دیدبان

سلشحور: سینما و سیمای ما اسلامی نیست

سلشحور: سینما و سیمای ما اسلامی نیست

به گزارش دیدبان به نقل از آوینی، قطعا در زمینه صراحت کلام سینمایی، هیچ کس به اندازه فرج الله سلحشور نخواهد بود. مردی که از حوزه هنری تا صدا و سیما و از بازیگری تا کارگردانی آثاری فاخر را در ایران پیموده و هر مصاحبه اش، جای پرداخت و البته غوغایی عظیم دارد. بهانه برای گفتگو با خالق یوسف پیامبر بسیار است و از هر دری سخن بگوییم، می تواند به شجاعت پاسخ وی ختم گردد. اما در این جا بهانه اصلی از گفتگوی اختصاصی آوینی فیلم، ساخت پروژه مطرح حضرت موسی(ع) بوده که زمزمه هایی از اجرای آن مدت ها به گوش می رسد. از طرفی بی مناسبت ندیدیم که از اتفاقات روز سیما و سینمای ایران نیز با مرد سلحشور سینمای ایران صحبت کنیم.

این گفتگوی خواندنی و جذاب از سیما تا سینما و شرایط اکران فیلم هایی چون عصبانی نیستم و قصه ها را از زبان فرج الله سلحشور و برگرفته از آوینی فیلم خواهید خواند.

در خصوص پروژه عظیم حضرت موسی(ع) بگویید که در چه مرحله ای از توافق بسر می برد؟

این پروژه همانطور که اطلاع دارید، با پروداکشن عظیم و طرح برنامه ریزی شده ای اجرایی خواهد شد و ما فعلا با موسسه شهید آوینی برای ساخت به توافق نهایی نرسیدیم و امیدواریم همه چیز برای ساخت سریال حضرت موسی(ع) فراهم شود. نگارش متن سریال کاملا آماده شده است و برای 72 قسمت برنامه ریزی گردید، اما پیش بینی می کنم که تا 80 قسمت هم برسد.

نگارش فیلمنامه حضرت موسی(ع) چند مدت زمان برد و در این مدت از مشورت کدام یک از اساتید دینی و کارشناسان سینمایی بهره بردید؟

اگر بخواهم تک تک افرادی را که در این مدت مورد مشورت و گفتگو قرار گرفتند نام بیرم، باید یک لیست بلند بالایی را تهیه کنم. اما از چند اساتیدی که می توانم نام ببرم، آقای  خاتمی خوانساری، حاج آقا طائب، دکتر میرباقری، حجت الاسلام سیدحسین موسوی زنجانی، دکتر رافعی پور، حجت الاسلام دکتر نقیبی پورفر و آقای جمال شورجه بوده که از ابتدای این مسیر تا کنون همیشه در کنارم حضور داشتند. از ابتدای نگارش فیلمنامه تا این لحظه 4 سال و 8 ماه طول کشیده است که بتوانیم کار نوشتن را به سرانجام برسانیم و البته 1 ماه دیگر هم برای روتوش نهایی نیاز داریم تا فیلمنامه کاملی داشته باشیم.

در ساخت آثار فاخری همانند سریال فوق معمولا از افراد خارجی نیز بهره می گیرند، شما تا چه حد به خود اتکایی ایرانی ها فکر می کنید؟

این پروژه هم با ساخت سریال یوسف پیامبر تفاوتی ندارد و فقط کار عظیم تری خواهد بود. من به خوبی به هنر و توانمندی های بچه های ایرانی اعتقاد دارم و می دانم کاملا می توان به خودمان متکی باشیم. آن هایی که به دنبال افرادی در آن طرف مرزها هستند، خارجی پسندند و معتقدم چون کار را بلد نیستند به دنبال بزرگ کردن پروژه می باشند.

چقدر به دوران جدیدی که امروز رسما با معارفه آقای سرافراز شروع گردیده است، امیدوار هستید؟

با توجه به شناختی که از ایشان دارم، خیلی به آقای سرافراز امیدوارم. ایشان 20 سال تجربه مفید و موفق رسانه ای داشته است و آن طور که می دانم، کاملا پایبند به ارزش ها بوده اند. به هر حال حضور مستمر در یک مجموعه و انجام موفقیت آمیز کارها بسیار مهم است که آقای سرافراز صورت داده است و در این مدت دست از اعتقادات خود برنداشته است. امیدوارم شرایط مناسبی پیش بیاید و برعکس دوران ضرغامی کار شود.

شما جزو منتقدین همیشگی سینمای ایران در این چندساله بوده اید. فکر می کنید در دوران جدید مدیران سینمایی تا چه اندازه گرایش ها تغییر کرده است؟

با آمدن دولت جدید و عدم وابستگی فکری مدیران سینمایی با انقلاب، به دوران بدتری هم رسیده ایم. متاسفانه همقرینه نبودن با آرمان های کشور، گام های انحطاط و سقوط سینما را بیشتر کرده  است. امروزه زاویه سینمای ایران با انقلاب اسلامی محسوس است، به طوری که فیلمسازی چنان وقیحانه اعلام می کند که کسی نمی تواند جلوی مرا بگیرد و مانع از ساخت فیلم های من شود!
اما اکران فیلم های قصه ها و عصبانی نیستم با توجه به انتقادات نهادهای انقلابی متوقف شده است.
باورم نمی شود که به طور کامل عقب نشینی شده باشد و به نظرم مانند مُسکنی می ماند و دوباره همین شرایط نامناسب پیش می آید. مانند خانه سینما می ماند که وقتی تحولی رخ می دهد و انتظار می رود که افرادی متعهد تر و مکتبی تر به صحنه بیایند، خیلی راحت می بینیم که دولت جدید همان افراد را وارد می کند و اعتراضات بی نتیجه می ماند.

فکر می کنید چرا می بایست در داخل مملکت آثاری سیاه و تاریکی تولید و عرضه گردد؟

برای این که در جمهوری اسلامی ایران، سینمای آن اسلامی نیست. تلویزیون این جا برای جمهوری اسلامی نیست.سینما و تلویزیون ما مانند شعبه ای از یهود عمل می کند و هیچ سنخیتی با اسلام  و اعتقادات مردم و مکتب اسلامی ندارد. انگار شعبه ای از سیمای صهیونیسم در این جا وجود دارد. برای همین نام  صدا و سیما را به رسانه ملی تبدیل می کنند.

اما این عنوان رسانه ملی به تعبیر مردمی کردن سیمای ایران قلمداد می شود؟

اسلام واقعی دقیقا برعکس چیزی است که ارائه می شود. اسلام خیلی مردمی تر از کلمه ملی است. وجود خدا و پیامبر خیلی مردمی تر از عنوان ملی هستند. واقعا آدمی نمی داند در مقابل این همه مسائل چه بگوید؟ یکی هم که اعتراض می کند، در نهایت آب از آسیاب تکان نمی خورد.

مرتبط‌ها

بیشترین سقوط ارزش سهام وال استریت در یک روز

دولت آمریکا به کشتن شهروندان ایرانی افتخار می‌کند

مقابله با کرونا از منظر حکمرانی (1)

آمریکا برای آزادی مزدور اسرائیلی، دست به تهدید و ارعاب زد

افشای نام‌های جدید از شاهزادگان بازداشت‌شده

استیصال رسانه‌ای ائتلاف در یمن