دیدبان: روزهای سخت رییس جمهور به کندی در حال سپری شدن است. پس از نفوذ قوی طالبان، بحران کابینه و حضور پراکنده داعشیها در جنوب مشکل تازه دیگری ایجاد شده است. این مشکل، همان سامان امنیت ملی است که یک ماه پس از خروج نیروهای ائتلاف به پرونده های روی میز "ارگ نشین کابل" اضافه شده است. رییس جمهور تازه نفس ارگ، نفس خویش را در شماره می بیند.
پس از اینکه نگاهی مختصر به وضعیت سیاسی و امنیتی افغانستان در این یادداشت خواهیم داشت به توصیف نگاه پاکستانی در عرصه افغانستان خواهیم پرداخت. پس از این نگاه، بایسته های نگاه ج.ا.ا را به تحولات جاری در همسایه شرقی اش را ذکر خواهیم نمود.
وضعیت سیاسی افغانستان
کشور بحران زده افغانستان پس از اینکه 4 ماهه شدن دولت وحدت ملیاش هم به سر آمد، کابینه خویش را به پارلمان معرفی نمود. از تقلّب و چالشهای مرحله دوم انتخابات در این کشور پیدا بود که اگر دولتی در این کشور شکل بگیرد دولتی به غایت شکننده و آسیبپذیر خواهد بود. روند انتخابات کابینه که یک روند کاملا مرسوم در مردم سالاری های دنیاست، در مردم سالاری نو پای افغانستان حدود 4 برابر بیش از زمان معمول برای این کار ادامه پیدا کرد.
پس از اینکه سهم خواهیهای جناح مربوطه به رییس اجرایی افغانستان و رییس جمهور پس از صد روز به نتیجه نسبتا مشخصی رسیده است، حال این کابینه به (سد) بررسی پارلمان رسیده است. بازتابهای سیاسی پارلمان نشان میدهد که نمایندگان تا کسب امتیازهای مطلوب خویش عقب نشینی از "تنها" وضعیت برتری جوی خویش نسبت به دولت را نخواهند پذیرفت. البته اقدام پارلمان را نیز در چارچوب قوام کابینه باید ارزیابی نمود؛ چرا که نزدیک به هفت عضو کابینه دارای تابعیت دو گانه هستند که شرایط خوب و مناسبی برای یک کابینه به حساب نمی آید. قبلا دو مقام ارشد عضو کابینه افغانستان با ارتکاب فساد مالی، اداری به تابعیت دو گانه خویش رجوع کرده بود و عملا دست ضعیف دولت افغانستان را از آنها کوتاه کرده بود.
وضعیت امنیتی افغانستان
امنیت ملی در این کشور وضعیت چندان مطلوبی ندارد. در واقع طی سال 2014 هزاران نفر از افراد امنیتی کشته شده اند و چندین برابر کشته ها، افراد زخمی از این نیرو ها موجود است. دوم اینکه هزاران نفر از اعضای این نیروها در بحبوحه انتخابات و خروج نیروهای خارجی از این کشور از خدمت برای کشورشان انصراف داده اند. سوم اینکه تعداد افراد کشته غیر نظامی هم نسبت به 4 سال اخیر در وضعیت بالاتری نسبت به ادوار 4 ساله گذشته دارد. در بهترین حالت می توان گفت که ارتش ملی و پلیس افغانستان توانایی حفاظت از مراکز استان های خویش را دارد و در بقیه موارد از انجام عادی خویش عاجزند.
نگاه پاکستانی
پاکستان همیشه علاقه داشته است که افغانستان نه چندان ضعیف و نه چندان قوی پشتوانهای برای افزایش قدرت ملیاش در برابر تهدید خارجی خصوصا هند باشد. پاکستان توانست عامل مطلوبش در کابل را به قدرت برساند و سرمست از این پیروزی سعی دارد امتیازاتی را که «حامدکرزی» هیچ وقت حاضر به عطای آنها نشد، اخذ نماید. پاکستان در موارد بسیار زیادی توانسته است آمریکایی ها را قانع نماید تا همراهی با سیاست های اسلام آباد را پیگیری نمایند.
پیگیری سیاست های اسلام آباد در پاکستان چندان هم موفق نبوده است. طرح تشکیل دولت وحدت ملی نقطه افتراق آمریکا با پاکستان محسوب میشد که آمریکاییها بر حسب تجربه و جدی شدن بحران اجتماعی در افغانستان سعی کردند با اعطای امتیاز به جریان حامی رییس اجرایی آشوبها را در کوتاه مدت مهار نمایند. در واقع، پاکستان هرگز راضی به تقسیم قدرت در «ارگ» ریاست جمهوری و کابینه نبود و نگاهی تمامیت خواهانه به دولت افغانستان داشت. آنها می خواستند با سلطه کامل بر دولت رییس جمهور فعلی، ترتیبات امنیتی جدیدی را در منطقه تدارک ببینند و در واقع "طالبان" از نوع مدرنش را تحت الحمایه خویش قرار دهند. این طرح پاکستان با دخالت برخی قدرتهای غیر از آمریکا معادله محاسباتی آنها در دقیقه نهایی را به هم زد و حاضر به اعطای امتیاز شدند. با تحقق این طرح پاکستان، زمینه های به وجود آمدن افغانستان دهه 1990 در اذهان نخبگان امنیتی متبادر می شد که گذر از این بحران خود حرکتی رو به جلو محسوی می شود.
بایستههای نگاه ایرانی به دولت وحدت ملی افغانستان
می توان بخشی از سفر هفته قبل ظریف به افغانستان را اساسا سفری برای هشدار در مورد حساسیت های ایران دانست. برای توصیف و تحلیل نگاه ایرانی همچون نگاه پاکستانی به افغانستان به مجال دیگری نیاز داریم؛ اما اگر بخواهیم اقدامات راهبردی را برای نیل به سیاست ایران در افغانستان شاهد باشیم چند توصیه را می توان ذکر نمود:
1. امضای قراردادهای متنوع تسلیحاتی از جمله فروش تانک.
2. آموزش 500 نفر از نیروهای امنیتی افغانستان.
3. جلب همراهی افغانستان در استفاده کشور از ظرفیت رود هیرمند برای نیازهای حیاتی استان سیستان و بلوچستان و خراسان جنوبی.
4. مشارکت در ساخت جاده های راهی منتهی به جاده بندر چابهار در افغانستان.
5. تثبیت چتر حمایتی ایران بر روی گروه مجاهدین شمال سابق به مثابه متحدین داخلی سنتی.
6. استفاده از نیروهای بازنشسته سیاسی مثل کرزی برای تاثیرگذاری نفوذ در معادلات قدرت پیرامون رئیس جمهور فعلی.
7. گسیل دادن تدریجی عوامل مخرب افغانی داخل کشور به افغانستان در صورت عدم رفع نیازهای ایران.
ایران با حمایت از روند وحدت ملی نشان داد که اقدامات راهبردی اش را در استایل انعطاف پذیری تعریف نموده است. این سبک و سیاق با حضور هفته قبل، دیپلمات ارشد ایرانی در کابل، نشانگر حسن نظر ایران برای ادامه همکاری های راهبردی مطابق دوره 13 ساله رییس جمهور قبلی«کزری» است. ایران می خواهد اشرف غنی نشان دهد که مثل کزری قرار است"دوست خوبی" باشد. خواسته ایران کاملا منطبق با واقعیت های صحنه افغانستان است و اشرف غنی با حرکت بر مدار "تساهل و مدارا"می تواند نیازهای متقابل دو کشور را در مجرای صحیح پاسخش قرار دهد.
نتیجه گیری
سفر رییس سازمان اطلاعاتی پاکستان (به عنوان یکی از قوی ترین سرویسهای امنیتی جهان) به افغانستان، تنها چند روز قبل از وزیر خارجه کشورمان و دیدار مستقیمش با اشرف غنی خبر خوبی برای رقیبان پاکستان در کابل نیست. به نظر دیدبان ضعف امنیتی اشرف غنی در کابل محرز است و او میخواهد با تبعیت از روش پاکستانیها به قدرت امنیتی پساناتویی در قلمروش بیندیشد.
ایران می تواند با استفاده از خلا امنیتی پیش آمده- که در دو دهه اخیر بی سابقه است- به کمک دولت و ملت افغانستان شتافته و با تامین امنیت ملی دولت فعلی به نفوذ پایا و مانایی در عرصه سیاسی- امنیتی افغانستان نایل آید.