دیدبان

کودتای یک مرجع تقلید علیه امام

کودتای یک مرجع تقلید علیه امام

به گزارش دیدبان به نقل از«خبرنامه دانشجویان ایران»؛ نوزدهم تیر ماه 59 پس از کشف تو طئه گروهی از افسران نیروی هوایی برای کودتا به منظور سرنگونی نظام جمهوری اسلامی و بازگرداندن شاپور بختیار به قدرت، جمعی از کودتا چیان بازداشت شدند.

ری شهری یک ماه پس از کودتا، از حضور روحانیونی که مسئول مملکتی نیستند و هماهنگی آنان با این کودتا خبرداد. حاکم شرع وقت دادگاه‌های انقلاب ارتش از نقش آقازاده ها در این کودتا گفت. آنطور که روزنامه جمهوری اسلامی می نویسد:« سروان نعمتی - از عوامل اصلی کودتا - برای اقناع یکی از خلبانان که نسبت به مأموریت محوله دچار بیم و تردید شده بود. به او می‌گوید: خیلی‌ها از جمله شریعتمداری این کودتا را تأیید کرده‌اند. اکثر افراد، کودتا را مورد تأیید روحانیون و وسیله نجات ایران و اسلام می‌پنداشتند.»

نوژه به روایت آیت الله خامنه ای

حجت الاسلام ری شهری(حاکم شرع وقت دادگاه‌های انقلاب ارتش) در کتاب خاطرات خود، ضمن تشریح مفصل ابعاد این کودتا، نوشته است: «در ایام ریاست جمهوری معظم له اینجانب از ایشان خواستم که برای ثبت در تاریخ، ماجرای کشف کودتای نوژه را به وسیله خلبانی که به ایشان مراجعه کرده، ضمن مصاحبه‌ای تعریف کنند و ایشان نیز پذیرفتند. بعد از مدتی نوار مصاحبه معظم له در اختیار این جانب قرار گرفت.»

وی سپس بخشی از همان مصاحبه رهبر انقلاب را هم نقل نموده است که با هم ادامه ماجرا را از زبان حضرت آیت‌الله خامنه‌ای می‌خوانیم: «ماجرای اطلاع من از کودتایی که در پایگاه شهید نوژه قرار بود اتفاق بیفتد، به این شکل بود که شبی حدود اذان صبح، دیدم درب منزل ما را می زنند، بشدت هم می‌زدند، من از خواب بیدار شدم، رفتم دیدم آقای مقدم است، می گوید که یک ارتشی آمده و می گوید با شما یک کار واجب دارد. گفتم: کجا است؟ گفتند: در اتاق نشسته. داخل اتاق پاسدارها شدم، دیدم شخصی دم در تکیه داده به دیوار، کسل و آشفته و خسته و سرش را فرو برده بود. گفتم: شما با من کار دارید؟ بلند شد و گفت: بله. گفتم: چه کار دارید؟ گفت: کار واجبی دارم و فقط به خودتان می گویم. من حساس شدم. گفتم: من نمازم را بخوانم، می آیم. پس از نماز او را به داخل حیاط آوردم، گوشه حیاط نشستیم. گفت: کودتایی قرار است انجام شود. گفتم: قضیه چیست و تو از کجا می دانی؟ او شروع کرد به شرح دادن. گفتم: شما چطور شد آمدی سراغ من؟ او ماجرای خود را تعریف کرد که جالب بود… آثار بیخوابی شب، خیابان گردی، خستگی، افسردگی شدید و سراسیمگی در او پیدا بود. حرفش را مرتب و منظم نمی زد و من مجبور بودم مکرر از او سؤال کنم. خلاصه آنچه گفت این بود که در پایگاه همدان اجتماعی تشکیل شده و تصمیم بر یک کودتایی گرفته شده، پول‌هایی به افراد زیادی داده‌اند، به خود من [خلبان] هم پول دادند. عده‌ای از تهران جمع می شوند می‌روند همدان و شب در همدان این کار [تصرف پایگاه هوایی شهید نوژه] انجام می‌گیرد. بعد می‌آیند تهران، جماران و چند جا را بمباران می کنند. پرسیدم کی قرار است این کودتا قرار بگیرد؟ گفت: امشب و شاید گفت: فردا شب - دقیقاً یادم نیست.- من دیدم مسئله خیلی جدی است و بایستی آن را پیگیری کنیم. با اینکه احتمال می‌دادم او حال عادی نداشته باشد یا سیاستی باشد که بخواهند ما را سرگرم کنند، اما اصل قضیه این قدر مهم بود که با وجود این احتمالات، دنبال آن باشیم.گفتم: شما بنشین تا من ترتیب کار را بدهم.

اما نگاهی از آن سو به ماجرا و از زبان همان خلبان واقعیت دیگری را مشخص می کند:

در آن زمان من در پایگاه هوایی نوژه خدمت می کردم. ….

در تهران، به منزل نعمتی رفتم. به من گفت: مأموریت تو بمباران بیت امام و تلویزیون است و ما می توانیم تا پنج ملیون نفر را بکشیم. و اگر هم لازم شد در یکی از کشورهای حوزه خلیج فارس و یا روی ناو آمریکا در خلیج فارس فرود بیاییم. من به او گفتم: شما با مردم مخالفید یا با حکومت که این همه کشت و کشتار می‌خواهید بکنید؟ گفت: ما با حکومت مخالفیم، ولی هرکس هم که بخواهد مانع کار ما بشود چاره‌ای نداریم جز اینکه همه را بکشیم.

این موضوع برای من خیلی ثقیل بود و چون از مخالفت کردن با آنها هم خصوصاً در منزل نعمتی هراس داشتم، گفتم: من بیت امام را نمی توانم بزنم ولی تلویزیون را می‌زنم.

پس از کمی صحبت از او جدا شدم و به خانه مان رفتم و موضوع را با مادرم که زنی ساده و مسلمان بود در میان گذاشتم. مادرم به شدت ناراحت شد و گفت: تو نه تنها این کار را نباید بکنی، بلکه باید خبر بدهی و جلوی این کار را بگیری و اگر اطلاع ندهی شیرم را حلالت نمی کنم و از تو رضایت ندارم.

بالاخره تا ساعت ۱۲ شب با مادرم و برادر کوچک‌ترم درباره این موضوع صحبت می‌کردیم و تصمیم گرفتم موضوع را به جایی و یا به کسی اطلاع بدهم، ولی چون نعمتی گفته بود در جاهای مختلف … نفر داریم و خیلی‌ها از جمله شریعتمداری این کار را تأیید کرده‌اند، می‌ترسیدم به هر کسی این موضوع را بگویم. تصمیم گرفتم موضوع را به آقای خامنه‌ای بگویم و برای محکم کاری، موضوع را روی کاغذ نوشتم و در خانه گذاشتم و به برادرم گفتم: اگر بلایی سر من آمد و برنگشتم به هر ترتیبی شده این موضوع را در جایی خبر بدهد و جلوی این کار را بگیرد.

ساعت ۱۲:۳۰ از خانه بیرون آمدم و به کمیته تلفن زدم و گفتم یک خبر خیلی مهمی دارم که باید حتماً به آقای خامنه ای بگویم. مرا به کمیته بردند و چون زیاد سؤال می‌کردند، گفتم: من یک خلبان هستم و موضوع براندازی در کار است. ساعت ۴:۳۰ صبح بود. رفتیم منزل آیت‌الله خامنه ای [و جریان را برای ایشان گفتم و ایشان دیگران را مطلع نمودند.]»

حجت الاسلام اکبر هاشمی رفسنجانی در مصاحبه‌ای با رادیو در تاریخ ۱۳۵۹/۴/۲۲ درباره نحوه کسب اطلاع از کودتا چنین می‌گوید: «حدود یک ماه و نیم پیش به ما اطلاع دادند که عوامل شاهپور بختیار در ایران و شبکه نظامی و تبلیغاتیشان بر حجم اقدامات خود افزوده‌اند. در آن گزارش، برنامه‌های تبلیغاتی آن‌ها مشخص و همین طور برنامه‌های نظامی‌شان و زمان اینکه چه وقت می‌خواهند توطئه را شروع کنند گزارش شد. من این مساله را در شورای انقلاب مطرح کردم، آقای بنی‌صدر هم از کانال دیگری آگاه شده بود. شورای انقلاب، سپاه را مسئول کرد که به همراه نیروهای ویژه‌ای از ارتش این جریان را تحقیق کنند و آن‌ها را تعقیب کردند و وضعیتی پیش‌ آمد که یک بازداشت صورت گرفت و عده‌ای از عوامل بختیار بازداشت شدند و این باعث شد که برنامه کودتا به هم بخورد و برای مدت نامعلومی به تأخیر بیفتد. ولی شورای انقلاب در جریان بود.»

کودتای نوژه و یک آغاز ۳۰۰ هزار تومانی

بنی‌عامری که به ایران بازگشت با ابوالقاسم خادم از دوستان نزدیک بختیار و رهبر حزب ایران دیدار کرد و «خادم از طرف بختیار ۳۰۰ هزار تومان، معادل حدود ۳۰ هزار دلار آن زمان به بنی‌عامری داد» تا جنبشی مخفی در داخل ایران پایه‌گذاری کند. جنبشی که شاخه نظامی‌اش بنام «نظامیان وطن‌پرست ایران: نوپا» خوانده شد و زیر نظر بنی‌عامری به جذب نظامی‌های مخالف نظام می‌پرداخت و شاخه غیرنظامی‌اش توسط خادم مدیریت می‌شد.

افراد دیگری هم در جریان فعالیت این گروه بودند. از جمله جواد خادم، وزیر کابینه بختیار و فرزند ابوالقاسم خادم که خود در راه‌اندازی شاخه غیرنظامی پاریس فعال بود و یکی از دوستانش به نام رضا مرزبان را نیز برای یاری رساندن به تشکیل شاخه غیرنظامی داخل کشور به یاری پدر فرستاده بود.

همزمان شاخه نظامی هم به رهبری بنی‌عامری به جذب نیرو ادامه می‌داد و به نوشتۀ گازیوروسکی، «تا فروردین ۱۳۵۹ حدود سیصد نفر» نیرو از میان سربازان وظیفه و پرسنل نظامی بازنشسته جمع کرده بود. این دورانی بود که «بنی‌عامری و دیگر رهبران نوپا، برای حفظ امنیت اسم مستعار انتخاب کردند و برای نوپا ساختار به شدت تفکیک شدۀ سلولی‌ای چیدند که مطابق آن، اغلب اعضا فقط چند نفری از باقی را می‌شناختند...» ساختاری که باعث شد پس از شکست کودتا بسیاری از رهبران توطئه از برخورد امنیتی در امان بمانند. گازیوروسکی در جای جای گزارش از تزریق پول از سوی بختیار به شبکه نظامی نوپا سخن گفته است: «در این دوره بختیار حدود ۲ میلیون تومان معادل دویست هزار دلار آن زمان، به بنی‌عامری پول داد، برای اجارۀ خانه‌های امن و پرداخت هزینه‌های ارتباطات و رفت‌و‌آمد‌ها و خرید سلاح و ماشین و کامیون. بنی‌عامری کم‌کم شروع کرد به جمع‌آوری سلاح‌های سبک و مهمات: مقداری را از دلالان بازار سیاه ایران خرید و اعضای نوپا هم مقداری را از زرادخانه‌های نظامی دزدیدند. در همین دوره دو غیرنظامی به نام‌های سعید تیموری و پروین شیبانی هم شروع به فعالیت علیه نظام اسلامی کردند. تیموری یک شرکت بزرگ مهندسی داشت و شیبانی در وزارت امور خارجه دیپلمات بود. اگرچه هیچ یک از آن‌ها پیش از انقلاب فعالیت سیاسی نداشتند، بعد از سقوط شاه هر دو به حزب ایران پیوستند و از خط مشی ملی‌گرای سکولار دموکرات آن حمایت کردند. آن‌ها به سمت اعضای فعال‌تر حزب، از جمله ابوالقاسم خادم کشیده شدند...»

اعضای دو شاخه نظامی و غیرنظامی در این دوره از راه‌های مختلف به پیشبرد اهداف خود پرداختند؛ از توطئه‌چینی‌ها و نقشه‌های نظامی بنی‌عامری تا طراحی شورش‌های مردمی و ورود به کارزار انتخابات مجلس از سوی تیموری و دیوارنویسی و پخش نوارهای سخنرانی‌های بختیار از سوی تیمی شامل شیبانی، خادم و چند نفر دیگر. همین دوره بود که ناصر رکنی، ستوان نیروی هوایی هم که در حال راه‌اندازی جنبشی مخفی در مخالفت با نظام بود، به این جمع پیوست.

طرح و نقشه کودتا

این عملیات که قرار بود با پرواز چند فروند هواپیما از پایگاه هوایی شهید نوژه همدان آغاز شود بعد‌ها به «کودتای نوژه» مشهور شد. این کودتا چنان دقیق طرح‌ریزی شده بود که طراحان موفقیت آن را قطعی می‌دانستند و حتی اعلامیه‌های پیروزی آن آماده و در منازل برخی از کودتاچیان انبار شده بود

نقشه کودتا بدین قرار بود که بختیار آخرین نخست‌وزیر رژیم پهلوی به همراه غلامعلی اویسی از نظامیان نزدیک به محمدرضا پهلوی با هماهنگی برخی عناصر در داخل کشور درصدد برآمدند نظر آمریکا را درباره طرح یک کودتا و ساقط کردن نظام نوپای جمهوری اسلامی جویا شوند.

به نوشتۀ گازیوروسکی، «اوایل تیرماه بود که کمیته مرکزی نقاب به این نتیجه رسید که عملیات را روز ۱۸ تیر اجرا کند، یکی، دو روز قبل از آغاز عملیات، کمیته به نیروهایی نظامی که قرار بود آغازگر عملیات باشند، گفت کی و کجا به همدیگر ملحق شوند. اعضای کمیته توافق کردند که تا پیش از انجام عملیات، هیچ جزئیاتی به دیگر کسانی که درگیر این نقشه بودند، چه در ایران و چه در پاریس بروز ندهند.»

تدارک کودتا، با اهداف و زمان مشخص، در دستور کار بنی‌عامری، رهبر شاخه نظامی این گروه قرار گرفت و سازمان نقاب (نجات قیام ایران بزرگ) برای مطالعه در خصوص بررسی راه‌های موفقیت کودتا در ستاد بختیار تشکیل شد. مثلث ریاست این سازمان به این صورت شکل گرفت که شاخه نظامی به رهبری بنی‌عامری، سیاسی به رهبری قادسی و تدارکات به رهبری منوچهر قربانی‌فر بود. اکثر اعضای شاخه سیاسی، اعضای حزب ایران و هواداران بختیار بودند. مهم‌ترین وظیفه این شاخه هموار کردن زمینه عملیات نظامی و نیز به دست گرفتن قدرت سیاسی پس از کودتا بود. افراد این شاخه به نظام مشروطه سلطنتی وفادار بودند. آنان همزمان با انجام اقدامات سیاسی علیه نظام جمهوری اسلامی ایران، درصدد برآمدند برای کسب مشروعیت سیاسی، برخی رجال ملی و مذهبی را نیز با خود موافق سازند.

شاخه تدارکات وظیفه تهیه پول، اسلحه، خانه، ماشین و دیگر لوازم مورد نیاز برای یک کودتای موفق را برعهده داشت. پول در وهله اول از جانب کشورهای امریکا، انگلیس و عراق در اختیار ستاد کودتا - مستقر در پاریس - قرار می‌گرفت و سپس از طریق این ستاد به داخل کشور فرستاده می‌شد؛ چنانکه در مدت کمتر از یک هفته این مبلغ به چیزی در حدود یک صد میلیون تومان بالغ گردید. شاخه نظامی ابتدا با سر دادن شعارهای ناسیونالیستی و تبلیغ این هشدار که ایران با قدرت‌یابی روحانیون به تدریج به کشوری عربی تبدیل می‌شود، سعی در جذب نیرو داشت. آنان پرسنل شاغل و یا پاکسازی شده ارتش را به همکاری فرا خواندند و به این افراد برای تشویق بیشتر، مبالغی پول پرداخت می‌کردند.

آیت‌الله شریعتمداری پیامی در حمایت از کودتا ضبط کرده بود

رهبران نقاب در کنار جذب گروهی ۷۰۰ تا ۸۵۰ نفره از نظامیان و حدود ۴۰۰ نیروی غیرنظامی، تلاش کردند از میان برخی چهره‌های متنفذ سیاسی و مذهبی نیز حامیانی برای خود پیدا کنند. تلاش‌هایی که به گفته برخی کودتاچیان از جمله تیموری، شیبانی و قادسی، به حمایت آیت‌الله سیدکاظم شریعتمداری، مرجع تقلید از کودتا انجامید. گازیوروسکی می‌نویسد: «ظاهراً آیت‌الله شریعتمداری پذیرفت از نقشه پشتیبانی کند و سخنرانی‌ای در حمایت از آن ضبط کرد که قرار بود بعد از پیروزی عملیات از رادیو و تلویزیون پخش شود. احمد مدنی، دریادار بازنشسته‌ای که در دولت بازرگان وزیر دفاع و فرماندار خوزستان بود و در اسفند ۱۳۵۸ به مجلس راه یافته بود هم پذیرفت از نقشه حمایت کند: اگرچه اعتقاد داشت نظام اسلامی هنوز خیلی محبوب‌تر از آن است که بشود سرنگونش کرد. یحیی فیروزی به مسعود رجوی، رهبر مجاهدین خلق که از بستگانش بود، خیلی سربسته از نقشه‌شان گفت، اما گفت‌وگویشان بی‌نتیجه بود.»

این‌چنین بود که از‌‌‌ همان ابتدا به مثابه دیگر نیازهای کودتا، جایگزینی یک رهبر مذهبی را به جای امام خمینی مدنظر داشتند و برای این منظور بهترین گزینه را آیت‌الله شریعتمداری تشخیص دادند. دو عامل سبب این انتخاب شده بود. یکی ناآرامی‌هایی که «حزب جمهوری خلق مسلمان» در حمایت از ایشان به راه انداخته بود و کودتاگران امیدوار بودند با جلب حمایت آیت‌الله شریعتمداری حمایت این حزب و اکثریت مردم استان‌های آذری زبان را به دست آوردند. دیگر اینکه بختیار زمانی که در تدارک تصدی سمت نخست‌وزیری بود، به حمایت شریعتمداری از اقدام خود در برابر امام به عنوان مرجع شیعیان جهان اطمینان حاصل کرده بود. بدین ترتیب شریعتمداری بهترین گزینه در میان روحانیون برای همکاری و تایید کودتا به حساب می‌آمد.

چنانکه ایرج درخشنده از ساواکی‌های جذب شده به کودتا، پس از دستگیری در این ارتباط، می‌گوید: بنی‌عامری می‌گفت با علما و روحانیونی که طرفدار آیت‌الله شریعتمداری هستند، دست به دست هم داده‌ایم تا یک اسلام نوین در سطح مملکت پیاده کنیم. بدین ترتیب راه هر گونه مخالفت اعضا با اهداف کودتا بسته می‌شد. بنا به اعترافات تیمسار محققی، مسئولان شاخه سیاسی در پاسخ به پرسش عوامل کودتا مبنی بر اینکه در برابر واکنش مردم چه اقدامی باید انجام دهند، چون در صورت تیراندازی عده زیادی از مردم کشته خواهند شد، به آنان می‌گفتند: وقتی امام خمینی را از میان بردارند، فرد دیگری به جای ایشان خواهد نشست و از طریق رادیو و تلویزیون بر غلط بودن تمام آنچه امام گفته است، فتوا خواهد داد.

یک شریعتمداری درست می کنیم

تیمسار محققی یکی از عناصر اصلی کودتا در جلسه دوم دادگاه کودتا چیان می گوید: شنیده‌ایم که آقای شریعتمداری تحت‌الحفظ است و شاید زندانی است، آزاد نیست. قربان سیاسی گفت: ایشان را به وسیله پسرش می‌دزدیم و حتی اگر شده یک آقای شریعتمداری درست می‌کنیم و می‌گذاریم جایش. آقا را با خودمان می‌آوریم.
 

چه کسانی جذب کودتا چیان شدند

بنا بر اعترافات ستوان سیاوش پورفهمیده - از عوامل کودتا - رهبران شاخه نظامی بیشتر درصدد جذب آن دسته از افراد بازنشسته ارتش بودند که بعضا از مشکلات مالی رنج می‌بردند. به این افراد تأکید می‌شد که افشای هرگونه اطلاعات به مرگ آنان منجر خواهد شد و لذا اکثر آن‌ها از چگونگی انجام کودتا هیچ اطلاعی نداشتند. در واقع مقرر شده بود آنان پس از تجمع در پارک لاله و حرکت به سوی پادگان نوژه همدان، در جریان عملیات قرار گیرند. شاخه نظامی پس از تلاش‌های فراوان، موفق شد شصت خلبان و پانصد تن از افراد فنی و نظامی، را برای شرکت در عملیات جذب‌ کند. این شاخه به سران خود قول داده بود پرواز بیش از سی هواپیما را تضمین کند. مهم‌ترین پایگاه‌های هوایی که کودتاچیان در آن حضور داشتند علاوه بر پایگاه هوایی مهرآباد در تهران، پایگاه سوم هوایی نوژه در‌ همدان و پایگاه‌های وحدتی دزفول، اصفهان و تبریز بودند. در نیروی زمینی، بیش از همه لشگر ۱ (گارد جاویدان سابق و حوزه نفوذ اویسی) مورد توجه قرار گرفت. علاوه بر این، لشگر ۲ و همچنین نیروی ویژه هوابرد (نوهد) پادگان جمشیدیه، ستاد نیروی زمینی، ژاندارمری و شهربانی نیز با کودتاگران همکاری داشتند. در خارج از تهران بیش از همه لشگر ۹۲ زرهی اهواز مورد توجه کودتاگران بود و سرهنگ عزیز مرادی علاوه بر بسیج و تسلیح شیوخ وابسته به عشایر عرب، وظیفه توجیه و جذب نیروهای داخل لشگر را برعهده داشت. مرادی بیش از آنکه با سازمان کودتای نوژه در ارتباط قرار گیرد، سعی داشت با ایجاد شاخه نظامی برای جذب حزب پان‌ایرانیست تحت رهبری پزشکپور به یک عملیات براندازی اقدام کند.

لشگر ۸۱ باختران و لشگر قزوین نیز تا حدودی با عوامل کودتا هماهنگ شده بودند. همچنین مقرر شده بود نیروهای شبه نظامی در روز کودتا در نقاط مختلف تهران اقدام به ایجاد آشوب و درگیری نمایند. گروه‌های شبه نظامی تا بیست و چهار ساعت می‌بایست مطابق برنامه عمل می‌کردند و پس از آن می‌توانستند عملیات را به ابتکار خودشان پیش ببرند. غیر از پارک لاله (محل تجمع اصلی)، مقرر شده بود گروهی دیگر نیز اجرای عملیاتی را در پادگان لاهوتی (باغشاه) تهران بر عهده گیرند. بر اساس این طرح، مقرر بود در کل سه گروه در سه نقطه تهران (پارک لاله، عباس‌آباد و نقطه‌ای در غرب تهران) دست به آشوب بزنند. یکی از فعالیت‌های مهم شاخه سیاسی کودتا - که تا اندازه زیادی هم موفقیت‌آمیز بود - تلاش جهت جلب حمایت تعدادی از روحانیون بود. آنان با شناخت کامل از جامعه ایران، نسبت به نقش مذهب و مشروعیت حاصل از آن در نظر مردم غافل نبودند.

با توجه به نقش تعیین کننده و مهم نیروی هوایی در عملیات کودتا، تعیین پایگاهی مناسب برای آغاز عملیات ضروری بود. ویژگی‌های این پایگاه در نظر تئوریسین‌های نظامی کودتا بدین قرار بود:

۱- دارای هواپیما باشد

۲- به تهران نزدیک باشد

۳- خارج از شهر باشد

۴- عناصر مستعد و قابل جذب داشته باشند

۵- رهبران عملیات هوایی کودتا حداکثر آشنایی را با پرسنل و اماکن آن داشته باشند.

 چه مکانهایی در طرح بمباران بود

در نظر کودتاگران ضربه اصلی باید به تهران زده می‌شد تا با سقوط آن به عنوان مرکز سیاسی - اداری کشور، دیگر شهر‌ها نیز تسلیم شوند. بنابراین در ابتدا نظر بعضی از افراد شاخه نظامی و سیاسی بر این بود که پایگاه هوایی مهرآباد مرکز ثقل کودتا باشد. اما نگرانی از حضور و واکنش مردم در برابر پایگاه مهرآباد آنان را واداشت تا پایگاه دیگری را که از شرایط مناسبی برخوردار باشد، انتخاب کنند. سرانجام پس از بررسی‌های نظامی پایگاه هوایی نوژه در نزدیکی شهر همدان برای انجام عملیات انتخاب شد که بعضی از سران کودتا مانند تیمسار سعید مهدیون، تیمسار محققی و نعمتی در آنجا دورانی را گذرانده و با محیط کاملا آشنا بودند.

برای انجام عملیات زمینی علاوه بر شبه نظامیان حامی کودتا در تهران و نیز برخی یگان‌های نظامی لشگر ۱ و ۲ و تیپ نوهه، لشگر زرهی ۹۲ اهواز به عنوان مهم‌ترین پایگاه عملیاتی کودتا معین شدند. اعضای شاخه سیاسی و نظامی، پس از مطالعات و بررسی‌های زیاد، اهدافی را به عنوان نقاط حساس و کلیدی برای بمباران و تصرف انتخاب کردند. از مهم‌ترین این اهداف، بمباران بیت امام بود که توسط سه هواپیما با زبده‌ترین خلبانان انجام می‌شد. ستوان رکنی در اعترافات خود می‌گوید: «بر سران کودتا کاملا مشخص بود تا زمانی که امام زنده است، مردم با یک کلمه ایشان به خیابان‌ها آمده و کودتا را عقیم خواهند کرد.» بمباران و انهدام فرودگاه مهرآباد، دفتر نخست‌وزیری، ستاد مرکزی سپاه پاسداران، کمیته انقلاب، مجلس شورای اسلامی، تعدادی از پادگان‌های مهم، مدرسه فیضیه و چند نقطه مهم دیگر از جمله اهداف دیگر آن‌ها بود.

مرحله دوم عملیات پس از پایان بمباران‌های هوایی، با عملیات نیروی زمینی آغاز می‌شد، در این مرحله می‌بایست چند نقطه حساس از جمله صدا و سیما به وسیله کودتاگران اشغال می‌شد که این کار به وسیله گروهی صد تا صد و پنجاه نفری انجام می‌شد. از نقاط دیگر برای تصرف زندان اوین، ستاد ارتش، پادگان‌های حر، قصر و جمشیدیه بود. هدف کودتاچیان سرنگونی رژیم جمهوری اسلامی و روی کار آوردن یک دولت نظامی به مدت دو سال بود و پس از آن طی برگزاری یک انتخابات، نوع حکومت معلوم می‌شد. پس از لو رفتن طرح کودتا، ستاد هماهنگی خنثی‌سازی توطئه متشکل از سپاه پاسداران و نیروی هوایی شکل گرفت و قرار بود دستگیری و تعقیب توطئه‌گران توسط این ستاد انجام شود.

حجت‌الاسلام محمدی ری‌شهری در گفت‌وگو با مجله «صف» اعضای جذب شده شاخه نظامی را چنین برمی‌شمارد: «تعدادی از امرای اخراجی ارتش که حتی مدتی زندانی بودند، عده‌ای بازخرید شده و یا کسانی که بازنشسته شده بودند. البته [آنان] تعدادی از افراد شاغل را هم فریب داده بودند. بنی‌عامری رییس شاخه نظامی با استفاده از ارتباطات خود با برخی از عناصر اطلاعاتی شاغل در اداره دوم ارتش و مأمورین ساواک منحله، اقدام به شناسایی و جذب افراد، اعم از مشاغل، برکنار شده و تحت تعقیب می‌کرد تا از طریق تأمین کادر اطلاعاتی کودتا، اولا شناسایی‌های لازم در بین نیروهای سه‌گانه نظامی میسر شود، دوما امکان تأمین پوشش حفاظتی برای شبکه در برابر نیروهای اطلاعاتی جمهوری اسلامی فراهم گردد.»

ری‌شهری نیز نقطه عطف کشف این کودتا را صحبت میان دو نفر در تاکسی می‌داند که پس از آن تحقیق و کشف شبکه‌ای به نام «نقاب» در تیپ نوهد و در نتیجه دستگیری ۱۳ نفر در این رابطه رخ می‌دهد. اما نظر مشهور به این صورت است که خلبانی که مأمور بمباران بیت حضرت امام بود، دچار تشویش و عذاب وجدان شده، شب قبل از آغاز عملیات به منزل آیت‌الله خامنه‌ای می‌رود و موضوع را در آنجا بیان می‌کند. آیت‌الله خامنه‌ای جریان آن شب را چنین بیان می‌کند: «یک شبی من حدود اذان صبح دیدم که درب منزل ما را می‌زنند، بیدار شدم رفتم دیدم آقای مقدم است و می‌گوید که یک نظامی آمده با شما کار واجب دارد، به آن نظامی گفتم: تو از کجا می‌دانی؟ بنا کرد شرح دادن آن و... من دیدم مساله خیلی جدی است و بایستی آن را پیگیری بکنیم»

البته روایتی دیگر این چنین است که همزمان با این خلبان یکی از درجه‌داران تیپ نوهد به کمیته مستقر در اداره دوم ستاد مشترک مراجعه می‌کند و پس از افشای کودتا و اعتراف به اینکه قرار است به همراه یازده نفر دیگر در براندازی نظام جمهوری اسلامی شرکت کند، پاکتی حاوی بخشی از طرح عملیاتی کودتا را در اختیار کمیته فوق قرار می‌دهد.

پس از لو رفتن طرح کودتا، سپاه پاسداران، ارتش و کمیته انقلاب وارد عمل شده و دستگیری توطئه‌گران را آغاز می‌کنند. به همین منظور در اداره دوم ارتش برای خنثی سازی کودتا و جلوگیری از فرار عناصر اصلی و هر گونه اقدام از جانب آن‌ها، گروه ویژه‌ای مرکب از آقایان تیمسار دادبین، سروان شهرام‌فر و سروان نوری تشکیل شد تا پس از اعزام به پایگاه هوایی نوژه، با همکاری نیروهایی که از قبل در آنجا مستقر بودند، به دستگیری و مقابله با کودتاگران اقدام نمایند. علاوه بر این در اداره دوم ارتش هم مرکز فعالیت‌های ضد کودتا تحت نظارت محمد رضوی شکل گرفت که مستقیما با آیت‌الله خامنه‌ای و آیت‌الله هاشمی رفسنجانی در تماس بود و هرگونه اقدامات مرکز در هماهنگی با آن‌ها صورت می‌گرفت.

نوژه در همدان عملیات در پارک لاله تهران

اولین عملیات ضد کودتا از پارک لاله تهران واقع در بلوار کشاورز شروع شد که به عنوان محل تجمع کودتاگران برای انتقال به همدان در نظر گرفته شده بود. پاسداران انقلاب در اقدامی ضربتی موفق شدند تعدادی از آن‌ها را دستگیر کنند. اما عده دیگری با چند دستگاه ماشین به سمت پایگاه نوژه حرکت کردند که در فاصله یک کیلومتری پایگاه نوژه دستگیر شدند. قبل از دستگیری، درگیری میان دو طرف روی می‌دهد که ۶ نفر از کودتاچیان کشته می‌شوند.

روزنامه کیهان روز شنبه ۲۱ تیرماه آن سال در گزارشی با عنوان «۲۰ عامل کودتا دستگیر شدند» از شکست کودتای نوژه خبر داد و نوشت: «در جریان مقابله با توطئه کودتای ضدانقلاب در ایران، ۶ تن از افراد توطئه‌گر تیپ هوابرد تهران در نزدیکی پایگاه هوایی (حر) نوژه همدان کشته شدند و دو تن دیگر به تهران اعزام شدند. این عده قرار بود خود را به پایگاه هوایی «حر» برسانند و با کمک عوامل خود، پایگاه را در اختیار گیرند. همچنین در ارتباط با این توطئه ۱۷ افسر از جمله فرمانده لشکر ۹۲ زرهی اهواز نیز دستگیر شدند و مدارکی از فرمانده پادگان لشکر اهواز بدست آمد که حاوی اسامی ماموران قتل امام بوده است.»

خبرنگار کیهان در همدان به نقل از قشمی سخنگوی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی همدان گزارش داد: «ساعت ۶ صبح چهارشنبه گذشته با اعلام قبلی، سپاه پاسداران همدان به صورت آماده‌باش درآمد و در ساعت ۹ صبح‌‌‌ همان روز طرح و نقشه تصرف پایگاه حر در دست ما بود که بلافاصله افراد سپاه به محل اجرای نقشه حرکت کردند و تا ساعت ۱۱ چهارشنبه شب، آن منطقه را به محاصره خود درآوردند.» سخنگوی سپاه پاسداران همدان افزود: «طرح یادشده به این ترتیب بود که افراد هوابرد تهران که تعداد آن‌ها ۸ نفر بود و با شش دستگاه اتومبیل استیشن و سواری عازم همدان بودند قصد داشتند ابتدا در محلی واقع در یک کیلومتری پایگاه «حر» اجتماع کنند و پس از آمادگی جنگی کامل و توجیه نقشه خائنانه خود و سازماندهی افراد به طرف پایگاه «حر» حرکت کنند که ما قبلا سه راهی تهران، همدان و پایگاه را تحت نظر گرفتیم و در حدود ساعت ۳ بامداد روز پنج‌شنبه ۸ نفر توطئه‌گر به سه‌راهی پایگاه رسیدند و بلافاصله درگیری این افراد با سپاه پاسداران همدان آغاز شد که شش نفر کشته و دو نفر دیگر پس از چند ساعت خودشان را تسلیم کردند که با هواپیما به تهران اعزام شدند. در داخل اتومبیل‌ها مقداری لباس نظامی قرار داشت که قصد داشتند قبل از ورود به پایگاه از آن‌ها استفاده کنند.»

سخنگوی سپاه پاسداران همدان ضمن قدردانی از فداکاری و از خود گذشتگی گروه ضربت پایگاه «حر» گفت: در بین راه با یکی از دستگیرشدگان صحبت کردم و علت ارتکاب به این عمل خائنانه را از او سوال کردم که وی در پاسخ گفت: هدف ما انجام کودتای نظامی بود و زمانی که انگیزه کودتا را سوال کردم جواب داد ما برای خودمان عقایدی داریم و شما هم عقایدی برای خودتان.

در نقاط دیگر کشور، از جمله در اصفهان، دو مینی‌بوس و یک دستگاه اتوبوس که حامل هفتاد نفر بودند در مسیر حرکت به سمت همدان با نیروهای سپاه درگیر که در نتیجه تعدادی کشته و زخمی و تعدادی بازداشت می‌شوند. در اهواز، در لشگر ۹۲ زرهی اهواز، یکی دیگر از مکان‌های تجمع کودتاگران که با اقدام به موقع، توطئه‌گران در اهواز نیز دستگیر شدند. با این حال سران اصلی کودتا و رؤسای سه شاخه آن موفق شدند از کشور فرار کنند، بیشتر کسانی که دستگیر شدند، از شاخه نظامی کودتا بودند، در جریان دستگیری‌ها دو نفر از نیروهای سپاه به نام‌های استوار یکم قربانی اصل و گروهبان اصغرخانی به شهادت رسیدند.

در مجموع ۱۲۱ نفر به اتهام مشارکت در عملیات کودتای نوژه بازداشت شدند که از آن جمله تیمسار سعید مهدیون، تیمسار آیت محققی، سرهنگ احمد آزموده، سرهنگ هادی ایزدی، سرهنگ سعید امیری، سرهنگ داریوش جلالی، سرهنگ رحمت‌الله خلیفه‌بیگی، سرهنگ منوچهر صادقی سرهنگ علی فاریا، سرهنگ حسین مصطفوی قزوینی، سرهنگ محمدرضا نادری، سرهنگ ایرج خلف بیگی، سرهنگ غلامحسن بیگدلو، سروان محمد ملک، ستوان ناصر رکنی، سرهنگ داریوش جلالی، استوار عبدالعلی سلامت، استوار غلامحسین قایق‌ور، سرهنگ رحمت‌الله خلیفه سلطانی، سرگرد کوروش آذرتاش، ستوان امید علی بویری و تعدادی دیگر به حکم حجت‌الاسلام محمدی ری‌شهری رییس وقت دادگاه ارتش به اعدام محکوم شده و تیرباران شدند.

سخنرانی شهید بهشتی در تبریز

به نوشته روزنامه کیهان، دکتر سید محمدبهشتی عضو شورای انقلاب و رییس وقت دیوان عالی کشور روز جمعه ۲۰ تیر ۱۳۵۹ در سخنرانی قبل از خطبه‌های نماز جمعه تبریز با اشاره به توطئه کودتا، عاملان اصلی این توطئه در همدان را یک افسر فراری و سیاستمداران شکست‌خورده خواند و پرده از روی توطئه نافرجام اخیر آمریکا، اسرائیل و عراق علیه شورای انقلاب ایران برداشت. وی ضمن تشریح نحوه این کودتا، نقش نیروهای سه‌گانه ارتش جمهوری اسلامی به ویژه نیروی هوایی و دیگر نهادهای انقلابی را که در کشف کودتا فعالیت داشتند ستود و گفت: یک افسر فراری و یک سیاستمدار شکست‌خورده در این کودتا دست داشتند.

دکتر بهشتی به نقش دشمنان درون مرزی و برون مرزی اشاره کرد و به مردم هشدار داد که در شناسایی این دشمنان فعالیت کنند. بهشتی افزود: کودتای کشف شده از مدت‌ها قبل تحت نظر دولت جمهوری اسلامی بوده و هرگونه حرکت توطئه‌آمیز زیر نظر بود و عاملان آن نیز شناسایی و بازداشت شدند.

آیت‌الله بهشتی در قسمت دیگری از سخنان خود گفت: دشمن اسلام از هر نیرنگی برای نابودی ما استفاده می‌کند و کانون‌های توطئه به وجود می‌آورد که بر اثر بیداری چشمان ما و تیزی گوش‌های ما این کانون‌ها با شکست روبرو می‌شوند و ما نخواهیم گذاشت وقایع ۲۸ مرداد دیگر در ایران تکرار شود و ما به صفوف متشکل خود از ارتشی و شهربانی و ژاندارمری و نهادهای انقلابی افزوده و هر حرکتی را علیه جمهوری اسلامی متوقف خواهیم کرد.

مرتبط‌ها

بیشترین سقوط ارزش سهام وال استریت در یک روز

دولت آمریکا به کشتن شهروندان ایرانی افتخار می‌کند

مقابله با کرونا از منظر حکمرانی (1)

آمریکا برای آزادی مزدور اسرائیلی، دست به تهدید و ارعاب زد

افشای نام‌های جدید از شاهزادگان بازداشت‌شده

استیصال رسانه‌ای ائتلاف در یمن