دیدبان
به مناسبت سالگرد شهادت سومین شهید محراب آیت الله عبدالحسین دستغیب

سیره علمی - سیاسی محراب نشین شاهد

سیره علمی - سیاسی محراب نشین شاهد

دیدبان: روز عاشورای سال 1293 هجری شمسی در یکی از معروف ترین خاندان حسنی و حسینی شیراز که از چهار قرن پیش به دستغیب معروف بودند، فرزندی دیده به جهان گشود که به خاطر مصادف بودن تولد او با روز عاشورا نام او را عبدالحسین گذاشتند. او از خاندانی بود که با سی واسطه به زید شهید فرزند امام سجاد(ع) بر می گشت که از این خاندان در طول تاریخ، عالمان و مجاهدان بزرگی همچون امیر فضل‌الله بن محب الله حسینی، سید حکیم دستغیب، میرزا ابوالحسن دستغیب، میرزا هدایت الله، میرزا ابومحمد دستغیب و آقا سیدمحمدتقی پدر سید عبدالحسین دستغیب، ظهور و تربیت یافته اند که هدایتگری و ارشاد مردم دیندار شیراز را بر عهده داشتند[2]. عبدالحسین مانند سایر فرزندان این خاندان علم و اجتهاد از همان دوران کودکی تحصیلات ابتدایی خود در مکتب خانه شروع کرده و به فراگیری قرآن و خواندن و نوشتن و یادگیری چند کتاب منظوم منشور فارسی مشغول شد و پس از آن به تحصیل علوم دینی و حوزوی در نزد پدر بزرگوار خویش پرداخت.

شهید آیت‌الله سید عبدالحسین دستغیب در دوران کودکی (ردیف اول، نفر اول از سمت چپ)

آیت الله سیدعبدالحسین دستغیب در حالی که 11 سال داشت پدر خود را از دست داد و ادامه تحصیل را در مدرسه خان شیراز که اشخاصی همچون صدرالمتألهین در آن تربیت یافته بودند، ادامه داد و در سال 1314 هجری شمسی به خاطر برخی مسائل سیاسی عازم حوزه علمیه نجف شد و در طول هفت سال با کسب 8 اجازه اجتهاد از مراجع زمان خویش به درجه اجتهاد رسید. حضرت آیت الله دستغیب به خاطر برخی مسائل روز ایران همچون کشف حجاب زنان، قصد بازگشت به ایران را نداشتند اما به توصیه استاد خویش حضرت آقا شیخ محمدکاظم شیرازی که گفته بودند: «آقای دستغیب یکی از علما برای شما خواب خوبی دیده است بهتر است شما به شیراز برگردید.» عازم شهر شیراز دیار عالمان و عارفان الهی شد. ایشان بعد از هجرت به شیراز به محضر استاد اخلاق حضرت آیت الله قاضی طباطبایی رفته و بعد از فوت ایشان به درس اخلاق حضرت آیت الله انصاری همدانی راه یافت، که این در حالی بود که برای حضور در درس اخلاق حضرت آیت الله انصاری همدانی از شیراز به همدان مسافرت می کردند.

ایشان از زمانی که به شیراز بازگشتند، در مسجد طالبیون و سپس در مسجد جامع عتیق به فعالیت های مذهبی و فرهنگی خویش پرداخته و مرکزی برای رفع مشکلات مردم مبدل گردید. ساده زیستی و قناعت طبع ایشان و زهد و وارستگی این عالم مجاهد باعث شد که مسجد جامع عتیق به مرکز مذهبی شیراز تبدیل شده و مباحثی همچون تفسیر قرآن و دعاى کمیل و مجالس سوگوارى و بحث های ولایت اهل بیت(ع) و اصول عقاید به طور مرتب به مدت چهل سال جریان داشته باشد. برای همین بود که اشخاصی همچون حضرت امام خمینی(ره) ایشان را «مربی محرومان»، «هدایت کننده مردم»، «معلمی بزرگ»، «عالمی عامل» و بالاتر از همه «متعهد به اسلام» و «شخصیتی ارزشمند » نامیده بود.[3]

سیره سیاسی سومین شهید محراب

شهید دستغیب از همان دوران جوانی خویش به خاطر تیزبینی و روشن‌بینی خاصی که داشتند، نسبت به مسائل سیاسی و اوضاع داخلی ایران حساس و تکلیف پذیر بوده و به جریان شناسی اوضاع اطراف خود می پرداختند. اولین مبارزه سیاسی ایشان زمانی رخ داد که رضاخان دستور کشف حجاب زنان ایرانی را به خاطر فرهنگ تجدد و سیر به سوی تمدن صادر کرده بود، برای همین شهید دستغیب با اینکه فقط 25 سال داشت تصمیم به مبارزه با این تهاجم بزرگ پرداخت و سعی کرد با استفاده از امکانات مذهبی شهر همچون مساجد و هیئات مذهبی به روشنگری این جریان سیاسی- فرهنگی در بین مردم شیراز بپردازد. برای همین در جلسات مسجد باقر خان شیراز در لابه لای تبلیغ احکام دینی و تفسیر قرآن کریم، به افشای ابعاد ظلم و ستم دستگاه طاغوتـی و استبداد رضاخانی می پرداخت. به خاطر همین افشاگری ها و جریان سازی های ایشان، دستگاه حکومتی به شهید دستغیب فشار آورد که باید طی 24 ساعت از لبـاس روحـانیت خارج شـود وگرنه عواقب کار به عهده خود ایشان می باشد، لذا با توجه به شرایط و اوضاع کشور تصمیـم به هجرت گرفت و در سال 1314 شمسی، به نجف اشرف هجرت کردند.

فعالیت های سیاسی شهید در عصر طاغوت

شروع فعالیت های سیاسی شهید دستغیب را می توان به جریان کشف حجاب و روشنگری ایشان نسبت داده و می توان آن را نخستین فعالیت سیاسی شهید دستغیب بیان کرد. ایشان در حالی که سن سی سالگی را پشت سر گذاشته بود و دوران پهلوی اول به سر آمده بود، به ایران بازگشت و به فعالیت های روشنگرانه خود ادامه داد. به طوری که مسجد عتیق شیراز مرکزی شد برای فعالیت های سیاسی– فرهنگی شهید دستغیب. ایشان با اینکه با حضرت امام خمینی (ره) و فعالیت های علمی و سیاسی ایشان چه در ایران و چه در عراق آشنا بودند و حضرت امام خمینی (ره) نیز آشنایی خوبی نسبت به آیت الله دستغیب و فعالیت های ایشان داشتند، به وسیله یکی از بستگان ایشان پیغامی به محضر آیت الله دستغیب ارسال کرده واز شرایط کشور و مشکلات حکومت برای ایشان توضیحاتی داده بودند و از شهید دستغیب خواسته بودند که در نهضت بیداری مردمبه ایشان کمک کنند، که شهید دستغیب در پاسخ به امام خمینی (ره) فرموده بودند که: « من دربست در خدمت شما هستم».[4] لذا ایشان به کمک برادرشان به خانه تک تک علمای وقت رفته و از آنها خواسته بود که همراه این حرکت و نهضت باشند به طوری که به علما فرموده بودند: «در جلساتی که به همین منظور تشکیل می‌شود، خودم سخنرانی می‌کنم تا اگر اتفاقی هم بیفتد، متوجه دیگران نشود». از این رو بود که مبارزات سیاسی علیه طاغوت در شیراز با محوریت شهید دستغیب و برخی علمای دیگر همچون آیت الله نجابت شکل گرفته و نوارهای ایشان در همه جا پخش می شد حتی دو نوار سخنرانی‌ ایشان به دستور امام خمینی (ره) تکثیر و در سراسر کشور توزیع شد.

شهید دستغیب در وقایع خرداد سال 42

آیت الله شهید دستغیب با توجه به پیشگام بودنشان در مبارزه با حکومت پهلوی، در مسجد عتیق به همراهی آیت الله نجابت مبارزات را ساماندهی و هدایت می کردند به طوری که توکل به خدا و همراهی نیروهای مردمی رمز موفقیت این عالم مجاهد و مبارز در شیراز به شمار می رفت. بعد از وقوع قیام 15 خرداد در آن سال، شهید دستغیب در منبرهایشان جریان 15 خرداد را برای مردم به طور واضح و روشن توضیح می دادند و یکی از علل آن را مخالفت حکومت با اسلام می دانستند. از این رو مردم تحت تاثیر سخنان این عالم مبارز قرار گرفتند و با توجه به خواسته ایشان، برخی از اقدامات اجتماعی و سیاسی را انجام دادند. لذا ایشاناعلام کردندکه: «اولا ما قبلاً دست مجتهدین و مراجع تقلید را می‌بوسیدیم، از فردا می‌خواهیم دست طلبه ها را هم ببوسیم. ثانیا از فردا، هر کس هر جا هست اذان بگوید.» به طوری که برخی از طلاب و افراد مذهبی و انقلابی شیراز مامور شدند جلوی برخی از اماکن اصلی شهر همچون شهرداری و دادگستری اذان بگویند و حتی در خیابانهای لوکس شیراز نیز اذان سر می دانند که خود باعث رعب و وحشت مأموران حکومتی شده بود. با خطبه‌های آتشین این عالم مبارز در مسجد گنج، هیاهوی زیادی نسبت به دستگیری امام برپا شد که در آخر ایشان شب 16 خرداد توسط نیروهای ساواک دستگیر شده و به زندان عشرت آباد تهران منتقل شداند، اما بعد از آزادی امام نیز ایشان را آزاد کردند.

 این تنها دستگیری شهید دستغیب در دوران طاغوت نبود، بلکه ایشان در سال 1343 نیز به دلیل ادامه فعالیت های سیاسی، شبانه دستگیر و به زندان قزل قلعه انتقال داده شد و در آنجا مدتی با شهید قاضی طباطبایی (اولین شهید محراب) در یک زندان نگهداری می شدند. شهید دستغیب بعد از آزادی از زندان نیز همچنان به مبارزات سیاسی خود ادامه می داد و مسائل انقلاب و کشور را با دقت فراوان زیر نظر داشت. از این رو ایشان چندین بار برای دیدار با حضرت امام خمینی (ره) به نجف اشرف سفر کرده و از ایشان دستوراتی نسبت به تسریع حرکت انقلاب اسلامی به ایران انتقال می دادند. آیت الله شهید دستغیب پس از درگیری خشونت آمیز در رمضان سال 1356 در شیراز، مـدتـی در منزل خـود تحت محاصـره بودند و پـس از درگیری و کشتار مردم در 5 رمضان در شیراز و تعطیلی مسجد جامع، با شروع حکومت نظامی بازداشت شده و از شیراز به تهران تبعید شدند.

خدمات شهید محراب بعد از پیروزی انقلاب

بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، شهید دستغیب مانند یک مجاهد خستگی ناپذیر و سیاست مداری هوشیار خود را در اختیار انقلاب اسلامی و حضرت امام خمینی(ره) قرار داده بود. به طوری که از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی نقش موثری در تبیین و تثبیت جایگاه انقلاب داشته و به همراه علمای دیگر دلگرمی بزرگی برای کودک نوپای انقلاب اسلامی به شمار می آمدند. ایشان همچون گذشته روحیه روشنگری و بصیرت افزایی خود را ادامه می داد و در جریانات انحرافی و فتنه انگیز برخی از سیاسیون، عکس العمل سریع و قاطعی نشان می دادند. از این رو در قضیه بنی صدر، شهیدآیت‌الله دستغیب در نامه ای تاریخی خود خطاب به بنی صدر می‌نویسد: «مشروعیت شما تا زمانی است که تابع ولایت فقیه باشید و امام امت شما را تأیید کرده باشد، اما آن روزی که امام، نظرش را از شما بردارد، ریاست جمهوری شما مشروعیت ندارد و منعزل هستید.» نکته دقیق و جالب‌توجه آنکه شهید دستغیب فرموده بودند، «منعزل هستی»؛ یعنی نیازی نیست تو را عزل کند، بلکه خود به خود عزل می‌شوی.

ایشان با اینکه امامت جمعه و نمایندگی امام خمینی(ره) در استان فارس را به عهده داشتند، اما سعی می کردند که در امور اجرایی دخالت و اختلال ایجاد نکرده، و راهنما و پشتیبان برای مسئولین اجرایی استان باشند. یکی دیگر از ویژگی‌های بارز شهید دستغیب اعتقاد به ولایت فقیه و تلاش در تبیین و تثبیت آن بود. ایشان در مجلس خبرگان به شدت در مقابل چهره‌های مخالف اصل ولایت فقیه ایستادگی می‌کردند و بر این باور بودند که پس از پیامبر(ص)، ائمه اطهار(ع) حق ولایت بر امت را دارند و در غیبت آنان نیز، این امر به عهده فقیه عادل جامع ‌الشرایط مجتهد می باشد و عقیده اش در مورد حضرت امام خمینی(ره) این بود که حضرت امام فانی در خداست. و می‌گفتند: «من اطاع الخمینی فقد اطاع الله: هر کس از خمینی اطاعت کند، مثل این است که از خدا اطاعت کرده.» [5] و به گفته استاندار وقت استان فارس جناب آقای حبیبی: «هر وقت نام شریف حضرت امام بر زبان ایشان جاری می‌شد، جمله «اطال‌الله عمره» را هم اضافه می‌فرمودند»[6] همچنین آیت الله دستغیب در جمع سپاه پاسداران شیراز در توصیف جایگاه امام خمینی (ره) در زمان غیبت فرموده بودند: «هر کس بگوید من امام زمان (عج) را قبول دارم، ولی امام (ره) را قبول ندارم، دروغ می‌گوید، بدانید امام زمان را هم قبول ندارد. اگر امام زمان (عج) هم می‌آمد اطاعت او را نمی کرد. این یک اعتراف کذب زبانی است، دروغ میگوید. به خدا کسی که مخالفت با نایب امام زمان (عج) میکند و میگوید، من به امام زمان (عج) عقیده دارم، عقیده خشک و خالی معنی ندارد، امام وقتی امام است که تو مأموم او باشی.»

سیره علمی شهید دستغیب

آیت الله شهید عبدالحسین دستغیب از همان دوران طلبگی خود سعی در تهذیب نفس و ارتقاء درجه علمی و معنوی خویش داشت،لذا با سعی و تلاش فراوان خویش قبل از سی سالگی نیز به درجه عالی اجتهاد نائل گردیدند. سیره اخلاقی شهید دستغیب چه در لباس یک مبارز و چه در لباس طلبگی، هدایت و ارشاد پیامبرگونه مردم به سوی اسلام راستین و حقیقی بود. آن عالم و عارف بزرگوار مانند منش تمامی عالمان شیعی، شروع به تالیف کتب مختلفی در حوزه ی علوم اسلامی گردید که می توان آثار این عالم وارسته و این استاد اخلاق را در سه حوزه: 1- تفسیر قرآن کریم و معارف قر آنی 2- تهذیب نفس و اخلاق اسلامی  3- اصول اعتقادی و  مبانی اسلامی دسته بندی و معرفی کرد.

کتب تفسیری و معارفی قرآن

تفسیرگویی و تبیین معارف قرآنی در سیره علمی و تبلیغی آیت الله شهید دستغیب به دوران طلبگی و تبلیغی ایشان در مسجد عتیق و طالبیون و سایر مساجد شیراز بر می گردد، همان دورانی که شهید دستغیب با تفسیر و تبیین آیات الهی مشروعیت حکومت رضاشاه را زیر سوال برده و  مردم را به جهاد و قیام علیه شاه ترغیب می کردند. این سیر علمی شهید دستغیب تا آخرین لحظات عمر شریف ایشان ادامه داشته و کتب ارزشمندی در زمینه تفسیر قرآن همچون کتب «بهشت جاویدان» شرح و تفسیر سوره شریفه الرحمن، «آدابی از قرآن» شرح و تفسیر سوره شریفه حجرات، «سرای دیگر» شرح و تفسیر سوره واقعه، «معارفی از قرآن» شرح و تفسیر و سوره شریفه حدید، «رازگویی قرآن» شرح و تفسیر سوره شریفه مجادله، «قلب قرآن» شرح و تفسیر سوره شریفه یس و سایر کتب تفسیری دیگربرجای گذاشته است که سالیان متمادی عاشقان معارف قرآنی را مجذوب شیوه بیان و معارف آن کرده است. که برای مثال ایشان در کتاب «قلب قرآن» نخست درباره رسالت خاتم‌الانبیاء و قرآن مجید که برای انذار فرستاده شده، بحث می‌کنند و از سرکشی کفار که انذارهای خداوند بر دلهایشان بی اثر است سخن می‌گوید و ترسانیدن از خدا را تنها برای پیروان قرآن که از خدا در نهان می‌ترسند می‌دانند. سپس به مباحث چگونگی مردن و زنده شدن زمین و درختان و سایر جانوران پرداخته و مسائلی همچون مدبر بودن و قادر بودن خدا را به خوانندگان به اثبات می رسانند. در کتاب «رازگویی قرآن» نیز به مباحثی همچون رسوم اعراب جاهلیت پرداخته و از دشمنان خدا و سرنگونی آنها همچون گذشتگانشان و عاقبت بد آنها بحث کرده و در آخر نیز از کسانی که با آنان دوستی می نمایند، یاد می کنند و آنان را سخت توبیخ کرده و از زشتی کارشان و بی نیاز نکردن اموال و اولادشان و عذاب دردناکشان صحبت ‌های فراوانی به میان می آورند.

شهید آیت الله سید محمد باقر حکیم درکنار شهید آیت الله سید عبدالحسین دستغیب وآیت الله ربانی شیرازی

اخلاق اسلامی و تهذیب نفس

در نزد اذهان عمومی مردم دیندار ایران اسلامی، شهید آیت‌الله سید عبدالحسین دستغیب بیشتر از آنکه به عنوان یک عالم مبارز شناخته شده باشد، به عنوان یک معلم اخلاق و مهذب نفوس شناخته می شود، شخصیتی که تقرب به خدا و دستگیری از بندگان خدا از مهمترین ویژگی های ایشان می باشد و آثار ماندگارشان که پس از سال ها هنوز مورد مراجعه مشتاقان عرفان اسلامی است، شاهدی بر این مدعاست. شخصیتی که سالیان درازی در محضر معلمین اخلاقی همچون آیت الله سید علی قاضی طباطبایی و شیخ انصاری همدانی زانوی ادب زده و تهذیس نفس کرده است،انتظار می رود آثاری در زمینه تهذیب نفس در میان عامه مردم و عاشقان سلوک الی الله به یادگار گذاشته باشد. این عارف الهی با قدرت بیان و قلم سلیسی که داشتند، سنگین ترین و والاترین مباحث اخلاقی را به زبان ساده بیان نموده و الگویی برای تمامی مشتاقان عرفان و اخلاق الهی شدند. از مهمترین آثار اخلاقی این معلم اخلاق می توان به کتبی همچون «نفس مطمئنه»، «اخلاق اسلامی»، «صلوه الخاشعین»، «داستان‌های شگفت»، «گناهان کبیره» و «قلب سلیم» و سایر آثار این شهید بزرگوار اشاره کرد که در قالب قصص بیان می شد.

یکی از روش‌های بیان مباحث اخلاقی و اعتقادی توسط شهید دستغیب، بیان آن مفاهیم در قالب داستان های انبیاء، اولیاء و در کل در قالب داستان‌های شیرین اخلاقی بود. روش بیان مطالب در قالب قصص، از بارزترین ویژگی های اسلوب بیان قرآن می باشد، که شهید دستغیب با الگوبرداری از قرآن کریم به این نوع اسلوب بیان مطالب چنگ زده و از آن به کرار استفاده کرده است که یکی از آثار شهید دستغیب در این راستا کتاب «داستان‌های شگفت» می باشد. این کتاب به راستی و بدون اغراق کتابی است بی نظیر که از جنبه های متعدد برای اجتماع مفید بوده و با نتیجه‌ گیری های جالب از هر داستان، حقایقی را با قلم رسا ضمیمه شیرین آن داستان‌ها نموده است که برای هر پیر و جوان، عالم و عامی، علاوه بر اینکه نشاط آور است، دانشی بر معلومات خوانندگان نیز می‌افزاید. این کتاب که در چاپ چهارم به صورت کامل چاپ شد، که مجموعه ای از 148 داستان آموزنده در مورد بزرگان، عالمان و صاحبان تقوا می باشد که می توان آن را چکیده تجربیات شهید دستغیب دانست. از این رو ایشان در مقدمه این کتاب می فرمایند: «این ضعیف در مدت عمر خود داستان هایی از بندگان صالحین و صاحبان تقوی و یقین دیده و شنیده ام که هر یک از آنهاشاهد صدقی است بر الطاف الهیه از پیروزی کرامات و استجابت دعوات و نیل به درجات و سعادات و دیدن آثار توسل به قرآن مجید و ائمه طاهرین. در این هنگام که سنین عمرم رو به آخر و از پنجاه و پنج گذشته و قاصدهای مرگ یعنی ضعف قوا و هجوم امراض مرا به قرب رحیل در جوار رب جلیل و ملاقات اجداد طاهرین و سایر مؤمنین بشارت می‌دهد،خواستم آنچه از آن داستانها به خاطر دارم در این اوراق ثبت کنم.»

اصول اعتقادی و مبانی اسلامی

با اینکه مباحث اخلاقی و فقهی راه گشایی سعادت انسان می باشند، اما این زمانی تحقق می یابد که انسان دارای مبانی و اصول اعتقادی دقیق، صحیح و قوی باشد. لذا آیت الله شهید دستغیب با آگاهی کامل از این موضوع به تالیف کتبی درباره اصول اعتقادی و مبانی اسلامی پرداخته تا بیش از پیش به آثار علمی ماندگار خویش هویت و ارزش والایی دهد. حضرت آیت الله دستغیب با تالیف آثاری همچون «عدل»، «توحید»، «معاد»، «ایمان»، «نبوت» و «امامت» به استحکام مبانی و اصول اعتقادی شیعیان پرداخته و با ایراد خطبه های گران سنگراهنمایی بودند بر مردم مشتاق اسلام راستین محمدی. از این رو خطبه های آن عالم وارسته بعدها با عنوان «خطبه های نماز جمعه» به چاپ رسید.

عروج از محراب

به گزارش دیدبان این استاد اخلاق و این عالم مبارز و مجاهد بعد از خدمات فروان به اسلام و انقلاب اسلامی در جمعه 20 آذر1360 هنگامی که عازم نماز جمعه بود، به وسیله یکی از منافقین کوردل که حدود 20 کیلو مواد منفجره با خود حمل می کرد و در لباس زنان، خود را زن حامله ای معرفی کرده بود، به درجه رفیع شهادت نائل گشت که بعد از آیت الله مدنی تبریزی  و آیت الله سیدمحمدعلی قاضی طباطبایی سومین شهید محراب می باشند.

ارجاع دهی:

  1. بخشی از وصیت نامه شهید آیت الله دستغیب
  2. امیر فضل‌الله بن محب الله حسینی (متوفای 1043)، سید حکیم دستغیب (وفات 1046 شمسی)، میرزا ابوالحسن دستغیب (وفات 1262 شمسی) میرزا هدایت الله (وفات 1281 شمسی)
  3. برگرفته از پیام تسلیت امام خمینی (ره) به مناسبت شهادت شهید دستغیب
  4. برگرفته از مصاحبه ماهنامه شاهد یاران با حمید اخوت ص53
  5. به نقل از سرکار خانم فاطمه حق نگهدار، همسر شهید دستغیب
  6.  نقل قول از محمد نبی حبیبی در نوشته ایشان با عنوان شهید دستغیب و تندروی‌های شیراز

منابع

  1. www.shakhsiatnegar.com  سایت شخصیت نگار
  2. www.rasekhoon.netمجموعه مقالات و مصاحبه ها در خصوص شهید دستغیب در سایت راسخون
  3. شهید دستغیب و تندروی‌های شیراز، نوشته محمد نبی حبیبی
  4. ماهنامه شاهد یاران
  5. www.aviny.com/occasion/Enghelab_Jang/Shohada
  6. www.dastgheyb.com
  7. www.kohnerazmande.ir
  8. www.rasanews.ir
  9. www.irdc.ir مرکز اسناد انقلاب اسلامی

مرتبط‌ها

بیشترین سقوط ارزش سهام وال استریت در یک روز

دولت آمریکا به کشتن شهروندان ایرانی افتخار می‌کند

مقابله با کرونا از منظر حکمرانی (1)

آمریکا برای آزادی مزدور اسرائیلی، دست به تهدید و ارعاب زد

افشای نام‌های جدید از شاهزادگان بازداشت‌شده

استیصال رسانه‌ای ائتلاف در یمن