دیدبان

از افول حوزه نجف تا رونق حوزه علمیه قم

از افول حوزه نجف تا رونق حوزه علمیه قم

به گزارش دیدبان به نقل از رسای اندیشه، در اول قرن دهم واقعه‌ای بسیار مهم در تاریخ ایران رخ داد که نقطه عطفی در تاریخ تشیع محسوب می‌شود. ایران در قرن اول هجری -پس از آن که مسلمین آن را فتح کردند- با ولاء و محبت اهل بیت آشنایی نداشت. در قرن دوم هم‌زمان با حکومت امویان بود که تشیع در آن ریشه دوانید و مردم با ولای اهل بیت علیهم السّلام تا حدی مأنوس شدند. پس از اقامت امام رضا علیه السّلام در خراسان در اواخر قرن دوم و سوم -در ثلث اول دوران حکومت بنی‌عباس- تشیع ظهور خود را آغاز کرد و در قرن چهارم و پنجم هم‌زمان با حکومت آل‌بویه انتشار یافت و طی مدتی در عهد سلجوقیان گرفتار رکود و توقف شد و سرانجام در دوره حکومت مغول‌ها از قرن هفتم، دامنه تشیع در ایران رو به گسترش نهاد تا آن که شاه اسماعیل صفوی در قرن دهم بر حکومت دست یافت و از همین قرن بود که تشیع، همه سرزمین ایران را زیر پوشش خود قرار داد. (تاریخ تشیع، ص 313)

پس از شاه اسماعیل پسرش، شاه طهماسب به حکومت رسید. وی از بزرگترین مرجع شیعه، محقق ثانی دعوت کرد تا به ایران بیاید و مسئولیت امور دینی را به عهده بگیرد. شاه طهماسب با صدور حکمی عام همه احکام شیخ الاسلام محقق ثانی را واجب الاطاعه اعلام کرد و در حکم دیگری که شاه طهماسب برای محقق کرکی نوشت وی را به عنوان نائب الامام توصیف کرده است .(عالمان و فقیهان همکار با دولت، ج1، ص 288)

محقق کرکی، شهید ثانی، مقدس اردبیلی، شیخ بهایی و ... از جمله فقیهان عصر حکومت صفویان می‌باشند. در دوره کوتاه 1291 تا شعبان 1312 ق بود که مرجعیت عظمای تشیّع با هجرت میرزای شیرازی از نجف به سامرا مرکزیت خود را از دست داد؛ هر چند که در همان زمان از رونق علمی حوزه نجف کاسته نشد. بعد از میرزای شیرازی، بار دیگر نجف مرکزیت خود را باز یافت و در جریان مشروطه، مراجع نجف انقلاب را از آن پایگاه علمی هدایت می‎کردند.

در دوره کوتاه 1291 تا شعبان 1312 ق بود که مرجعیت عظمای تشیّع با هجرت میرزای شیرازی از نجف به سامرا مرکزیت خود را از دست داد

در جنگ جهانی اول، حوزه نجف شهرت خود را به آفاق رساند. مبارزه آزادیبخش مردم عراق و جنوب ایران بر ضد انگلیسیها به رهبری مراجع از نجف رهبری میشد. نجف همچنان مرکزیت خود را حفظ کرد تا این که حوزه قم توسط حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی تأسیس شد و آیتالله بروجردی رهبری تشیّع را به دست گرفت و از آن به بعد حوزه قم و نجف مرجعیت را دست به دست میچرخاندند یا با حفظ توازن به رهبری امت شیعه میپرداختند .(مفاخر اسلام، ج 3، ص 230)

دست‌کم هشت سال پیش از آن‌که آیت‌الله شیخ عبدالکریم حائری در 1300ش حوزه علمیه قم را تأسیس کند، انتقال مرجعیت شیعه از عراق به ایران و تأسیس حوزه علمی منسجمی در قم یا مشهد را کسانی چون شیخ‌اسداللّه ممقانی در ایران مطرح کرده بودند. آیت الله حائری دانشمند زبده و معروفی بود که سال‌ها در سامرا و نجف نزد استادان مشهوری چون سیدمحمد فشارکی اصفهانی، میرزامحمدحسن شیرازی، آخوند ملامحمدکاظم خراسانی و سیدمحمدکاظم طباطبائی یزدی مدارج عالی‌فقه و اصول را گذرانده و سال‌ها نیز در کربلا تدریس کرده بود و از 1332 یا اوایل 1333 در اراک مستقر شده و ضمن تدریس، امور حوزه علمیه آن شهر را به‌طور مستقل مدیریت کرده بود. در واقع همین سابقه علمی و مدیریتی او بود که موجب دعوت او به قم گردید و در تأسیس و اداره حوزه علمیه نوپای قم نیز به کار او آمد.

با استقرار آیت الله حائری در قم بسیاری از شاگردان او که در اراک به سر می‌بردند، از جمله اشخاص برجسته‌ای چون سیدمحمدتقی خوانساری، سیداحمد خوانساری، سیدروح‌اللّه خمینی (امام خمینی)، سیدمحمدرضا گلپایگانی و شیخ محمدعلی اراکی به قم آمدند. آیت الله حائری در مدت اقامت حدود پانزده ساله خود در قم که در اوج باروری علمی نیز بود، با مدیریت قوی خود حوزه علمی نیرومندی را به‌وجود آورد.

بعد از میرزای شیرازی، بار دیگر نجف مرکزیت خود را باز یافت و در جریان مشروطه، مراجع نجف انقلاب را از آن پایگاه علمی هدایت می‎کردند

عوامل سیاسی و اجتماعی دیگری هم در آغاز تأسیس حوزه علمیه قم بر رونق آن افزود... ورود عالمان بزرگ و مشهوری چون سیدابوالحسن اصفهانی و میرزا محمدحسین نائینی از نجف ‌به قم و استقبال باشکوه آیت الله حائری از آنان و واگذاری محل تدریس خویش به آنان نیز در این مقطع زمانی سبب تقویت این حوزه گردید.

در فاصله وفات آیت الله حائری تا مهاجرت آیت الله بروجردی به قم، ریاست اداره حوزه علمیه قم برعهده سه تن از استادان بزرگ این حوزه قرار گرفت: سیدمحمد حجت کوه‌کمری، سیدمحمدتقی خوانساری و سیدصدرالدین صدر. گفتنی است که پس از فوت آیت الله حائری، با توجه به شرایط دشواری که رژیم پهلوی برای حوزه و روحانیان به وجود آورده بود، خاصه اتفاقاتی که در حوزه علمیه مشهد رخ داده بود، بیم آن می‌رفت که حوزه علمیه قم نیز تعطیل شود؛ در این شرایط بود که این سه تن تصمیم گرفتند با تشریک مساعی حوزه علمیه قم را از این خطر نجات بخشند.


فعالیت امام خمینی هم در این دوره به عنوان یکی از استادان مبرِّز حوزه چشمگیر بود، خاصه درس اخلاق او تأثیری زیادی بر طلاب داشت. با تمام کوششی که سه مرجع مذکور در حفظ و اداره حوزه علمیه قم در این مقطع زمانی مبذول داشتند، از طرفی به دلیل فشار حکومت وقت و از سوی دیگر به سبب عدم‌ تمرکز در زعامت و مرجعیت حوزه، وضع عمومی حوزه علمیه قم در این برهه نابسامان بود

در اوایل دهه بیست شمسی، شماری از بزرگان و استادان حوزه علمیه قم که از عدم مدیریت متمرکز این حوزه نگران بودند از آیت‌اللّه‌حاج آقاحسین بروجردی خواستند که از بروجرد به قم بیاید.

در اوایل دهه بیست شمسی، شماری از بزرگان و استادان حوزه علمیه قم که از عدم مدیریت متمرکز این حوزه نگران بودند و از سویی از مقام علمی و نفوذ اجتماعی و دینی آیت‌اللّه‌حاج آقاحسین بروجردی، آگاهی داشتند، از او خواستند که از بروجرد به قم بیاید. امام خمینی و حاج‌آقاروح‌اللّه کمالوند از علمای خرّم‌آباد در این زمینه کوشش بیشتری مبذول داشتند. آیت الله بروجردی با پذیرش این درخواست، در محرّم 1364/ آذر 1323ش در قم ساکن شد. در تحکیم جایگاه و مرجعیت آیت الله بروجردی در هنگام اقامت در قم نیز نقش امام خمینی چشمگیر بود. آیت الله بروجردی به عنوان عالی‌ترین مقام علمی دینی ایران در عهد خود و نیز به عنوان مرجع تقلید علی‌الاطلاق و رئیس حوزه علمیه قم، برای پیشبرد امور دینی و حوزوی، کسانی را رابط خود با حکومت قرار داده بود و پیام‌ها یا اعتراضات و تذکرات خود را از طریق آنان به شاه یا مقامات دیگر ابلاغ می‌کرد.

آیت الله بروجردی برای حفظ و ارتقای حوزه علمیه قم از حیث علمی شیوه جدید خود را در تحقیق و تدریس مباحث فقه ارائه کرد که در قم سابقه نداشت و نسلی از شاگردان با استعداد در این زمینه تربیت کرد که استادان و مراجع آینده حوزه شدند؛ برای احیا و چاپ کتاب‌های عمده حدیثی و فقهی و رجالی شیعه تلاش زیاد مبذول داشت، به ادامه تحصیل طلاب و تشویق افراد با استعداد به شیوه‌های مختلف توجه نشان داد، طلاب را به مبانی مسائل و مباحث فقه و رجال و بیان مآخذ هرکدام و این‌که هر مسئله‌ای از چه وقت و چرا وارد حوزه اسلامی شده است، متوجه کرد.

مرتبط‌ها

شیطان به چه کسی کار ندارد؟

عکس/علامه جعفری و شاگرد ژاپنی اش

آیت الله بهجت: خاک بر سر شیعه!

مرحوم دولابی:بزرگ خانه، اگر تکان نخورد خانه محفوظ‌تر است!

حدیث/ سخن امیرالمومنین(ع) درباره فایده نگاه به سبزه زار

هرکس فکر می‌کند ظلم با گفتگو کنار می‌رود، آدم ساده‌ای است