دیدبان
مسئولان وزارت ارشاد بخوانند

ترویج موسیقی و فحشا، آزادی استعماری است

ترویج موسیقی و فحشا، آزادی استعماری است

دیدبان: این روزها و در ایامی که با دهه فجر و سالگرد پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی به رهبری داهیانه امام خمینی(ره) و مجاهدت و ایثار امت انقلابی ایران مصادف شده است، اتفاق عجیبی در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به وقوع پیوست؛ اتفاقی که رسانه ها نوشتند اولین آلبوم خوانندگی زن در انقلاب اسلامی رونمایی شد!

به گزارش پایگاه خبری - تحلیلی خیبرآنلاین، اینکه پس از 36 سال از خروش ملت علیه انواع فساد (اخلاقی، فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و...) رژیم طاغوت، بازهم برخی سازها با روحیات طاغوت کوک شوند، از نکات تاسف برانگیزی است که بعضا در حال مشاهده و تجربه است.

چند روز قبل در رسانه های خبری مخابره شد با این مضمون که اولین آلبوم موسیقی با خوانندگی یک زن در انقلاب اسلامی و با مجوز وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی رونمایی شد. در ادامه، تصاویر نامبارکی از حضور همان خواننده زن در کنار آلبومش منتشر شد و عده ای نیز به این مساله افتخار کردند.

در ادامه، سخنگوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز طی مصاحبه های مختلف تلاش کرد تا این اقدام ضدفرهنگی را به نوعی تکذیب کرده یا از درجه ضدفرهنگی آن بکاهد. او گفت که صدور مجوز برای خوانندگی همزمان یک زن و مرد بوده و...!

با توجه به اینکه تعدادی از مسئولان فعلی دولت یازدهم به شدت تلاش می کنند تا خود را رهرو خط امام خمینی(ره) معرفی کرده و مدام از ایشان نام می برند، به همین منظور، بازخوانی چند جمله از بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی درباره موسیقی ضروری به نظر می رسد. امید می رود مسئولان فعلی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی که وظیفه اصلی آنها ترویج فرهنگ ناب اسلامی است، به خود آیند و با خروج از فضای "آزادی استعماری" و ترویج فرهنگ غربزدگی، به منویات اسلام، انقلاب، امام خمینی(ره) و امام خامنه ای توجه مضاعفی داشته باشند؛ منویاتی که انقلاب اسلامی بر پایه آنها شکل گرفت.

 

ترویج موسیقی و فحشا، آزادی استعماری است


دیدگاه امام خمینی(ره) در این باره را با دقت و برای چندین بار بخوانید:

یک آدم افیونی نمی ‏تواند فکر کند برای یک مملکت. یک آدمی که مغزش به موسیقی عادت کرد نمی‏ تواند برای مملکت مفید باشد. و اینهایی که بازی خوردند از خارج، یا بازی نخوردۀ عمّال خارج هستند، و ترویج موسیقی می‏ کنند، ترویج فحشا می‏ کنند، ترویج این کارهایی که جوانهای ما را به تباهی می‏ کشد، می‏ کنند، اینها نتیجۀ کارهایشان این است که یک مملکت را که قدرتش باید از جوان سرچشمه بگیرد، باید جوان، آن قدرت را داشته باشد تا اداره بکند، این قدرت را از جوان می‏ گیرند. این فکرِ اینکه چه می‏ گذرد به این مملکت، حکومتها چه می‏ کنند با این مملکت، محمدرضا چه به سر این مملکت آورد، این فکر از توی کلّه‏ ها بیرون می ‏رود. تمام توجه، تمام این مغز، مغز موسیقی می‏ شود. به جای مغز جدّی، مغز لَهْوی می‏ نشیند. باید یک آدمی باشد که به سرنوشت خودش فکر کند، این فکر را از او گرفته‏ اند. این آزادی است که «آزادی استعماری» باید به آن بگوییم. غیر آزادی است که در ملت باید باشد. آزادی است که از خارج وارد شده است و ماها را اینطور کرده است؛ جوانهای ما را اینطور کرده است. جوانها آنهایی که عادت بکنند، چند روز عادت بکنند به این کارها، به این عشرتها، به این چیزهایی که در سینماها می ‏کردند و نمایش می‏ دادند، این دیگر در فکر اینکه نفت ما را کی می ‏برد و آهن ما را کی می‏ برد و گاز ما را کی می‏ برد، این به این فکرها دیگر نیست. چه کار دارم، بگذار عیش و عشرتم را بکنم! مگر بیکارم که بروم وقتم را صرف کنم برای این چیزها. اینطور ما را بارآوردند. تا جوانها را این نویسندگان بی ‏انصاف ما نجات ندهند و آزادی سالم را ترویج نکنند و آزادی فاسد را جلویش را با قلم و قدم نگیرند، امید اینکه یک مملکت آزاد مستقل داشته باشیم را به گور باید ببریم.

مرتبط‌ها

راه کاهش ظلم در خانواده افزایش حرمت پدر است

خروجی قرمز حمل سلاح آسان در ایران

خادمیاران رضوی: طلیعه‌ای نو از «آفتاب» فرهنگ شیعی

تحلیلهای رنگین برای عمامه خونین

سبکِ زندگی پرونده‌ساز!

تعداد بالای پرونده در قوه؛ آسیب اجتماعی یا اشکلات ساختاری؟