دیدبان
به بهانه برگزاری دور ششم مذاکرات هسته ای ایران و 1+5

علت نبود فهم مشترک در مذاکرات هسته ای

علت نبود فهم مشترک در مذاکرات هسته ای

دیدبان: با بررسی ده ساله پرونده هسته ای ایران ، اولین سوالی که به ذهن خطور می کند این است که چرا آمریکا سخن ایران را نمی فهمد؟ مگر نه این است که ما این همه اعتمادسازی کرده ایم و درهای مراکز هسته ای خود را به روی بازرسان آژانس انرژی اتمی باز کرده ایم و چرخه تولید سوخت هسته ای را ناقص کرده ایم؟ حتی ما اطلاعات معادن و برخی مراکز هسته ای خود را نیز در اختیار آنها گذاشته ایم. چه امری موجب می شود آمریکا هنوز هم در پندار خود ما را در پی دستیابی به سلاح هسته ای بداند؟

اجمالا می توان چنین پاسخ داد: مسئله هسته ای ایران اهرم فشاری در دست آمریکاست تا با استفاده از آن ایران را در موضوعات مختلف تحت فشار قرار دهد. یعنی یک بهانه است برای جلوگیری از تبدیل ایران به قدرتی منطقه ای و پیشروی آن به سوی تبدیل شدن به ابرقدرتی و در نتیجه جلوگیری از مطرح شدن شیوه زیست و تمدنی غیر از تمدن کنونی حاکم بر غرب و جهان. نه اینکه اگر انرژی هسته ای داشته باشیم یک شبه به یک ابرقدرت تبدیل می شویم بلکه این یک قدم بزرگ به سوی آن هدف بزرگ است و آمریکا نمی خواهد ما این قدم بزرگ را برداریم. به نوعی دارد آینده نگری می کند.

پاسخ داده شده، پاسخ مرسوم به پرسش اخیر است. اما بیایید از زاویه ای دیگر به مسئله بنگریم. زاویه ای که موجب می شود ما پاسخ پرسش اولیه متن را نیز دریابیم. فرض کنیم واقعا آمریکا فکر می کند ایران اسلامی در پی دستیابی به سلاح هسته ای است. چرا با وجود اقدامات ایران، آمریکا هنوز از فکر خود بازنگشته است؟

نمی توان در برهه کنونی از اصل بی اعتمادی سخن گفت. زیرا اقدامات عملی ایران فراتر از اعتمادسازی بوده است. برای پاسخ به این پرسش باید علت نحوه فکر آمریکا را دریابیم. به همین منظور در این نوشتار سعی خواهد شد ابتدا از منظری آمریکایی به موضوع هسته ای ایران نگاه شود. ما ابتدا باید دریابیم چرا آمریکا ایران را متهم به تلاش برای دستیابی به سلاح هسته ای می کند و از منظری آمریکایی سلاح هسته ای چه سودی برای ایران دارد؟

فواید سلاح هسته ای

دیدبان زمانی که خود را به جای یک آمریکایی می گذارد، نظام بین الملل را یک نظام هرج و مرج گونه و بدون قدرت فائقه می بیند. پس بستر اصلی نظام بین الملل آنارشیک بودن آن است. این آنارشی موجب می شود که هر دولت ابتدا احساس ناامنی کند (چون قدرت فائقه ای وجود ندارد که قانون شکن و متجاوز را تنبیه کند) و سپس برای به دست آوردن امنیت تنها به خود اتکا داشته باشد. پس از دید یک آمریکایی، امنیت یک دولت مقدم بر هر چیزی است و میان نظم و ارزش و نیز میان نتیجه و تکلیف باید نظم و نتیجه برگزیده شوند. زیرا اگر بر اثر ادای یک تکلیف و ارزش نظم و امنیت از بین رود، اصل به خاطر فرع نابود شده است و موجودیت نظامی که موجد نتیجه و تکلیف است به خطر افتاده است.

حال این آمریکایی نوعی، با این پیش درآمد ذهنی، زمانی که به مسئله انرژی هسته ای ایران فکر می کند آن را دارای فواید زیر برای ایران می بیند:

- ایجاد موازنه قوا در منطقه

در منطقه غرب آسیا تنها رژیم صهیونیستی سلاح هسته ای دارد. تنها کشور اسلامی دارای سلاح هسته ای نیز –یعنی پاکستان- مراکز هسته ای اش در کنترل امنیتی دولت آمریکاست. پس اگر ایران دارای سلاح هسته ای شود – و این امر چه به حرکت دیگر کشورهای اسلامی به سوی سلاح هسته ای بیانجامد و چه نینجامد- موجب می شود رژیم صهیونیستی دیگر دست برتر را در زمینه نظامی در غرب آسیا نداشته باشد.

- مقاومت در برابر آمریکا

اگر تحریم های اقتصادی در برابر ایران کارگر نباشد، آمریکا تنها گزینه ای که روی میز خواهد داشت گزینه نظامی است. خب اگر ایران سلاح هسته ای داشته باشد گزینه نظامی هم دیگر تاثیری نخواهد داشت. زیرا هر دو کشور ایران و آمریکا با علم به نتیجه نهایی جنگ هسته ای، راه محافظه کاری در پیش خواهند گرفت. در نتیجه ایران خواهد توانست در برابر قلدری آمریکا، قلدری کند.

- شکل گیری بلوک دشمن

ایران مانند کره شمالی نیست که منزوی بوده و با جهان خارج از خود ارتباطی نداشته باشد. مانند چین و روسیه نیز نیست که حاضر شود با عضویت در باشگاه صاحبان دنیا از آرمان تغییر نظام بین الملل کوتاه آید. اگر ایران سلاح هسته ای داشته باشد می تواند بلوکی از کشورهای مخالف و یا ناراحت از شیوه اداره جهان توسط آمریکا را دور خود جمع کند و تهدیدی علیه وضع موجود نظام بین الملل باشد.

- ورود به باشگاه صاحبان دنیا

اگر ایران صاحب سلاح هسته ای شود و به فرض وضع موجود را بپذیرد، با توجه به توان بالفعل و بالقوه ایران در دیگر زمینه ها می تواند یک بازیگر مستقل گردد. بازیگر مستقل سهم خاص خود از قدرت را می خواهد. چرا باید کیک قدرت را با یک دولت دیگر تقسیم کرد؟ این تقسیم به معنای کاسته شدن از قدرت آمریکا و اضافه شدن به قدرت ایران است.

-  قدرت گرفتن گروه های شبه نظامی

مثال بارز این گروه ها، حزب الله لبنان است. هیچ بعید نیست پس از دستیابی ایران به سلاح هسته ای، این سلاح در اختیار حزب الله لبنان نباشد و این یعنی تهدید عینی علیه منافع رژیم صهیونیستی و آمریکا در منطقه.

- دستیابی دیگر کشورها به سلاح هسته ای

احتمال دارد ایران دیگر کشورهای مخالف آمریکا مانند سوریه را نیز به سلاح هسته ای مجهز کند. در آن صورت مشکلات آمریکا در این مسئله به تعداد کشورهای جدید دارای سلاح هسته ای افزایش خواهد یافت.

مضرات سلاح هسته ای

حال باید دید که چرا طرف ایرانی پندار طرف آمریکایی را با وجود چنین فوایدی توهم می داند. ابتدا باید ببینیم که ایران اسلامی نظام بین الملل را چگونه می بیند.

ایران اسلامی از دریچه اسلام به نظام بین الملل می نگرد. از این دریچه بستر اصلی نظام بین الملل کنونی نه آنارشی بلکه بی عدالتی است. آنارشی نتیجه بی عدالتی است. اگر بی عدالتی رفع شود، مسئله اصلی کشورها ناامنی نخواهد بود. در نتیجه کشوری به دنبال افزایش مستمر قدرت نظامی و در نتیجه افتادن در دور باطل جنگ های سرد نخواهد بود. از دریچه اسلام هدف رفع بی عدالتی است.

حال، اصل سلاح هسته ای عین بی عدالتی است. زیرا سلاح هسته ای کشنده بی گناهان نیز است، بی گناهانی که برخی از آنها سالهای بعد به دنیا خواهند آمد. همچنین سلاح هسته ای برخلاف دیگر سلاح ها، نظم خلقت را به هم می زند. محیط زیست و به همراه آن همه مخلوقات را نابود می کند. این در حالی است که اصل عدالت  موجب می شود ویژگی دیگر نظام بین الملل از دید اسلام را دریابیم و آن تقدس نظام خلقت و به طور مشخص محیط زیست است. از دید اسلام، انسان سوار بر محیط زیست نیست بلکه در تعامل آن است و حق نابودی آن را ندارد. سلاح هسته ای هم نابودکننده نظام خلقت است پس حق داشتن آن را نیز ندارد.

چنانکه مشاهده می شود، سلاح هسته ای از دید ایران اسلامی ناقض عدالت و مستحکم کننده نظام بین الملل موجود مبتنی بر بی عدالتی است. به همین خاطر دارا بودن آن اشتباه است. ممکن است گفته شود استفاده از آن اشتباه است نه دارا بودن آن. اما تاکید بر نداشتن است نه استفاده کردن و نکردن. چنانکه در فتوای مقام معظم رهبری در حرمت سلاح هسته ای آمده است. زیرا دارا بودن آن با تایید آن و نیز وضع موجود نظام بین الملل یکی است و این تایید نیازی به استفاده از سلاح هسته ای ندارد.

نتیجه گیری

ایران اسلامی و آمریکا از دو دنیای متفاوت سخن می گویند. دیدبان معتقد است دعوای ایران و آمریکا، دعوای تکلیف هدفدار و نتیجه است. دعوای اینکه کدام یک اصالت دارد: ارزش ها یا منفعت های مادی؟ آمریکا باید تلاش کند بیان ما را بفهمد همانگونه که ما تلاش کردیم زبان آنها را بفهمیم. قلدری و غرور آمریکا در این زمینه کار فرزندان انقلاب را در نتیجه گرفتن از مذاکره دو طرفه میان ایران و آمریکا سخت خواهد کرد.

مرتبط‌ها

بیشترین سقوط ارزش سهام وال استریت در یک روز

دولت آمریکا به کشتن شهروندان ایرانی افتخار می‌کند

مقابله با کرونا از منظر حکمرانی (1)

آمریکا برای آزادی مزدور اسرائیلی، دست به تهدید و ارعاب زد

افشای نام‌های جدید از شاهزادگان بازداشت‌شده

استیصال رسانه‌ای ائتلاف در یمن