دیدبان: تا به امروز نزدیک به یکسال و سه ماه از عمر دولت یازدهم میگذرد؛ هر چند کسی از دولت در این مدت انتظار معجزه در حوزههای گوناگون که احساس کاستی میشد، نداشت، اما در حال حاضر انتقاد نسبت به عملکرد دولت در برخی حوزها و به خصوص اقتصاد زیاد است؛ به خصوص از زمانی که گزارشهای دولت درباره نرخ رشد اقتصادی بهار و نرخ بیکاری تابستان امسال اعلام شد.
به گزارش افکارنیوز ، در این رابطه، سید محمد غرضی، یکی از کاندیداهای انتخابات ریاستجمهوری دولت یازدهم معتقد است که «آنچه که دولت و مجموعه دستگاههای اداری میگویند، با آنچه که در جامعه اتفاق میافتد، هنوز فاصله دارد.» وی در گفتوگو با «افکارنیوز» با اشاره به گفته رییسجمهور درباره اینکه مردم یک مقداری این قضایا (بهبود شاخصها) را دیر متوجه میشوند، تصریح کرد: «این حرف درست است که مردم دیر متوجه میشوند، ولی خود دولت هم به نظرم دیر متوجه میشود این گزارشها با زندگی مردم فاصله دارد.» به گفته وی، «من برای این حرف خود یک دلیل بیشتر ندارم و اینکه میزان نقدینگی ۶۴۰ هزار میلیارد تومان شده است.»
* محاسباتی که دولت از نرخ رشد اقتصادی و نرخ بیکاری داشته، تا به امروز مورد انتقاد بسیاری از کارشناسان قرار گرفته است. براساس محاسبات مقدماتی بانک مرکزی، نرخ رشد اقتصادی بهار ۴.۶ درصد و براساس گزارش مرکز آمار ایران، نرخ بیکاری تابستان امسال تکرقمی و ۹.۵ درصد شده است. دولت همچنین با توجه به این آمارها، معتقد است که اقتصاد ایران در حال عبور از رکود است. نظر شما در این رابطه چیست؟
به نظر میرسد گزارشهای دولت آقای روحانی و وزرای ایشان، بیشتر برمبنای گزارشهای دستگاههای اداری است. خود آقای روحانی هم گفتند که تورم باید از جیب مردم برداشته شود تا معلوم شود نرخ تورم کاهش یافته است. خود آقایان هم گفتند که جلوی رشد تورم را گرفتند؛ در عین شرایطی که مرکز آمار گفته باشد نزدیک به ۶۰۰ هزار شغل در یک سال گذشته از دست رفته باشد. اما آنچه که دولت و مجموعه دستگاههای اداری میگویند، با آنچه که در جامعه اتفاق میافتد، هنوز فاصله دارد. خود آقای روحانی هم گفتند که مردم یک مقداری این قضایا را دیر متوجه میشوند. این حرف درست است که مردم دیر متوجه میشوند، ولی خود دولت هم به نظرم دیر متوجه میشود این گزارشها با زندگی مردم فاصله دارد.
* چرا؟
من یک دلیل بیشتر ندارم؛ اینکه میزان نقدینگی حدود ۳ ماه است که اعلام نشده است.
* آخرین رقم، ۶۴۰ هزار میلیارد تومان است.
بله، ۶۴۰ هزار میلیارد تومان نقدینگی در حالی است که زمانی که دولت به روی کار آمد، ۴۷۰ هزار تومان حجم نقدینگی بود. بنابراین نزدیک به ۲۰۰ هزار میلیارد تومان به حجم نقدینگی کشور افزوده شده است. در این موارد به نظر میرسد دولت باید حواسش جمع شود که خدایی نکرده دیر متوجه مسایل نشود. برای اینکه اگر واقعا نزدیک به ۲۰۰ هزار میلیارد تومان ظرف یکسال و اندی به حجم نقدینگی اضافه شده باشد، در احتمال اینکه بتواند رشد اقتصادی مثبت شده باشد، یا اینکه بشود شیب رشد تورم را کند کرد، باید با تردید نگاه کرد. با این حساب، باید دقت شود که اعتبار بسیار خوبی که دولت آقای روحانی به دست آورده، خدشهدار نشود.
* تورم الان تقریبا به ۲۰ درصد کاهش یافته است؛ این در حالی است که در مردادماه سال گذشته تورم حدود ۳۵ درصد بود. شما این کاهش ۱۵ درصدی نرخ تورم را به دلیل عملکرد دولت یازدهم میدانید، یا اینکه همانطور که محمود بهمنی، رییسکل بانک مرکزی دولت دهم در اردیبهشتماه پارسال اعلام کرده بود، تورم روند کاهندهای را آغاز کرده بود و برای همین امروز نرخ تورم کاهش یافته است.
ببینید، حرفهای دولت آقای احمدینژاد خیلی در جامعه انعکاس مثبت نداشت. به همین دلیل حرفهای آقای بهمنی در آن مقطع زمانی لمس نشد و اتفاقاتی که در دولتهای نهم و دهم افتاد، به قدری حوزه اقتصاد را شکننده کرده بود که این حرفها شنیده نمیشد؛ حتی اگر از یک حقیقتی برخوردار بود.
اما این دولت آنچه که کرد، در تقابل با تصمیمگیریهای دولت قبل بود، بنابراین حرف این دولت بهتر شنیده میشد. اینکه شما بخواهید قضاوت را برعهده مردم بگذارید، در این مورد یک مقداری سخت است. باید با عدد و رقم با مردم صحبت کرد؛ نه با گفتههای مسوولان.
* شما موضوع عدم انسجام در تیم اقتصادی دولت قبول دارید؟
من همانطور که بارها در مناظرهها عنوان کردم، هیچ دولتی منسجم اقتصادی را در طول ۱۰۰ سال گذشته ندیدم. معمولا فاصله خیلی زیادی بین رییس دولت و دستگاههای دیگر و قدرتهای دیگر وجود دارد. من حداقل از سال ۱۳۳۰ به خاطر دارم، دولتها از انسجام سیاسی، اقتصادی و اداری کم بهره بودند. این موضوع شدت و ضعف داشته، ولی هرگز رییس دولت موفق نشده که سیستم را به سمتی ببرد که بتواند جوابگوی مردم باشد. گروههای مختلف در امور اقتصادی و اداری و سیاسی دخالت میکنند.
* زمانی که دولت روی کار آمد، با توجه به تیم اقتصادی که داشت، به نظر میرسید در حوزه اقتصاد بتواند بهتر از این عمل کند، ولی این اتفاق نیفتاد.
آقای روحانی تصورشان هنوز هم بر این است که خودشان میتوانند سیستمهای مختلف اقتصادی و اداری را کنترل کنند، ولی به حدی این سیستم گسترده است که آقای روحانی و مجموعه دولت از پس این موضوع برنمیآیند. شما وضع بانکها، واردات و صادرات را ببینید. گروههای مختلف به صور مختلف از حفرههایی که در دولت موجود است، استفادههای فراوانی میکنند و معمولا دولت را در مقابل عمل انجام شده قرار میدهند. دولت به خاطر اینکه از گروههای مختلف سیاسی تشکیل شده است، توانایی اینکه بتواند همه حفرهها را به دست آورد و پیدا کند و با آن مبارزه کند را ندارد.
* پارسال در دوره انتخابات ریاستجمهوری، تقریبا تمام کاندیداها روی احیای سازمان مدیریت و برنامهریزی تاکید داشتند. احیای سازمان مدیریت جزو یکی از شعارهای انتخاباتی آقای روحانی هم بود. اما به نظر میرسد هماکنون چنین عزمی وجود ندارد و دولت نیز تمایلی به احیای سازمان ندارد. شما دلیل این موضوع را چه میدانید؟
به خاطر اینکه احیای سازمان مدیریت و برنامهریزی مستلزم متمرکز شدن قدرت اقتصادی است و در حال حاضر امکان تمرکز در اداره سیاستهای اقتصادی وجود ندارد، بنابراین این دولت موفق نمیشود به اینکه سازمان مدیریت و برنامهریزی را به صورت قبلی احیا کند. چراکه تا زمانی که مدعیانی برای اداره کشور در امر اقتصاد مثل قارچ روییدند، آنها امکان ندارد بگذارند که دولت بتواند این کار را انجام دهد؛ ضمن اینکه اگر دولت بخواهد این کار را انجام دهد، با تمرکز برنامهریزی توفیق اینکه کشور را اداره کند، ندارد. برنامهریزی متمرکز مستلزم قدرت سیاسی متمرکز است. وقتی قدرت سیاسی متمرکز نباشد، برنامهریزی نمیتواند متمرکز شود.
* شما اگر به عنوان رییس دولت یازدهم انتخاب شده بودید، فکر میکنید میتوانستید سازمان را احیا کنید؟
در این مورد باید بگویم شعار من خیلی برای مردم مفهوم بود. من میگفتم که دولت نباید بیش از درآمد، هزینه کند. اگر قدرت سیاسی با این شعار موافقت میکرد که دولت نباید بیش از درآمد خود هزینه کند، تمامی این جریانات معارض زمین میریخت، یعنی اصلا کسی جرأت نمیکرد که به دولت بگوید تو بیشتر هزینه کن تا من بمانم، بلکه باید قدرت سیاسی میگفت باید کشور و نظام اسلامی و جمهوری اسلامی بماند.
* به نظر شما آقای روحانی در حوزه اقتصاد چه کارهایی میتوانست انجام دهد که انجام نداده است؟
آقای روحانی هر آنچه که در توان سیاسیاش بوده، انجام داده است. آقای روحانی نمیتواند یک آدم اقتصادی باشد، باید تیم اقتصادیاش جوابگو باشد. آقای روحانی با شعار اعتدال آمده و در جریان سیاسیاش موفق است، اما در جریان اقتصادی و اجتماعیاش باید بقیه کابینه او پاسخ باشند.