به گزارش دیدبان به نقل از افکار ، امام کاظم (ع) فرمود: به یکى از فرزندانش:
اى پسر جانم، بر تو باد به کوشش، مبادا خود را در عبادت و طاعت خدا عز و جل بى تقصیر دانى، زیرا خدا چنانچه شایدش پرستش نشود.
جابر از زبان، امام باقر (ع) به من فرمود:
اى جابر، خدایت از کاستى و تقصیر بیرون مبراد.
أبو الحسن (ع) مى فرمود:
مردى در بنى اسرائیل چهل سال خدا را عبادت کرد و سپس یک قربانى تقدیم داشت و از او پذیرفته نشد، با خود گفت: این نالایقى را از خوددارى و گناه جز از تو نیست، خدا تبارک و تعالى به او وحى کرد که: این نکوهشى که از خود کردى بهتر است از پرستش چهل سالهات.
از فضل بن یونس، از أبو الحسن (ع) گوید: فرمود:
بسیار بگو که: بار خدایا مرا از عاریه گیران (ایمان) مدار و از مقصرشناسان خود بیرون میار، گوید: گفتم: عاریه گیران ایمان را دانستم، آن مردى است که دین را به عاریه دارد و سپس از آن بیرون رود و آن را واگذارد، معنى این که مرا از مقصران به در مکن چیست؟ در پاسخ فرمود: هر کارى را براى خدا عز و جل کنى خود را در انجام آن مقصر دان، زیرا همه مردم در کردار خود میان خودشان و خدا مقصرند جز کسى که خدایش عز و جل معصوم سازد.
منبع:أصول الکافی / ترجمه کمرهاى، ج۴، ص: ۲۲۵ .