دیدبان

تهمتی که این بار از «اعتماد» سردرآورد!

تهمتی که این بار از «اعتماد» سردرآورد!

دیدبان: سیدحسین موسوی تبریزی در بخشی از این مصاحبه ابتدا با دفاع از مرحوم حاج‌احمدآقا، تأثیرپذیری امام از ایشان رد می‌کند و با ذکر خاطره‌ای در صدد دفاع از ایشان برمی‌آید. اما در ادامه با اشاره به شرکت حاج‌احمدآقا در جلسات سران کشور وانتقال صحبت‌های امام ، ‌نامه‌ها و پیام‌های امام یک سال منتهی به رحلت ایشان را دستخط حاج‌احمدآقا معرفی کرده و چنین می‌گوید:« من آن موقع دادستان کل انقلاب بودم و هفته‌ای یک‌بار جلساتی داشتیم با حضور آقای هاشمی، آیت‌الله خامنه‌ای، میرحسین موسوی، آقای موسوی اردبیلی و برخی دیگر به تناسب بحث‌ها مسوولان مربوطه هم حضور می‌یافتند. احمد‌آقا در آن جلسات شرکت و مسائل را یادداشت می‌کرد که عین صحبت‌ها را به امام منتقل کند و عین عبارت‌های امام را به ما می‌گفت. حتی اعلامیه‌ها را که بعد از سال 66 یکی، دو سال بود که بعضی نوشته‌ها را امام املا می‌کرد و احمد آقا می‌نوشت. بعد امام آن را می‌خواندند و من دیده بودم که بعضی کلمات را کم و زیاد و اصلاح و امضا می‌کردند.»

موسوی تبریزی در ادامه پا جای پای هواداران منتظری و نهضت آزادی گذاشته و صراحتا می‌گوید نامه امام به وزیرکشور وقت درباره نهضت‌آزادی و نامه1/6 ایشان در عزل منتظری دستخط مرحوم حاج‌احمدآقا است. « حتی در برخی نامه‌ها مثل نامه‌های نهضت آزادی و نامه معروف ششم فروردین 67 که خط احمد آقاست و خودش به من اینها را گفت امضای امام بود.» 
این سخنان موسوی تبریزی در حالی است که این انتساب دروغ بارها توسط آیت‌الله منتظری و اطرافیانش مطرح شده و توسط موسسه نشر و تنظیم آثار امام پاسخ داده شده است. به عنوان مثال حمید انصاری قائم‌مقام این موسسه طی اظهارنظری در در مهرماه 89 صدور این نامه از جانب شخص امام را «قطعی‌الصدور و غیر قابل خدشه» عنوان کرده و می‌گوید: «یادآور می شوم که نامه معروف 6/1/68 حضرت امام را ،‌حجت الاسلام آقای محمدعلی انصاری اخوی اینجانب و بنده در روز 6/1/68 به قم بردیم و تحویل قائم مقام رهبری گردید. ناگفته هایی از این ماموریت و مسائل پس از تحویل نامه دارم که بیان آن فعلا در فرصت این مقال نمی گنجد. به هر حال با ادعاهای واهی نمی توان حقایق تاریخی و واقعیتهای بدیهی را منکر شد. آنچه که مایه تاسف است اینکه این ادعا در لفافه حفظ حرمت امام و با جفایی نابخشودنی در حق یادگار امین امام که امانتداری او زبانزد خاص و عام بوده و امام بارها به صراحت شهادت داده است که فرزندش علیرغم اجازه ای که از امام داشته است حتی یک واو در نوشته های امام بدون نظر ایشان تغییر نداده است ، و تاسف بارتر اینکه این اتهام ناروا در حالی بیان می شود که دست امام و یادگارش از این دنیا کوتاه است.»
 
اما موسوی تبریزی پا را فراتر گذاشته و با تحریف تاریخ و ذکر خاطره‌ای نادرست از مرحوم حاج‌احمدآقا مدعی می‌شود ایشان نیز اعتراف کرده‌اند که نامه مربوط به نهضت‌آزادی به خط ایشان است و امام‌خمینی تنها آن را امضا کرده‌اند. « عین عبارات این دو نامه مورد تایید امام بود. آقای بازرگان شکایت کرده بود و خط منتسب به امام را مورد تشکیک قرار داده بود. آقای محتشمی شکایت را پیش احمد آقا آورد. من آن شب آنجا بودم. آنجا صحبت شد و احمد آقا گفت واقعش این است که امضای امام است. من هم گفتم که همین را اعلام کنید. من نسبت نمی‌دهم حرف احمد آقا را می‌زنم. امضا متعلق به امام است و خط متعلق احمد آقاست.»
 
این سخنان موسوی تبریزی در حالی است که حجت‌الاسلام محتشمی‌پورسالها پیش ماجرای شکایت نهضت آزادی درباره دستخط نامه مذکور را بیان کرده است. خاطره‌ای که نشان می‌دهد نه تنها مرحوم سیداحمدخمینی به نوشتن این نامه توسط خود اعتراف نکرده، بلکه دروغ بودن ادعای نهضت آزادی اثبات شده و ابراهیم یزدی نیز به جرم تهمت به شلاق محکوم شده است.
حجت‌الاسلام محتشمی‌پور در گفتگو با اولین شماره کتاب ماه فرهنگی-تاریخی «یادآور» در سال 1387 در این‌باره می‌گوید: «اما در مورد سندیت، نظر من این است که این نامه، خط شخص امام است. این حرف را به این دلیل می‎گویم که وقتی نهضت آزادی شکایت کرد، قرار شد کارشناسان دادگستری بروند و در مؤسسه حفظ و نشر آثار امام، خط‎‎های امام را کنار هم بگذارند و صحت مسئله را تأیید کنند که همین کار را هم کردند و ثابت شد که نامه به خط شخص امام است. متأسفانه این‎‎ها به‎دلیل سلطه‎ای که در دوره دولت موقت پیدا کردند، حتی در قوه قضاییه هم نفوذ پیدا کرده بودند و لذا رسیدگی به این پرونده را چندین بار به تعویق انداختند. به‎طوری که بالاخره مرحوم حاج احمد آقا، شخصا به دفتر آقای یزدی رفت و گفت که چرا به پرونده رسیدگی نمی‎‎کنید؟ پرونده را که آوردند، معلوم شد که سه برگ آن از جمله ورقه کارشناسی تأیید خط مفقود شده است. عوامل آن‎‎ها در قوه قضاییه جمهوری اسلامی می‎دانستند که اگر پرونده نهضت آزادی رو شود، دیگر چیزی برایش باقی نمی‎‎ماند! به هر حال با پیگیری مرحوم حاج احمدآقا، پرونده دنبال شد و آقای دکتر یزدی چون تهمت زده بود، محکوم به شلاق شد. این‎‎ها به دست و پا افتادند که حکم اجرا نشود، چون در آن شرایط، بدترین وضعیتی که برای نهضتی‎‎ها پیش می‎آمد، این بود که یزدی را بخوابانند و شلاق بزنند! این‎طور بود که مرحوم حاج احمد آقا رضایت داد که این حکم را اجرا نکنند. مسئله بسیار روشن و واضح است.»
 
به نظر می‌رسد جریان تحریف ‌مواضع و اندیشه‌های امام راحل که با نقل خاطرات خلاف واقع سعی در وارونه نشان‌دادن حقایق تاریخی دارند، واکنش جدی و قاطعانه موسسه نشر و تنظیم امام‌خمینی و همه دوستداران ایشان را می‌طلبد. چرا که تجربه نشان داده عدم پاسخگویی و واکنش نهادهای مسئول و ذیربط نتیجه‌ای جز جری‌تر شدن تحریف‌گران و خدشه‌گران نسبت به سیره و مواضع امام را در پی نخواهد داشت.
 
منبع: رجانیوز

مرتبط‌ها

بیشترین سقوط ارزش سهام وال استریت در یک روز

دولت آمریکا به کشتن شهروندان ایرانی افتخار می‌کند

مقابله با کرونا از منظر حکمرانی (1)

آمریکا برای آزادی مزدور اسرائیلی، دست به تهدید و ارعاب زد

افشای نام‌های جدید از شاهزادگان بازداشت‌شده

استیصال رسانه‌ای ائتلاف در یمن