دیدبان: موج بیداری اسلامی که از تونس و مصر به لیبی و بحرین کشیده شد و چندصباحی نیز کشور یمن را تحت تاثیر خود قرار داد، با دسیسه های استکبار و سران مرتجع و دیکتاتور عرب به رهبری آل سعود در عربستان و خرج دهها هزار میلیارد دلارهای نفتی برای مدتی دچار سکته و انحراف شد.

به گزارش پایگاه خبری- تحلیلی "خیبرآنلاین"، پس از پیروزی های اولیه ملت ها بر دیکتاتورهای وابسته به غرب و آمریکا، دولت های جدید یا به انحراف کشیده شدند و یا بحران های ساختگی بسیاری بر آنان تحمیل شد و عملا بیداری شکل گرفته در کشورهای مذکور، همینک دوران گذار از مرحله ای به مرحله دیگر را طی می کند.

همزمان با این اتفاق، سرکوب انقلابیون بحرینی با حضور آشکار نظامیان عربستان سعودی در خیابان های منامه و سایر شهرها، در دستور کار مزدوران استکبار در منطقه قرار گرفت و از سوی دیگر، طراحی کاریکاتوری از موج بیداری اسلامی در سوریه با تسلیح و تجمیع مشتی تروریست خونخوار بین المللی تحت عناوین مختلف و تلاش آشکار سران عرب وابسته به آمریکا برای سرنگونی دولت بشار اسد که از محورهای مهم مقاومت بود، تمرکز رهبران امت اسلامی را به خود معطوف نمود.

ظهور گروهک جنایتکار و تکفیری داعش در سوریه و توسعه آن به عراق و تلاش برای گستراندن ابعاد خشونت آنها در سایر بلاد اسلامی که از سوی وهابیت و آمریکا حمایت رسمی می شدند، نیز سد دیگری برای روند موج بیداری اسلامی شناخته می شد.

اما همه اینها، با تدابیر فنی، هنرمندانه و عالمانه رهبران امت ناب اسلامی یکی پس از دیگری مرتفع شده و یا در حال حل و فصل مسایل هست.

در سوریه، اگرچه خرابی ها و کشتار عجیبی شکل گرفت، اما در نهایت، دولت بشار اسد با برگزاری یک انتخابات بی نظیر و کسب رای قابل توجه از سوری ها، همینک قدرتمندتر از قبل اداره امور را برعهده گرفته است.

داعشی ها که به واسطه خیانت برخی افسران نظامی و مسئولان کشوری عراقی وابسته به حزب صدام معدوم با سرعتی خیره کننده موفق به اشغال مناطق مهمی از این کشور شدند، با هوشیاری مرجعیت شیعه و مفتی های سنی بابصیرت در این کشور و نیز، با انتقال تجربه از کشورهای همسایه و تجهیز نیروهای نظامی عراقی، به یکباره نه تنها در پیشروی های خود متوقف شدند بلکه مناطق اشغال کرده را یکی پس از دیگری از دست می دهند و اینک در برزخی سخت گرفتار شده اند.

مقاومت فلسطین در غزه نیز درسی تاریخی به صهیونیست ها داد و در شرایطی که عرب های مرتجع منطقه مشغول تجهیز داعش و فضاسازی رسانه ای برای بزرگنمایی آن بودند و از فلسطین به صورت کامل غفلت کرده و بعضا، در پشت پرده از تهاجم اسراییل علیه غزه حمایت به عمل آورده بودند، با حمایت آشکار انقلاب اسلامی و حزب الله لبنان و دولت سوریه و سایر ملت های مسلمان موفق شدند پس از 51 روز مقاومت، شروط خود را بر سگ هار آمریکا در منطقه تحمیل نموده و نظامیان صهیونیست را پشت دیوار غزه با ترس و لرز نگهدارند. این درحالی بود که تسلیح کرانه باختری از سوی انقلاب اسلامی به صدای بلند اعلام شد و امروز، اسراییل از تشکیل جبهه ای جدید و قدرتمند در این منطقه نیز به هراس افتاده است.
 

در کنار اتفاقات مذکور، فوران آتش انقلاب در یمن و خیزش دوباره موج بیداری اسلامی در این کشور آن هم بیخ گوش عربستان سعودی، حکایت از آن دارد که توقف تحمیلی این موج، مانند آتش زیر خاکستری بود که اینک بارقه های شعله ورشدن آن دیده می شود.

یمن کشور سوق الجیشی در جنوب غرب آسیاست که از سویی به دریای سرخ و از سوی دیگر به دریای عرب و اقیانوس هند راه دارد. منطقه ای در جنوب عربستان و مجاور استان های شیعه نشین سعودی که از قضا از دیکتاتور آل سعود به تنگ آمده و هر از گاهی اعتراضاتی را برعلیه حکومت رو به زوال مرکزی برپا می کنند.

یمن بیش از 23 میلیون نفر جمعیت دارد که نزدیک به 45 درصد آنها را شیعیان تشکیل می دهند.

جنبش الحوثی ها که سالهاست درصدد تحقق مطالبات خود از دولت هستند، این بار به رهبری سید عبدالملک الحوثی جوان، جنبش "انصارالله" را تشکیل داده و ضمن استفاده از تجربیات اعتراضات قبلی، با پختگی و درایت خاصی وارد کارزار انقلاب شده اند.

سید عبدالملک خود را از مریدان سید حسن نصرالله در حزب الله لبنان می داند و امسال راهیپمایی عظیم یوم القدس العالمی را در لبیک به ندای امام خمینی(ره) با حضور میلیون ها یمنی برگزار کرد. تظاهراتی که نشان دهنده قدرت بالای به میدان کشاندن مردم از سوی آنها را داشت.

سید به خوبی متوجه توطئه های دشمنان ملتش شد و از همان ابتدا اعلام کرد که اولا انقلاب در حال شکل گیری فقط به شیعیان و منطقه خاصی از یمن اختصاص ندارد، و ثانیا، هدفش نه تجزیه یمن، که سرنگونی دولت فاسد وابسته به عربستان سعودی است.

بیانیه 10 کشور علیه انقلاب مردم یمن ناخواسته موجب اعتماد هرچه بیشتر یمنی ها به سید و یارانش شد و اینک، صنعا، پایتخت یمن، در اختیار انقلابیون است اما آنان اعلام کرده اند هرگز قصد درگیری و تصرف هیچ مکانی را ندارند و دولت باید خود را کنار بکشد تا نظامی جدید در این کشور پایه گذاری شود.

سران دیکتاتور عربستان سعودی این روزها دیگر به فکر داعش و تروریست های اجاره ای خود نیستند بلکه همه توجهشان را معطوف به کشور همسایه در جنوب کرده اند. آل سعود پیام انقلاب مردم یمن را به خوبی دریافته است. آنها می دانند که اگر این انقلاب به پیروزی برسد، موج آن استان های جنوبی و شاید سراسر عربستان را فرا بگیرد و آن زمان است که خائن الحرمین، باید پایه های شکسته و از هم گسسته تخت دیکتاتوری اش را ترک کند.

اگرچه سیر تحولات در یمن به شدت سرعت گرفته اما تا لحظه انتشار این خبر، منصور هادی، رییس جمهور، در اقدامی نمادین، نخست وزیر را برکنار نمود و خواستار تشکیل دولت وحدت ملی با حضور الحوثی ها شد؛ اقدامی که از سوی انقلابیون الحوثی رد شده و آنان صراحتا اعلام کرده اند تا تشکیل نظام جدید مورد خواست مردم از پای نخواهند نشست.

اینک، باید به انتظار نشست و مشاهده کرد که آیا فاز جدید موج بیداری اسلامی از کشور یمن در همسایگی عربستان آغاز می شود؟ آیا این موج، به کشورهای همسایه و سایر بلاد اسلامی نیز سرایت خواهد کرد؟ آیا اتفاقات جدیدی که در منطقه شکل گرفته است، در راستای عبور از پیچ بزرگ تاریخی است که امام خامنه ای چندسالی است از آن سخن گفته اند؟

در این باره، همگام با تحولات درحال شکل گیری، مطالب گفتنی دیگری را ارایه خواهیم کرد.