دیدبان
بررسی افکار عقاید مروجین عقاید تکفیری

پدر خواندگان تکفیر

پدر خواندگان تکفیر

دیدبان: بسیاری از کارشناسان مسائل راهبردی و تحلیلگران امنیتی بر این باورند که یکی از مهمترین تهدیداتی که جهان اسلام در دوران فعلی با آن مواجه است، مسئله تکفیر و گروه‌های تکفیری است. این جریان که حقانیت را تنها در اندیشه و عمل آنها خلاصه می کند، دیگر عقاید و رفتارها را کفر، شرک و معتقدان به آنها را مهدور الدم می داند. بصورت تاریخی، جریان تکفیر دارای سه مرحله است. نخستین موج جریان تکفیری به ندرت حکم تکفیر بر افراد اطلاق می نمود، اما در سال‌های اخیر و بعد از ظهور گروه‌های مثل القاعده و داعش که مرحله دوم جریان تکفیر با آنها آغاز شد، شیب حرکت تکفیر سرعت بیشتری یافت و با کوچک ترین احتمالی در مورد افراد، حکم تکفیر از سوی این گروه‌ها در مورد افراد صادر می گردید. در مرحله سوم تکفیر نیز که داعش نماد اصلی آن محسوب می گردد، اول شیعه، بعد اهل سنت غیر تکفیری و در مرتبه آخر غرب دشمن تلقی می گردند.[1]بر این اساس، می توان ادعا نمود که شناخت این جریان و تبیین راه‌های مقابله با آن بایستی به عنوان یکی از اولویت‌های عرصه تئوری و عملی اندیشمندان، متفکران و تصمیم سازان جهان اسلام مورد توجه قرار گیرد. بدیهی است که در این مسیر آشنایی با شخصیت های تاثیرگذار در این عرصه در دوران معاصر گامی موثر در راستای شناخت هر چه بیشتر و بهتر جریان تکفیری محسوب می شود.

محمد بن عبدالوهاب

بدون شک مهمترین منبع اندیشه های تکفیری در دوران معاصر را بایستی در آراء «محمد بن عبدالوهاب» جستجو کرد. وی در سال 1115 هـ.ق در شهر «عُیینه» عربستان سعودی متولد شد. پدرش قاضی شهر بود و از کودکی به مطالعه کتب‌ تفسیر،  عقاید و حدیث پرداخت. فقه حنبلی را نزد پدر خود که از علمای حنبلی آن زمان بود، آموخت و به شدت تحت تاثیر آرای «ابن تیمیه» و «ابن قیم» قرار گرفت. عبدالوهاب از آغاز جوانی، بسیاری از اعمال مذهبی مردم عربستان را نادرست می دانست و سودای تبدیل شدن به مصلحی بزرگ را در سر می پروراند.[2]عبدالوهاب بتدریج با خاندان آل­سعود پیوند یافت؛ زیرا آنها برای مشروعیت بخشیدن به دولت خود نیازمند یک پشتوانه ایدئولوژیک بودند. از سوی دیگر عبدالوهاب نیز برای ترویج عقاید خود به یک پشتوانه سیاسی قدرتمند مانند خاندان آل سعود نیاز داشت. توجه به این نکته ضروری است که اندیشه «تکفیر» نقطه اتکای اندیشه محمد بن عبدالوهاب و به عبارت بهتر جریان وهابیت است. عبدالوهاب معتقد بود که هر کشور و شهری که داخل در اطاعت و دعوت او نشود، در زمره بلاد مشرکین به حساب می‌آید، از این فراتر در مورد مذاهب اسلامی معتقد بود که نه تنها امامیه کافر است، بلکه تمام مسلمین مخالف با عقاید وی از قبیل اشاعره، معتزله و ... نیز همین حکم در مورد آنها اجرا می شود.[3]

رشید رضا

شیخ­«محمد رشید رضا»( 1865- 1935) در خانواده ای سوری الاصل در اطراف طرابلس لبنان دیده به جهان گشود. دروس مقدماتی را نزد پدرش که از روحانیون روستا و امام جماعت مسجد بود، فراگرفت. سپس به طرابلس رفت و در مدارس پیش رو عثمانی به تحصیل مشغول شد. وی که در دوران فروپاشی امپراتوری عثمانی می زیست، بسیار متأثر از اندیشه های «سید جمال اسدآبادی» و «شیخ محمد عبده» در باب اصلاح دینی و زدودن دین از انحرافات بود؛ بگونه ای که مبارزه‌طلبی و انقلابی‌گری سید جمال را با روش فرهنگی و تربیتی عبده تلفیق کرد و همزمان به دلیل گرایش شدید به اندیشه های وهابیت اقدام به تاسیس انجمنی به نام «جمعیة الدعوة و الارشاد» (انجمن تبلیغ و راهنمایی) با هدف امر به معروف و نهی از منکر نمود. رشید رضا در فتاوای خود تاکید بسیاری بر مقوله «تکفیر» داشت و لذا کسانی را که به شریعت اسلامی عمل نمی کنند در زمره کفار تلقی می کند.[4] اندیشه های رشید رضا اگرچه نتوانست به تنهایی جریان اسلامی مستقلی ایجاد کند، اما بر اندیشه افرادی همچون «حسن البنا» موسس اخوان­المسلمین تاثیر بسزایی برجای گذاشت.[5]


سید قطب

«سید بن الحاج قطب بن ابراهیم» معروف به «سید قطب» (1906-1966) در یکی از روستاهای استان آسیوط مصر و در خانواده ای مذهبی و سرشناس متولد شد. در نوجوانی به روزنامه نگاری مشغول شد و در سال 1948م مجله «الفکر الجدید» را با همکاری جماعت اخوان المسلمین و با هدف اصلاحات و تغییر روش های حاکم تاسیس نمود. سید قطب همچنین مدتی را به تدریس در مدارس ابتدایی پرداخت، اما به دلیل مشکلاتی که با مقامات وزارت فرهنگ مصر پیدا کرد، نتوانست به کار خود ادامه دهد. لذا در سال 1948م عازم آمریکا شد تا به ادامه تحصیل بپزدارد. وی پس از بازگشت از آمریکا در سال 1951م به دلیل تجربه ای که از مواجهه با دنیای غرب کسب کرده بود، ضمن عضویت رسمی در اخوان المسلمین به تئوری پردازی علیه مظاهر بی دینی و سکولاریسم پرداخت که بعدها اندیشه ها و کتب او به یکی از منابع اصلی گفتمان تکفیر تبدیل شد؛ تا جائیکه او را «آموزگار گفتمان تکفیر» در سده‌ بیستم خوانده‌اند. اندیشه های سید قطب بویژه در کتاب «معالم فی الطریق»‌ به شدت در ایدئولوژی جنبش‌ها و گروه‌های تکفیری، جهادی و سلفی اثر نهاد و برخی مفاهیم ابداعی او همچون «جاهلیت جهان»، «حاکمیت الله» و «جهانی‌بودن اسلام» به «تکفیر»، «انقلاب» و «خشونت» پیوندی ناگسستنی خورد. مقالات تند و صریح، روحیه انقلابی و اعتقاد به الگوی جهادی و مسلحانه برای تحقق حکومت اسلامی باعث شد تا این تئوریسین اسلامگرا در سال 1965م به اتهام اقدام علیه حکومت جمال عبدالناصر اعدام گردد.


ابو الاعلی مودودی

«ابو الاعلی مودودی» (1903-1979م) در « حیدرآباد» هند به دنیا آمد. در نوجوانی به روزنامه‌نگاری پرداخت و مهمترین اثر مکتوب خود را در سال ۱۹۲۷م با عنوان «جهاد در اسلام» به رشته تحریر درآورد. وی مدتی نیز رئیس هیئت مدیره «روزنامه جمعیت» متعلق به علمای هند بود و در سال 1941م اقدام به تاسیس «جماعت اسلامی» پاکستان نمود که خواسته اصلی آن، تشکیل حکومت اسلامی و اجرای احکام اسلام در کشور پاکستان بود.[6]یکی از بارزترین مشخصه‌های مودودی که توجه جریانهای سلفی و تکفیری را بخود معطوف ساخته است، رویکرد «انکاری» وی نسبت به پدیده‌های غربی بود. به اعتقاد وی، اسلام را نمی توان با مفاهیمی همچون دموکراسی، لیبرالیسم و مشروطه‌خواهی در آمیخت. این در حالی است که خود اسلام واجد قوانین متعدد و گوناگونی برای نظام اجتماعی و مدنی است.[7]همچنین مودودی معتقد به احیای اصل جهاد اسلامی در برابر نظام مبتنی بر اومانیسم غربی بود که همین اصل از منظر گروه‌های تکفیری جواز مقابله با جریان های ضد دین به شمار می آید.[8]مودودی بارها توسط دادگاه نظامی پاکستان به زندان و اعدام محکوم شد و در نهایت سال 1979م درگذشت.


شیخ محمد آلبانی

محمد ناصر الدین آلبانی (1914-1999م) در شهر «اشکودر» پایتخت آلبانی در خانواده‌ای متدین و اهل علم متولد شد. پدرش از عالمان دینی آلبانی بود، اما به دلیل قدرت گرفتن لائیک ها در این کشور و ترویج مظاهر بی دینی مجبور شد به همراه خانواده به دمشق مهاجرت کند. شیخ محمد که در این زمان کودکی 9 ساله بود، به فراگیری فقه حنفی در مدارس دینی دمشق مشغول شد.در بیست سالگی پس از مطالعة آثار رشید رضا، بهعلم حدیث علاقه مند شد و همین مسئله سرآغازی برای اندیشه های سلفی گرایانه وی شد.[9]آلبانی بخاطر پیروی و حمایت وی از «ابن تیمیه» و «محمد بن عبدالوهاب» از منابع فکری جریان سلفی تکفیری است که تفکرات وهابی خود را در کتاب «تحذیر الساجد من اتّخاذ القبور مساجد» (که در آن مطالبی درباره قبور شرک بودن ساخت بناء بر روی آن مطرح می کند) نوشت که با استقبال علمای وهابی مواجه شد. علمای وهابیت از البانی به عنوان یک محدث بزرگ و متخصص علم حدیث و فاضل دانشمند یاد می‌کنند و بن باز مفتی اعظم عربستان در باره او گفته است که در زیر آسمان داناتر از شیخ ناصر در علم حدیث ندیده است. آلبانی همچنین اهانت‌های تندی نسبت به شیعه و علمای تشیع به ویژه امام خمینی (ره) دارد. وی همچنین شیعیان را به تحریف در آیات قرآن متهم کرده است و می­گوید: اهل بیت طبق صریح آیه تطهیر، در واقع همان زنان پیامبر(ص) است و اینکه شیعیان آن را به على و فاطمه و حسن و حسین (ع) اختصاص مى‏دهند و شامل زنان پیامبر(ص) نمى‏دانند، از تحریفات شیعه نسبت به آیات خداست تا هواهاى نفسانى خود را یارى دهند.[10] بدیهی است که چنین اعتقادات و فتاوایی به شدت مورد استقبال گروه‌های سلفی و تکفیری قرار گرفته و مبانی آنها در رفتار و گفتار می گردد.

عبد العزیز بن باز

عبدالعزیز بن باز (1910- 1999م) از برجسته ترین علمای معاصر وهابیت است که نقش مهمی در احیای تفکرات ابن­تیمیه، ابن قیم جوزیه و محمدبن عبدالوهاب بر عهده داشته است و به همین دلیل نزد وهابیان به «مفتی اعظم» مشهور است. او که سال‌ها در دانشگاه‌های وهابی عربستان به تدریس مشغول بود، در اواخر عمرش به ریاست هئیت بزرگان علمای اسلامی (هئیت کبار العلماء) منصوب گردید. بن باز در دوران حیات خود فتاوای جنجالی و متناقض زیادی صادر کرده یود. او با این که حنبلی و از پیروان محمد بن عبدالوهاب و معتقد به دعوت سلفیه بود، اسامه بن لادن را خارجی و مرتد اعلام کرد. بن باز همچنین شیعه را نیز کافر می دانست و دستور تخریب حرم نبوی را صادر کرد.[11]


ابو محمد المقدسی

«ابو محمد عاصم بن محمد طاهر الحافی العتیبی» ملقب به «ابومحمد المقدسی» در سال 1959م در یکی از روستاهای برقه (فلسطین) متولد شد، اما در همان سنین کودکی به همراه خانواده به عراق و سپس عربستان سعودی مهاجرت کرد. در آنجا با آرای کتب ابن تیمیة، ابن القیم و محمد بن عبد الوهاب آشنا شد، اما اندکی بعد عازم افغانستان و پاکستان شد. وی در افغانستان به توصیه "شیخ السید امام" به تحصیل در "مرکز شرعی القاعده" مشغول شد و مدتی را به عنوان قاضی در پادگانهای القاعده حضور داشته است. این دوره فرصتی را برای او فراهم آورد  که با سران القاعده از جمله ایمن الظواهری، ابو عبیده البانشیری، ابوحفص المصری، ابو مصعب السوری و دیگر رهبران برجسته جهادی دنیا ارتباط برقرار کند.[12] شاید بتوان بدون اغراق ابو محمد المقدسی را تئوریسین بلامناظر «سلفیت جهادی» نامید که دارای کتب و رسائل عملیه فراوانی در این زمینه است. در واقع کتب او مهمترین مجموعه های تئوری در حوزه ادبیات جهادی معاصر قرار دارد که از جمله آنها می توان به «ملة ابراهیم و اسالیب الطغاة فی تمییعها» و «الکواشف الجلیه فی کفر الدولة السعودیه» اشاره کرد. علاوه بر این، سایت شخصی وی نیز تحت عنوان «منبر التوحید و الجهاد» فعال می باشد و به روز ترین آراء و تحلیل های المقدسی پیرامون مسائل مختلف فقهی و سیاسی در آن موجود می باشد.[13] المقدسی که استاد «ابومصعب الزرقاوی» رهبر پیشین القاعده عراق است، بارها توسط دولت اردن به دلیل ارتباط با القاعده بازداشت شده است. به عنوان مثال، در سال 2001م به دلیل حمایت از حملات 11 سبتامبر روانه زندان شد. آخرین بار در سال 2010م نیز به اتهام دادن همکاری با گروه طالبان و اعزام جوانان اردنی به عراق و سوریه محکوم به 5 سال حسب تعزیری شد، اما اخیراً مشمول عفو پادشاهی شده و از زندان آزاد شد. وی در زندان بارها خطاب به داعش بیانیه صادر کرد و خواستار پیروی رهبری داعش از ایمن الظواهری شد.[14]

ابوقتاده الفلسطینی

«عمر محمود عثمان» معروف به «ابوقتاده فلسطینی» در سال 1960م در بیت لحم (فلسطین) متولد شد و در همان دوران طفولیت به اردن مهاجرت کرد. وی نیز از تئوری پردازان سلفیت جهادی است که در سال 1999م توسط قطعنامه 1267 سازمان ملل به دلیل همکاری با القاعده و طالبان تحت تعقیب قرار گرفت. لذا دولت اردن بصورت غیابی وی را به 15 سال حبس محکوم کرد. ابوقتاده مدتی را در کویت اقامت داشت، اما بعد از جنگ اول خلیج فارس با هدف گرفتن پناهندگی سیاسی توسط گذرنامه جعلی به انگلستان رفت. پس از حادثه تروریستی 2005م لندن به جرم همکاری با عاملان جنایت بازداشت شد و در سال 2013م به مقامات اردنی تحویل داده شد. دولت آمریکا ابوقتاده را پدر معنوی عاملان حادثه 11 سپتامبر معرفی می کند؛ زیرا طی تحقیقات سازمان‌های اطلاعاتی آمریکا از عاملان حادثه مذکور، برخی دروس ابوقتاده در منزل استیجاری آنها در هامبورگ کشف گردید.[15] فتاوای ابوقتاده که پایبند به مکتب فکری القاعده است، تا کنون در جنگ های خونین الجزایر، لبنان، عراق، افغانستان، سوریه و ... باعث ریخته شدن خون هزاران نفر از مردم بی گناه شده است. گفتنی است که بعد از ظهور داعش، این تئوریسین جهادی مواضع تندی علیه داعش گرفت و آنها را «خوارج و سگ های جهنم» خواند. این در حالی بود که تنها جبهه النصره که شاخه سوری القاعده محسوب می شود، را نماینده حقیقی جهادیون در سوریه معرفی می کند.

عمر بکری

«عمر بکری محمد فستق» ملقب به «آیت الله تاتنهام» از رهبران سلفیت جهادی است که در سال 1958م در استان حلب سوریه متولد شد و در سال 1977 پس از اخذ مدرک کارشناسی در رشته الهیات دانشگاه دمشق عازم لبنان شد و در شهر طرابلس سکونت گزید. وی مدتی را در مرکز دینی دانشگاه "المصیطبه" لبنان تحصیل نمود.[16] در خلال جنگ داخلی لبنان (1975م) عازم عربستان سعودی شد و در مدرسه «صولتیه» در مکه با اصول فقه مذاهب چهارگانه اهل سنت به ویژه مارونیه و اشعریه آشنا شد. همزمان در شرکت برق سعودی نیز مشغول به کار شد و تعاملات زیادی را با علمای مسلمان شبه قاره برقرار نمود. در این برهه به اتهام داشتن ارتباط با گروههای تروریستی شبه قاره دو مرتبه بازداشت و به نهایتاً به انگلستان تبعید شد. در آنجا اقدام به تاسیس "حزب التحریر" نمود، اما پس از مدتی به دلیل اتخاذ شیوه های خشونت طلبانه علیه هندوها و مسیحیان سیاه پوست ساکن انگلستان مجبور به ترک گروهی شد که خود تاسیس کرده بود و گروه جدیدی تحت عنوان "المهاجرون" (2003م) و سپس "جنبش بنیادگرایان غریب" (2005م) را تاسیس نمود. در سال 2005م چهار نفر از پیروان بکری اقدام به انجام عملیات انتحاری در لندن نمودند که منجر به کشته شدن 52 شهروند انگلیسی شد. پس از این اقدام، عمر بکری به لبنان بازگشت و در حال حاضر به صورت مخفیانه زندگی می کند. وی که در زمان اقامت خود در لندن با بن لادن رهبر القاعده بیعت کرده بود، مواضع تندی علیه حزب الله لبنان و سید حسن نصر الله دارد و اخیراً طی مصاحبه­ای با روزنامه "دیلی تلگراف" آمادگی گروه خود را برای انجام عملیات انتحاری در سوریه اعلام کرده بود. [17]

جمع بندی

در این نوشتار، تأکید ما بر معرفی تئوری پردازان و رهبران فکری جریان تکفیر از گذشته تا دوران معاصر بود تا از این رهگذر به بحث در مورد رهبران عملیاتی و فرماندهان میدانی این جریان خطرناک بپردازد. اگرچه، ممکن است افراد دیگری را نیز بتوان در قالب تئوری پردازان جریان تکفیر قرار داد، اما تمرکز نگارنده این سطور بر تاثیرگذارترین افرادی بود که در حال حاضر کتب، اندیشه و آراء آنها بصورت رسمی بین گروه‌های مسلح جهادی – تکفیری در حال تدریس و آموزش است و به عنوان مهمترین منابع فکری این جریان مورد توجه قرار می گیرد.

 


[1]http://fahimco.com/%28S%28yrnsidsgv3navfhosp1v0ns2%29X%281%29A%28mx9AaNwb0AEkAAAAMDk2ZmI3

[2]http://dar.bibalex.org/webpages/mainpage.jsf?PID=DAF-Job:72113&q=

[3]http://www.adyannet.com/book/5746

[4]http://shamela.ws/browse.php/book-95566/page-91

[5] عنایت، حمید؛ سیری در اندیشه­ی سیاسی عرب، تهران، سپهر، 1363، چاپ سوم، ص 80

[6]http://www.eslahe.com/83///modules.php?name=News&file=article&sid=1404

[7] اسلام و مشکلات اقتصادی، ابوالاعلی مودودی، مترجم سیدهادی خسروشاهی، تهران: موسسه مطبوعاتی فراهانی، ۱۳۴۳

[8]http://kalami.nashriyat.ir/node/602

[9]أعضاء ملتقى أهل الحدیث ،‌ المعجم الجامع فی تراجم العلماء و طلبة العلم المعاصرین،‌ (قسمت حرف میم محمد ناصر )ص ۳۲۱، مکتبه الشامله

[10]http://aghaedeshie.ir/fa/albani/

[11]http://www.mashreghnews.ir/fa/news/247029/

[12]http://ar.wikipedia.org

[13]http://www.islamist-movements.com/2399

[14]http://fergheha.ir/

[15]http://www.alalam.ir/news/1635719

[16]http://ar.wikipedia.org

[17]http://www.islamist-movements.com/2646

 

مرتبط‌ها

بیشترین سقوط ارزش سهام وال استریت در یک روز

دولت آمریکا به کشتن شهروندان ایرانی افتخار می‌کند

مقابله با کرونا از منظر حکمرانی (1)

آمریکا برای آزادی مزدور اسرائیلی، دست به تهدید و ارعاب زد

افشای نام‌های جدید از شاهزادگان بازداشت‌شده

استیصال رسانه‌ای ائتلاف در یمن