دیدبان

راز سجده و گریه طولانى امام سجّاد(ع)

راز سجده و گریه طولانى امام سجّاد(ع)

به گزارش دیدبان به نقل از افکار ، یکى از غلامان امام سجّاد علیه السّلام روایت کرد، روزى آن حضرت به سوى بیابان رفت، من به دنبال او رفتم تا اینکه دیدم آن حضرت پیشانى بر روى یک سنگ سخت نهاد و به سجده رفت، و من در کنار او ایستادم، صداى ناله و گریه ‏اش را مى ‏شنیدم، شمردم هزار بار در سجده این ذکر را خواند:
«لا اله الّا اللَّه حقّا حقّا، لا اله الّا اللَّه تعبّدا و رقّا، لا اله الّا اللَّه‏ ایمانا و صدقا، حقا و تحقیقا»
 معبودى جز خداى یکتا و بى‏ همتا نیست، آن معبود یکتا و بى‏ همتا را از روى ایمان و صدق عبادت و بندگى مى‏ کنم سپس سر از سجده برداشت، دیدم محاسن و صورتش غرق از آب اشک چشمش بود، عرض کردم: «اى مولاى من! آیا وقت آن نرسیده که حزن و اندوه تو به پایان برسد؟ و از گریه‏ ات کاسته شود؟» امام سجّاد علیه السّلام فرمود: «واى بر تو، یعقوب بن اسحاق بن ابراهیم علیه السّلام یکى از پیامبران و پسر پیامبر بود، دوازده پسر داشت، خداوند یکى از آن پسرانش (یوسف) را از نظر او غایب کرد، از اندوه و غم فراق او، موى سرش سفید شد، کمرش خم گردید، و بر اثر گریه بسیار نابینا شد، با اینکه آن پسر در همین دنیا زنده بود، ولى من پیکرهاى پاره پاره پدر و هفده نفر از بستگانم را در قتلگاه افتاده دیدم، بنابراین چگونه‏ اندوه من تمام شود و از گریه‏ ام کاسته گردد؟»
پی نوشت:غم نامه کربلا / ترجمه اللهوف على قتلى الطفوف، ص ۲۲۸ .

مرتبط‌ها

شیطان به چه کسی کار ندارد؟

عکس/علامه جعفری و شاگرد ژاپنی اش

آیت الله بهجت: خاک بر سر شیعه!

مرحوم دولابی:بزرگ خانه، اگر تکان نخورد خانه محفوظ‌تر است!

حدیث/ سخن امیرالمومنین(ع) درباره فایده نگاه به سبزه زار

هرکس فکر می‌کند ظلم با گفتگو کنار می‌رود، آدم ساده‌ای است