحرین خواستار این هستند که بتوانند خودشان مسیر سرنوشت خویش را انتخاب کنند، نه اینکه در جریانی قرار گیرند که از قبل برای آن‌ها انتخاب شده باشد و رنگ و بوی سیاست استبدادی دهد.

نتیجه‌گیری

دولت بحرین بعد از احساس خطر پیش‌روی حکومت خود مبنی بر سقوط و اسقاط آن از طرف مردم، به کمک هم پیمانانش در صدد منحرف کردن آن بسوی یک جنگ طایفه‌ای بین شیعه و سنی بود و به کمک ابزار رسانه‌ای که در اختیار داشت سعی در منحرف کردن افکار عمومی جهان و در نطفه خفه کردن صدای دادخواهی بحرینی‌ها است. شبکه‌های مجازی و وسایل ارتباط جمعی که ابزاری برای رساندن صدای مظلومیت مردم بحرینی به گوش جهانیان بود نیز از سوی این دولت قطع گردید و با برگزاری مسابقات ورزشی از جمله فرمول یک درصدد عادی نشان دادن وقایع موجود در بحرین بود.

غول‌های رسانه‌ای هم‌پیمان حکام بحرین نیز با معطوف کردن توجه مردم جهان به اتفاقاتی همچون جام جهانی فوتبال، حملات نظامی گروهک تروریستی داعش به سوریه، عراق و لبنان، پیگیری مداوم مذاکرات هسته‌ای گروه‌‌های 1+5 در مورد پرونده هسته‌ای ایران و همچنین بازتاب جهانی حوادث یمن و آتشی که توسط بعضی از کشورها در این کشور ایجاد شده است، خواستار سرپوش نهادن حوادث و اتفاقات وجود در بحرین بوده تا کم‌کم به زباله‌دان تاریخ بپیوندد تا حتی نظریه پردازان جهان نیز به بررسی حوادث موجود در آن نپردازند زیرا در صورت موشکافی گفتمان انقلاب اسلامی و حوادث بحرین، بدون شک به نقاط اشتراک بسیار مهمی خواهند رسید که به هیچ وجه به نفع بحرین و همپیمانانش نخواهد بود.

مردم بحرین خود نیز با مصاحبه‌هایی که با شبکه الجزیره داشتند این مطلب را بیان کردند که بسیاری از آنان حتی قبل از پیروزی انقلاب اسلامی ایران همواره حوادث موجود در تهران را دنبال می‌کردند تا از روند حوادث و چگونگی شکل گیری انقلاب ایران آگاه شده و از آن الگو بپذیرند.

مرتبط‌ها

بیشترین سقوط ارزش سهام وال استریت در یک روز

دولت آمریکا به کشتن شهروندان ایرانی افتخار می‌کند

مقابله با کرونا از منظر حکمرانی (1)

آمریکا برای آزادی مزدور اسرائیلی، دست به تهدید و ارعاب زد

افشای نام‌های جدید از شاهزادگان بازداشت‌شده

استیصال رسانه‌ای ائتلاف در یمن