به گزارش دیدبان به نقل از تسنیم، آنچنانکه خیلی از آدمهای نسل اول مهاجرین افغانستانی میگویند عشق به آدمی به نام «خمینی»، از کیلومترها دورتر از مرزهای ایران،روزگارِ آنها را به سوی ایران کشاند. پرچم اسلام را بلند کرده بود و آرمانخواهان سراسر دنیا متحد شده بودند در «ایران».
روزگار آنها را به ایران کشاند و حالا بیش از سی سال از آن روزگاران گذشته است. امام خمینی، امام ایرانیها و افغانها سال پیش درگذشته است و آیتاللهی به نام خامنهای جانشین او شده است.حجتالاسلام ابراهیمی، نماینده همه سالهای رهبری امام خمینی در امور مربوط به افغانستان بود. سالها بعد وقتی امام خمینی رحلت کردند، مقام معظم رهبری ایشان را با اصرار در همین جایگاه نگه داشتند. به شهادت و روایت مهاجرین افغانها، در تمام این سالها کلید حل مشکلات خیلی از مهاجرین ابراهیمی بوده است و حالا ابراهیمی، جملهای از رهبری نقل میکند که میتواند مبدا تحولات بزرگی درباره وضعیت مهاجرین افغانستانی باشد. سند دیگری برای اینکه راهی که امام خمینی شروع کرد امروز با همان مختصات آرمانخواهانه در حال پیگیری است. ابراهیمی گفت: مقام معظم رهبری دستور دادهاند که مهاجرین افغانستانی باید تکریم شوند:" آقا نه تنها می گویند درها را به روی افغانها باز کنید بلکه خواستار تکریم آنها هستند"
محمد رحیمافضلی، دیپلمات باسابقه افغانستانی در بخش پیشین گفتگو گفته بود که بارها از زبان آیتالله ابراهیمی شنیده است که دعا کرده است که خدا او را با افغانستانیها محشور کند. افضلی گفته بود که همین حرفهاست که آنها را همچنان به پرچم بلند شده اسلام در سرزمین ایران امیدوار نگه میدارد. باوجود همه تلخیها و ناملایمات که اینجور شیرینیها هم هست.
تسنیم: حاج آقای ابراهیمی ما چند ماهی هست که درباره مساله مهاجرین افغانستانی داخل ایران کار میکنیم. اما این ماجرا همچنان برایمان مبهم باقی مانده است. ما میدانیم که همه معتقدیم و امام هم فرمودهاند که اسلام مرز ندارد و اهمیت و ارزش آدمها به ملیت و متولد شدنشان در سرزمین خاصی نیست این حرف یعنی اینکه عملا تفاوتی بین یک مهاجر افغانستانی و یک ایرانی در سیطره حکومت جمهوری اسلامی نباید وجود داشته باشد.در کنار این گزاره ما مشغول مشاهده مشکلات و مسائل و مصائب مهاجرین افغانستانی داخل ایران هستیم. برخی سختگیری ها برخی اعمال سلیقهها و خلاصه شرایطی که خیلی از مهاجرین را ممکن است راضی نگاه ندارد از زیستن در فضای جمهوری اسلامی ایران.واقعیت ماجرا چیست؟
حجتالاسلام ابراهیمی: بحث مهاجرین، دارای ابعاد مختلف است. گاهی مسائل امنیتی است، مسائل معیشتی و اسکان وجود دارد، مسائل آموزش و فرهنگ و... .اما قبل از هر چیز ما باید بپذیریم که اصولا مهاجرت، به خودی خود، برای مهاجرین مشکلات و آسیبهای فراوانی به همراه دارد. به تعبیر یکی از شعرای افغان؛ مهاجر مثل پرنده نیست که از منطقهای به منطقهای هجرت کرده و بعد مراجعت کند، مهاجر مثل برگ درخت است که میافتد و وقتی افتاد زیر پا لگدکوب میشود. طبیعت مهاجرت در دنیا همین است. در هیچ کجای دنیا مهاجر از مهاجرت احساس خوبی و خوشی ندارد.
همه ما معتقدیم که اسلام مرز ندارد، اما در دنیایا زندگی میکنیم که همه چیز دست ما نیست/ کاش همه امت واحده بودیم اما مرزهای جغرافیایی بنا نهاده شدند
این یک واقعیت انکارنشدنی است. خب حالا ما معتقدیم که اسلام هم مرز ندارد. این حرف درستی است و همه هم به آن معتقدیم. پس حالا باید چه کار کنیم. متاسفانه داریم در دنیایی زندگی میکنیم که قواعدش را ما نمیسازیم و همه چیز دست ما نیست. واقعا چقدر خوب بود که جهان اسلام یک امت واحده بود و همه مرزها برداشته میشد. کما اینکه در سابق اینطور بود، در حکومت های بنی امیه تمام امت اسلام یک پارچه بودند. یک کشور بودیم. تا جایی که هارون به ابرها خطاب میکرد همینجا ببارید هر جا که بروید از سلطه و حکومت من نمیتوانید خارج شوید. اسلام شرق و غرب و جنوب و شمال را در نوردیده بود. اما مرزهای جغرافیایی به واسطه ضعف مسلمین ، اختلافات و منازعات بین مسلمین به وجود آمد. همانطور که اصل وحدت هم تبدیل به اختلاف شد! ابتدای خلقت بشر ( کان امت واحده) همه یک امت واحد بودند، تا منافع مادی به وجود آمد بشر اختلاف پیدا کرد.
مرزها به دست ما به وجود نیامده که به دست ما برداشته شود/ما واقعا اعتقاد داریم که بین ما و افغانها فرقی ندارد، اما بقیه چنین اعتقادی ندارند
ایدهآل ما همین است. اینکه مرزی نباشد، همه یک امت باشیم، اما مرزها به دست ما به وجود نیامده که به دست ما برداشته شود. این مرزها تحت شرایطی به وجود آمدند. ما واقعیتها را نمیتوانیم نبینیم. امروز جهان ما جهان گذشته نیست، انواع و اقسام توطئه ها علیه کشور ما وجود دارد.مگر میشود آنها را ندید. مدعیان فراوانی برای ملت ما سرکشی میکنند، ما واقعا اعتقاد داریم که بین ما و افغانها فرقی وجود ندارد، اما بقیه چنین اعتقادی ندارند. دنیا این حرف را قبول ندارد و واقعیت نهایتا این است که کشور افغانستان کشوری مستقل و دارای ملت است. این کشور واحد است و ایران هم واحد است.
تنها چاره این است که مهاجرین افغان رعایت شوند و من معتقدم که این اتفاق با وجود همه ناملایمتها و نامهربانیها اتفاق افتاده است
ما نمی توانیم این واقعیت را کنار بگذاریم.همه ما آرمانمان این است. اما این آرمان را باید با واقعیت هم تطبیق بدهیم. خب حالا چه کار کنیم؟ این آرمان و این هم واقعیت. چاره چیست؟ تنها چاره این است که مهاجرین افغان رعایت شوند و من معتقدم که این اتفاق با وجود همه ناملایمتها رخ داده است. شما اگر در گستره جهان گردشگری بکنید از نظر زیست و زندگی و نوع رفتار کشور میزبان با مهاجرین، از ایران اسلامی بهتر پیدا نمیکنید. ببینید از کی عزیزان ما میهمان ایران هستند... و ایران کشوری یارانه ای است، ما تازه دو سال است که یارانهها را هدفمند کردیم، هر یارانهای که ایرانی استفاده کرد، افغانستانی هم از آن برخوردار بود. از بنزین، سوخت، برق، آب و.... و واقعا تامین این امکانات کار ساده ای نیست. در بحث آموزش و پرورش هم همینطور ، اویل خوب دولت ، دولت تازه کاری بود، برخی مشکلات پیش آمد.
کدام کشور این طور درها را به روی افغان ها باز کرد که حتی مستخدم دفتر امام و از معتمدترین افراد نزدیک وی هم افغان باشد
اما کدام کشور این طور درها را به روی افغان ها باز کرد که حتی مستخدم دفتر امام و از معتمدترین افراد نزدیک وی هم افغان باشد؟ هنوز هم وقتی با حاج اسحاق، خادم افغان امام خمینی مصاحبه میکنند حرف های او را حجت می دانند. در کدام کشور این مورد پیدا می شود؟
امروز نیز حرم حضرت امام (ره) به وسیله افغان ها اداره می شود
در خانه همه مسئولین عزیزان افغان حضور داشتند و امروز نیز حرم حضرت امام (ره) به وسیله افغان ها اداره میشود. خدا رحمت کند نزدیک ترین افراد به حاج احمد آقا هم مهاجرین افغان بودند. ما در داخل کشور اردوگاه نزدیم، اردوگاه بخشی از بازی سیاسی سازمان بین الملل است اما ما مهاجرین افغانی را در تمام استانها آزاد گذاشتیم. در حوزه علمیه ما اکنون قریب به 9 هزار طلبه افغان وجود دارد. قریب به 10 هزار دانشجو افغانستانی در دانشگاه های ما تحصیل میکنند. مهاجرینی که در ایران حضور دارند در کنکور سراسری شرکت می کنند. یعنی تفاوتی بین ایران و افغان وجود ندارد. ما ایرانی بورسیهای کم داریم اما افغانستانی بورسیهای کم نداریم. در قراردادهای فعلی ما هم این تعاملات وجود دارد.
کمیته ای در دفتر مقام معظم رهبری به وجود آمده است برای حل مشکلات مهاجرین
بگذارید مطلبی را برایتان بگویم. کمیته ای در دفتر مقام معظم رهبری به وجود آمده است که بنده هم عضو آن هستم، در این کمیته اصول برنامه ریزی درباره مهاجرین تصویب میشود و هدف حل مشکلات مهاجرین است.
مقام معظم رهبری دستور به تکریم مهاجرین افغانستانی دادهاند؛ یعنی آقا نه تنها میگویندمهاجرین افغانستانی را رعایت کنید بلکه خواستار تکریم آنها هستند
همه نهادها در این کمیته حضور دارند و بگذارید به شما بگویم که مقام معظم رهبری دستور به تکریم مهاجرین افغانستانی دادهاند.یعنی آقا نه تنها میگویند مهاجرین را رعایت کنید بلکه خواستار تکریم آنها هم هستند.تکریم بالاتر از رعایت قانون است. بالاتر از احترام است. این از دستوراتی است که ما روی آن به شدت کار کردیم. ما در آن کمیته مصوب کردیم تا دانشمندان افغانستانی بتوانند حرف های خود را در صداوسیمای ما بزنند. راه برای آنها باز باشد. این ها صحبت میکنند. خود ما هم تاکید میکنیم که میدان برای این ها باز باشد. همایش برگزار کنند، انجمن بزنند و ما حمایتشان کنیم. ما با تمام توان، از حتی مهاجرینی که کارت مهاجرت ندارند، حمایت می کنیم. مصوب شده همه مهاجرین تا وقتی ایران هستند فرزندانشان از حق تحصیل در مدارس این کشور برخوردار باشند. از ادامه تحصیل اینها جلوگیری نشود. این بچهها امروز حتی مدارس غیر دولتی دارند.
اگر یک نان داریم این نان را تنها نخوردیم با عزیزان افغانستانی همراه شدیم
ما هیچ گاه فرقی بین ایرانی و افغانستانی نگذاشتیم، شرایط برابر است، دقت کنید که کشور ما با توجه به شرایطی که به آن تحمیل شده، امکانات فراوانی ندارد که خیلی حاتمبخشی کند. اما در عین حال ما اگر یک نان داریم این نان را تنها نخوردیم با عزیزان افغانستانی همراه شدیم، مزد و شرایط کار برادر افغانستانی مثل ایرانی است. ما برای علما و دانشمندان آنها احترام قائل هستیم، اگر امروز به حوزه علمیه تشریف ببرید تعدادی از مدرسان حوزه علمای افغانستانی هستند. در دانشگاه ها هم استاد افغانستانی داریم.
مردم افغانستان واقعا تفاوتی با مردم ایران ندارند
به این ترتیب من تصور می کنم، نظر شما تامین است. یعنی اینکه بایستی کشور اسلامی ایران، مهد مسلمین باشد، امری است که الان هم وجود دارد. منتهی واقعیت این است که ما به خاطر مسائل سیاسی و امنیتی حتما باید مرز داشته باشیم، حدود داشته باشیم. والا واقعیت این است که شما اگر پای خود را آن طرف مرز بگذارید هر چه می بینید همان است که در داخل ایران وجود دارد، به این معنی که مردم افغانستان واقعا تفاوتی با مردم ایران ندارند. حتی پشتون ها هم فارسی صحبت می کنند. یعنی ما زبان واحدی داریم و زبان ما غالب است و تنها کشوری که زبان آن فارسی به معنای واقعی است بعد از ایران، افغانستان است.
مقام معظرم رهبری ایرانیها را آنقدر تکریم و احترام نمیکردند که دانشمندان افغان را احترام می گذاشتند
ما معتقدیم رعایت همه چیز برای افغانها شده و مقام معظم رهبری هم همهمیدانند که چه فرد آگاه، بصیر و دوراندیشی است که ابعاد مختلف قضیه را در نظر دارد. یادم هست از آقا وقت گرفته بودیم، آقای ربانی آمده بودند خدمت آقا که آن دوره رئیس جمهور بودند. ما جمع زیادی بودیم و مدت زیادی پشت در ماندیم. تا زمانی که آقای ربانی همه حرف های خود را به آقا زد. اصولا آقا برای این مسائل احترام قائل هستند. بعضی از مولوی ها را آقا آنقدر احترام می کردند که برای ایرانی ها شگفت آور بود. بعد آقا می فرمودند این ها انقلابی هستند. یعنی واژه انقلابی بودن برای آقا یک ملاک شرعی و ارزشی بود. در کمتر ملاقات سیاسی با افغانها بوده که من در محضر آقا نباشم، چه شیعه و چه سنی. من چیزهایی را دیدم از ایشان که فوق العاده مهم است. ایشان، ایرانیها را آنقدر تکریم و احترام نمیکردند که دانشمندان افغان را احترام می گذاشتند، من تصور می کنم انچه لازم بوده، اهتمام به انجامش بوده، اما آنچه انجام نشده، در توان ما نبوده است.
تسنیم: آقای ابراهیمی، حتی خود مهاجرین هم این را قبول دارند که سیاستهای کلی نظام در این جهت نبوده است که بیعدالتی و ظلمی در حق مهاجرین انجام شود، اما متاسفانه این سیاستهای کلی وقتی به مرحله اجرایی میرسد دچار مشکل میشویم، فلان کارمند اداره اتباع، فلان سرهنگ یا سرباز نیروی انتظامی و... فلان مدیرکل منطقه آموزش پروش..و مهاجرین هم متاسفانه فقط با همینها در ارتباط هستند و اینها جلوی چشمشان است.
ربطی به افغان بودن و ایرانی بودن ندارد. برای خود ایرانیها هم در خیلی از ادارات وضع همین است
حجتالاسلام ابراهیمی: این مساله درست است. اما مساله این است که ربطی به افغان بودن و ایرانی بودن ندارد. برای خود ایرانیها هم در خیلی از ادارات وضع همین است. این ها در خود ایران هم اتفاق میافتد، مثلا به تازگی فیلمی از تلویزیون پخش شد که بختیاری ها را ناراحت کرد، خوب اینها که افغان نبودند. این حوادثی است که اتفاق می افتد. یا فرض کنید گاهی در تلویزیون به لهجه رشتی توهین می شود. این حوادث جاری است. لذا وقتی ما در داخل خود این حوادث را داریم نباید آن را به سطح کلان تعمیم داد و ربطش بدهیم به افغانستانی بودن. اینها خطاهای انسانی است که همه جا هم هست و همه جا اتفاق میافتد.
آقا هم همواره می فرمایند که ما در اجرا مشکل داریم، اما ببینید در درگیری هایی که بین مجلس و دولت بوده، آقا همیشه طرفدار دولت هستند، امام (ره) هم همین ویژگی را داشتند. من دو دوره نماینده مجلس بودم . ما به محض اینکه کوچکترین فشاری به دولت می آوردیم یک مرتبه از امام (ره) پیام می آمد که ترمز کنید! آقا هم همنطور هستند.چرا؟ چون اجرا بسیار سخت است، اینکه شما بخواهید 3 میلیون مهاجر را ساماندهی کنید.واقعا سخت و عظیم است. من 22 سال با این ها کار کردم، کسی به اندازه من با امور اتباع کار نکرده، این ها واقعا دلسوزانه کار می کنند. اما جمعیت که زیاد شد درگیری به وجود میآید و این درگیری در خود کشور ما هم هست.
شما ملاحظه کنید ما مثلا با بدحجابی میخواهیم برخورد کنیم. اما ما چه میگوییم؟ چگونه سیاستگذاری میشود و مامور ما چگونه عمل میکند؟ بر اساس اصولی که نظام مشخص کرده، عفاف و حجاب قانونی دارد که در شورای عالی انقلاب فرهنگی تصویب شده است. وقتی ابلاغ میشود چگونه عمل میشد؟ با خیلی تفاوت. یعنی به قدری خرابش کردند که مجبور شدند بگویند فعلا کار نداشته باشید. اجرا واقعا سخت است. درگیری ها وجود دارد و در درگیری ها گاهی بد اخلاقی هم میشود. این ها چیزهایی است که بوده و در امور داخلی هم وجود دارد. قانون خیلی خوب است، اما عمل خوب نیست و این به سیاست های کلی نظام بر نمیگردد.
رحیمافضلی: بگذارید بحث که به اینجا رسید من هم خاطرهای از مقام معظم رهبری نقل کنم. آقا زمانی که به رهبری نرسیده بودند ما خیلی مزاحمشان می شدیم، یک تکه از زیبایی هایی که از ایشان دیدیم را برایتان تعریف میکنم.یک شب چند نفر از مولویهای افغانستانی که میخواستند از مرز رد شوند و به افغانستان برگردند به ما زنگ زدند و گفتند اینها نمی گذارند ما از مرز 2 هزار تومان بیشتر رد کنیم. هیچ قانونی هم نبود و یک نفر آنجا الکی ممانعت ایجاد کرده بود و برای این بندگان خدا مشکل به وجود آمده بود و پولهایشان را گرفته بودند. آن شب ما قرار بود که نزد آقا برویم. ایشان هم آن موقع جوان بودند و شاداب ، رهبری واقعا جوانی ایشان را گرفت. من هم با استاد ربانی بودم. ساعت 12 شد و ایشان آمد و به پاسداران گفتند که یک چیزی بیاورید بخوریم، آمدند و گفتند در سفره سه تکه نان سنگک خشک است. گفتند: چیز دیگری نیست، پنیری چیزی؟ جواب دادند که خیر! گفتند اشکالی ندارد همان را بیاورید. نان خشکها و چای قند آوردند که یک پاسدار گفت بیرون برای فاتحه یک بسته خرما گذاشتهاند برویم چند تا بیاوریم بخوریم. من به شوخی به آقا گفتم حاج آقا فیلم پر میکنید؟ یادم میآید که آقا هم خیلی خندهشان گرفت از این حرف. اما هیچ وقت یادم نمیرود، وقتی آقا شروع کرد به خوردن می دیدم چقدر با گرسنگی می خورد، آدمی که وزیر دفاع بود. خلاصهاش کنم... دو تا موضوع بود که میخواستم به ایشان بگویم. موضوع اول را مطرح کردم و بعد گفتم حاج آقا خبر دارید نمیگذارند افغانها بیشتر از 2 هزار تومان از مرز رد کنند. ایشان بسیار ناراحت شد و عصبانی. 12 شب گفت زنگ بزنید ببینید این موضوع درست است یا خیر؟ زنگ زد و اعتراض کرد و ماجرا را تمام کرد.
من دوست دارم در این سوال اولی که شما مطرح کردید دخالت کنم. ببنید یک زمانی هست که ما بحثمان پیرامون وضعیت ایدهال است و یک وقتی هم درباره واقعیت. اگر واقعیات را بخواهیم درنظر بگیریم ما هم معتقدیم که هیچ دولت و ملتی که به اندازه جمهوری اسلامی در خصوص مهاجرین خوب عمل کرده باشد نداریم. ولی مطلوب چیست؟وضعیت ایدهآل چیست؟ با آن فاصله داریم و جدا کردن این دو وضعیت یعنی وضعیت مطلوب و موجود کار بسیار سخت و دشواری است
این که شما می فرمایید مطلوب ماست و ما امیدواریم، آرمان ها و مطلوب ها، خواستی که شما دارید که پرورده نسل انقلاب هستید و با آن مبناهای ارزشی و نگاه به آن مطلوب همه چیز را نگاه میکنید تحقق پیدا کند.