دیدبان
گپ و گفت صمیمی با مولوی شهنوازی :

تفرقه گناه ما آخوندهای اهل‌سنت و اهل تشیع است

تفرقه گناه ما آخوندهای اهل‌سنت و اهل تشیع است

به گزارش دیدبان به نقل از افکار، مولوی شهنوازی کسی است که عبدالمالک ریگی به جرم همراهی با نظام برای او پیام تهدیدآمیز ارسال کرده بود و به‌دلیل اعتقاد به مبانی وحدت با خشم برخی از «طلبه‌های کم‌علم» مواجه شده بود. او اعتقاد دارد مردم عزیز استان سیستان‌وبلوچستان، ایمان و وفاداری خودشان را به نظام همواره نشان داده‌اند؛ همان‌گونه که در ۸ سال جنگ ایستادند و از وطن و دینشان دفاع کردند. اکنون نیز نوبت علماست که با ایستادگی در برابر جریان وهابیت از دین مردم دفاع کنند.

خودتان را معرفی کنید. تحصیلات، سوابق تحصیلی، جایگاه مذهبی ‌تان را و اینکه از کدام قوم هستید ؟
محمدعلی شهنواز فرزند زمان، معروف به مولوی حافظ هستم، چون حافظ قرآن کریم هستم. قرآن را در پاکستان حفظ کردم. در آن زمان اهل‌سنت اینجا حوزه‌ علمیه نداشت؛ به‌همین‌دلیل ما به پاکستان رفتیم. در زمان شاه، پاکستان از هند جدا شده بود و ما به‌این‌دلیل که طلبه بودیم نمی‌توانستیم به هند برویم تا از حوزه‌های آنجا استفاده کنیم. در پاکستان علوم حوزوی را یاد گرفتیم و در سال ۱۳۴۷ به خاش آمدم. از آن زمان امام جمعه مسجد جامع توحیدی خاش و یکی از امام‌های پنج‌گانه هستم. ازدواج که کردم در خاش ماندگار شدم. دوران خیلی سختی بود. به ما مراجعه کردند که شما اجازه بدهید دختران به مدرسه بروند و باسواد شوند و این خوب است.

از طرف حکومت آمدند؟

بله؛ زمان حکومت شاه، کنفرانسی در زاهدان تشکیل شد و آن موقع من‌را خواستند. ما رفتیم آنجا و آخوندی به‌نام رزبانی آمد و درباره علم و سواد صحبتی کرد؛ البته آیه‌ای خواند و اشتباه ترجمه کرد که ملّای ما ایرادی گرفت و خراب شد. ملّای ما می‌گفت حجاب برای زن مسلمان لازم است و چون در حکومتی هستیم که حجاب را قبول ندارد، دخترمان را به مدرسه‌ای که حجاب ندارد، نمی‌فرستیم. بی‌حجابی بسیار چیز بدی بود. به عنوان سپاه دانش، دختران را به روستاها می‌فرستادند که کار بدی بود. نگذاشتیم و قبول نکردیم که دختران به مدرسه بروند؛ تا اینکه انقلاب شد.

انقلاب توسط حضرت امام خمینی(ره) انجام شد و شاه با این همه یار، کاری نتوانست بکند و ملت او را سرنگون کردند و انقلاب شد. بعد از انقلاب، مولوی عبدالعزیز و آیت‌الله کفعمی کنفرانسی با موضوع اتحاد در زاهدان برگزار کردند. البته تعدادی اوباش طرف‌دار شاه جلسه را برهم زدند. او می‌گوید که آیت‌الله خمینی فلان‌چیز را آن‌طور نوشته است یا فلان‌چیز را این‌طور نوشته است و آن جلسه‌ای که آنجا برگزار شد، توسط او و چندنفر از بچه‌هایی که آنجا بودند و من‌را می‌شناختند برهم خورد؛ آن‌ها بلندگو را از جلوی مولوی عبدالعزیز برداشتند. من گفتم که او را بگیرید اما فرار کرد. به عنوان وهابی، آن جلسه را به هم زدند.

مردم عوام در استان ما بسیار هستند؛ چه شیعه و چه سنی. این‌ها گناهی ندارند؛ گناه ما آخوندهای اهل‌سنت و اهل تشیع است. ما هر حرفی بزنیم، مردم آن را قبول می‌کنند. اگر ما بگوییم اهل تشیع کافر هستند، مردم عوام قبول می‌کنند و اگر آخوند شیعه بگوید اهل‌سنت کافر هستند، مردم باور می‌کنند. مردم عوام گناهی ندارند؛ مردم ایمان دارند و آن‌قدر مخلص هستند که در هشت سال دفاع مقدس مشاهده کردید.

مادران پاک‌دامن، بچه‌های خودشان را فرستادند و ما باید درود بفرستیم به زن‌های پاک‌دامن ایرانی که بچه‌های خودشان را بزرگ کردند و پرورش دادند و به جبهه جنگ فرستادند و شهید و مفقودالاثر و جانباز شدند. دونفر از خویشاوندانِ من مفقودالاثر شدند؛ یکی از ایرانشهر و یکی از زاهدان. این مردم عوام تا این حد برای اسلام قربانی دادند. پس مردم که این همه مخلص هستند و جان را برای اسلام می‌دهند، از اسلام هم انتظار است که به مردم خدمت کند. نظام هم خدمت کرده است و من نمی‌گویم که نظام خدمت نکرده است؛ در اینجا ما جاده آسفالت نداشتیم و خاکی بوده است؛ الان اگر نگاه کنید تا خود کوه آسفالت وجود دارد؛ برق، آب بهداشتی و همه چیز وجود دارد؛ از لحاظ جهاد سازندگی کارهایی انجام شده است؛ رونق کشاورزی و کار زیاد شده است.

ولی باز هم باید برای این ملت کار کرد. ما از نظام‌مان و آن‌هایی که مسئولیت‌های بزرگ را به‌عهده خواهند گرفت، می‌خواهیم برای مردم کار کنند و حرف نزنند. ما شعار قبول نمی‌کنیم، عمل می‌خواهیم. زیاد تبلیغ می‌کنند که من آسمان را به زمین و زمین را به آسمان می‌برم.

زمانی که مسئولی بیاید و این مسئولیت بسیار بزرگ را به عهده خود بگیرد و عمل کند، ملت می‌گوید آفرین. کسی که برای این ملت کاری بکند، لایق ستایش است. خدا شاهد است پیرمرد و پیرزن هشتاد ساله آن‌قدر دعاگوی این نظام هستند که گمان نکنم در دنیا کسی این‌قدر برای نظام دعا بکند. به‌ این‌خاطر است که می‌گویم باید خدمت شود. مردم می‌فهمند. باید بیایند و همین‌طور که رهبر می‌گویند، برای مردم کار کنند و کار برای رضای خدا باشد، کاری که رهبر و امام راحل می‌فرمایند.

زلزله بزرگی در این استان آمد؛ ۸/۷ ریشتر؛ در هرجای دنیا اگر چنین حادثه‌ای اتفاق بیفتد، کن‌فیکون می‌شود. از همه جا کمک آمد. رفتند سراوان. من نشسته بودم و صداوسیما داشت قرآن می‌خواند و خانم من نیز داشت قرآن می‌خواند. خدا را گواه می‌گیرم که هفته پیش زمین به جنبش درآمد اما طوری نشد. ما همسایه اهل تشیع یزدی داریم؛ خانه‌های گلی دارند که گرد و خاکی از آن بلند شد و کوه‌ها شروع به لرزیدن کرد و سنگ‌ها از آن به پایین پرت شد؛ کوه‌ها شکاف برداشت ولی برای مردم این استان اتفاقی نیفتاد؛ به غیراز ۱۲ نفر که زخمی شدند.

چندنفر از آن‌ها سرپایی مداوا شدند، چندنفر بستری و تعدادی مرخص شدند. بیاییم خدا را بشناسیم و به خدا نزدیک شویم. آمریکا و روسیه و چین فکر می‌کنند که دروغ می‌گوییم و می‌خواهند بیایند و ببینند که خانه‌های مردم خراب شده است یا نه؟ نظام فوراً سر صحنه آمد و من تشکر و قدردانی کردم از نظام عزیز که آن‌همه کمک فرستادند. اگرچه طوری نشده بود، ولی این‌ها در صحنه حاضر شدند. از خدای منان می‌خواهیم که کشور عزیز ما را همیشه مواظبت کند.

اوباما زمانی که به‌عنوان رئیس‌جمهور سر کار آمد، گفت خداوندا آمریکا را محافظت کن؛ اوبامایی که کافر و ملحد است. قرآن عزیز از انجیل نقل می‌کند که عیسی‌ابن مریم در انجیل گفته است که من به شما خوش‌خبری می‌دهم که بعد از من برای شما پیغمبری می‌آید به نام احمد. در آسمان اسم رسول‌الله احمد است و در زمین محمد است. در چهار سوره، کلام پاک محمد آمده است، سوره‌های آل عمران، احزاب، محمد مصطفی و فتح؛ که پدربزرگ پیامبر، عبدالمطلب این نام را بر نوه خود گذاشته است و الله در انجیل نام ایشان را احمد گذاشته است. یعنی شما به او ایمان بیاورید که بعد از من می‌آید.

اوباما رفت در جامعه‌الازهر مصر و آنجا گفت قرآن مجید گفته است که اگر انسانی را به ناحق کشتید، همه انسان‌ها را کشته‌اید. اگر انسان بی‌گناهی را نجات دادید، همه انسان‌ها را نجات داده‌اید. قرآن کریم از تورات نقل می‌کند، چون مجموع کتاب‌های آسمانی، کتاب الهی من و شماست، این افتخار اسلام است. فرمود اگر انسانی را که فساد نکرده باشد، برخلاف حکومت اسلامی قد علم نکرده باشد و کسی را هم نکشته باشد، بکشید، یعنی همه انسان‌ها را کشته‌اید.

اگر یک نفر را هم نجات دهید، همه انسان‌ها را نجات داده‌اید. گفتم آیا مردم فلسطین انسان نیستند که اسرائیل شبانه‌روز دارد این‌ها را می‌کشد؟ این‌ها مگر بشر نیستند؟ آقای اوباما! این اسرائیل غاصب است؛ شما مسلمان‌زاده هستی؛ بدبخت! پدر و مادرت مسلمان هستند، تمام خاندان تو مسلمان هستند؛ می‌گویی من مسیحی هستم و از قرآن تقلید می‌کنی؟ چرا می‌گذاری مردم مظلوم فلسطین را شبانه‌روز بکشند و خانه‌های آن‌ها را تخریب کنند؟ شصت سال است که دارند این‌ها را می‌کوبند. آیا این‌ها انسان نیستند؟

به‌هرحال عرب‌ها برای او دست می‌زدند و می‌گفتند از قرآن گفته است، مسلمان‌زاده است. مادر و مادربزرگش، پدر و خاندان او مسلمان هستند؛ تو اگر کاری نمی‌کردی، لااقل اسلام را یاری می‌کردی. مگر فکر مادرت را نمی‌کنی؟ زمانی که من در پاکستان بودم، آنجا گفتند یکی به نام مولانا عبیدالله سندی است که مادر و پدر او سیک بوده‌اند و او هفت زبان دنیا را بلد بود. حکومت انگلیس خیلی کوشش کرد که او را ببیند. هنگامی که قرآن را به دانشمندان و علما تدریس می‌کرد، مادرش از آنجا رد می‌شده است و او را با کفش می‌زند و ریش او را می‌کشد. او سرش را پایین می‌گیرد و مادر وقتی خسته می‌شود می‌رود و او می‌گوید خدا به همراهت. این کار خداست که از یک سیک، یک مسلمان مومن به‌وجود بیاورد؛ ابراهیم خلیل را از آذر بیاورد و از حضرت نوح(ع) کنعانی به‌وجود بیاید و از مرده‌ای زنده و از زنده‌ای مرده به‌وجود آید.

وضع مدارس علمیه اهل‌سنت در استان چطور است؟
قبل از انقلاب ما وضع خوبی نداشتیم، اما بعد از انقلاب، شأن و شوکت خوبی به‌دست آوردیم.

چرا بعضی‌ها به مدارس پاکستان می‌روند؟
درمورد افرادی که اکنون می‌روند اطلاعی ندارم. اگر می‌روند برای گرفتن مدرک علمی است؛ ولی اکثرشان اینجا هستند.

مرتبط‌ها

بیشترین سقوط ارزش سهام وال استریت در یک روز

دولت آمریکا به کشتن شهروندان ایرانی افتخار می‌کند

مقابله با کرونا از منظر حکمرانی (1)

آمریکا برای آزادی مزدور اسرائیلی، دست به تهدید و ارعاب زد

افشای نام‌های جدید از شاهزادگان بازداشت‌شده

استیصال رسانه‌ای ائتلاف در یمن