به گزارش دیدبان به نقل از پایگاه اطلاع رسانی مجاهدین ، در حالی که اشرف تعطیل شده و پسمانده های گروهک نیز در لیبرتی در محاصره ارتش عراق قرار دارند و هیچ کشوری حاضر نیست آنها را بپذیرد؛ کسی نیز حرف ها و ادعاهایشان را جدی نمی گیرد و در یک کلام گروهک در پله آخر سقوط و نیستی قرار دارد، مریم قجر به سرش می زند که نامهای به اخیانی بنویسد و از او به عنوان مسئول اول گروهک بخواهد که برای تعیمق انقلاب ایدئولوژیک!! در گروهک ایده مضحک « هزار همردیف» را عملی کند. مریم قجر مدعی می شود که در صورت تحقق ایده« هزار زن قهرمان» تمام ساختار گروهک متحول شده و پیروزی تضمین خواهد شد!! و نیاز ضروری و حیاتی پیشرفت گروهک و سرنگونی نظام اسلامی همین تحقق این ایده من درآوردی است و در ادامه از اخیانی می خواهد که هزار زن قهرمان یا همردیف را حداکثر تا شهریور ۹۴ تشکیل دهد.
زهره اخیانی نیز یک روز بعد با ارسال پیامی به مریم قجر می نویسد درخواست تشکیل شورای مسخره «هزار زن قهرمان» را با گوش جان شنیده و بیان این مسئله نهایت پاکبازی،خلوص و فروتنی مریم قجر را نشان می دهد.!! و در ادامه به وی اطمینان می دهد تا شهریور ۹۴ این ایده را عملی کند و در پایان ضمن معرفی مژگان پارسایی و زهرا مریخی به عنوان رئیس و نایب رئیس این شورای تخیلی به مریم قجر تشکیل این شورای ساخته نشده را تبریک می گوید.
واقعا اگر این دو نامه نشانه تشدید بیماری روانی مریم قجر و سایر سرکردگان گروهک نیست، پس نشانه چیست؟ شکستها و ناکامیهای پی در پی گروهک به کلی مریم قجر را از دنیای واقعی جدا و وارد یک فضای ذهنی تخیلی کرده است؛ که ظاهرا روز به روز نیز تشدید می شود. به این بیماری آلزایمر را نیز باید اضافه کرد چرا که وی یا فراموش کرده و یا خود را به فراموشی زده و دقیقا نمی داند خود، گروهک و لیبرتی در چه وضعیتی هستند؟ و آیا اصولا هزار نفر برای مریم قجر مانده که او دستور تشکیل شورای هزار زن صادر می کند؟ و باز این که این شورای بی سر و ته (که معلوم نیست چیست) چگونه قرار است ساختار گروهک را متحول و پیروزی را برای آن تضمین کند؟
تنها و تنها می توان این نامه نگاریها را روحیه دادن به منافقین سرخورده در لیبرتی و نشانهی تشدید بیماری سران گروهک دانست و لا غیر و جز این هیچ نفعی غیر از اینکه موجبات شادی، خنده و تمسخر خوانندگان آن را فراهم کند نشانه چیز دیگری نیست.