دیدبان
به مناسبت هفتم تیر، سالگرد انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی

حادثه 7 تیر ؛ نمونه ای از برخورد دوگانه با تروریسم

حادثه 7 تیر ؛ نمونه ای از برخورد دوگانه با تروریسم

دیدبان:

مقدمه

بعد از پایان جنگ جهانی دوم، فرصتی طلایی برای هموار شدن روند تبدیل آمریکا به یکی از قدرتهای جهانی ایجاد شده بود. ویرانی های به جا مانده ی جنگ در اروپا، تعطیلی کارخانه ها، کمبود نیروی انسانی و ... بسیاری از کشورهای آسیب دیده را به سمت آمریکا هدایت می کرد. کمک های نظامی آمریکا در جنگ، وام های آمریکایی و تبعات آن مدت زیادی است بر دوش بسیاری از کشورها سنگینی می کند. پس از پایان جنگ سرد و کنار رفتن شوروی، رقیب همیشگی، آمریکا دیگر خود را یکه تاز عرصه ی قدرت در جهان می دید. سیاست های بلندپروازانه ی آمریکایی ها این گمان که آنها خواهان تبدیل شدن به هژمون جهانی هستند را تقویت می کرد. با وقوع انقلاب اسلامی مردم ایران و به راه افتادن موجی از آزادی خواهی و مبارزه با استکبار در برخی کشورهای منطقه و جهان، مقامات واشنگتن به این فکر افتادند تا با تقسیم کشورها بر حسب منافع و سیاست های خود، برای هر کدام اقدامات  ویژه ایی را اتخاذ کنند.

در گروه اول کشورهایی قرار گرفتند که منافع مشترک زیادی با آمریکایی ها دارند همچنین در اتخاذ تصمیمات و سیاست ها تابع سیاستهای کاخ سفید و به قول معروف گوش به فرمان و سرسپرده هستند.

"سیاست آمریکایى‌ها با آن دسته‌ى اول حمایت کامل است؛ البته حمایت مفت و مجانى نیست، حمایت میکنند و آنها را می دوشند؛ در واقع از توانایى‌هاى آنها و از امکانات آنها به نفع منافع خودشان، براى تأمین منافع خودشان استفاده میکنند؛ از آنها سوارى میگیرند، از آنها همه‌جور خدمت را میگیرند، همان‌طور که عرض کردیم آنها را میدوشند، اهمیتى هم نمیدهند. البته اگر چنانچه رفتارى از آنها سر زد که در عرف جهانى زشت بود، آن رفتار را هم محکوم نمیکنند، از آن دفاع هم میکنند، آن‌را توجیه هم میکنند؛ مثلاً کشورهاى مستبدى وجود دارند که با نظامهاى ارتجاعىِ بشدت استبدادى اداره میشوند، با آمریکایى‌ها خوبند، به آمریکایى‌ها بار میدهند و در خدمت آمریکا حاضرند، سرسپرده‌اند، جزو گروه اولند؛ آمریکایى‌ها وقتى میخواهند اینها را توصیف بکنند، نمیگویند کشورهاى دیکتاتور، میگویند اینها کشورهاى پدرسالارند!"

اما دسته ی دوم؛ کشورهایی که به هر دلیلی و در زمینه ایی منافع مشترکی با ایلات متحده دارند. گوش به فرمان نیستند اما منافع مشترک دارند و مستقل عمل می کنند. آمریکا نیز در عوض با آنها مدارا می کند." مدارا یعنى‌چه؟یعنى فعلاً منافع مشترکى با آنها تعریف میکند، آنها را در کنار خود قرار میدهد، اما آن‌وقتى که فرصتى پیدا کرد، خنجر را از پشت به قلب آنها میکوبد و قلب آنها را میدرد؛ ملاحظه‌ى آنها را هم نمیکند. مثل چه کشورهایى؟ مثل کشورهاى اروپایى؛ امروز وضع کشورهاى اروپایى این‌جورى است. آمریکا با اینها مدارا میکند، نه به معناى اینکه منافع آنها را رعایت میکند؛ نه، آنجایى که بتواند لگد هم میزند؛ از شخص اول کشورِ هم‌پیمان خود جاسوسى اینترنتى هم میکند..."

ولی در گروه سوم، کشورهای متفاوتی قرار دارند. سیاست های آمریکایی را قبول نداشته وندارند. شاید آمریکایی ها آنها را با عناوینی از جمله عصیانگر، محور شرارت، نافرمان یا تروریست خطاب کنند ولی آنها خود را آزاده می نامند که حاضر نیستند به خود ابر قدرت خوانده جهان باج دهند. 

"سیاست آمریکا، درباره‌ى اینها این است که از هر وسیله‌ى ممکن باید علیه این کشورهاى نافرمان استفاده کرد؛ از هر وسیله‌ى ممکن؛ هیچ حدومرزى نمیشناسند ... یکى از کارها فعال کردن گروه‌هاى ترور و راه انداختن گروه‌هاى تروریست است؛ این را در عراق انجام دادند، در افغانستان انجام دادند، در برخى از کشورهاى عربى منطقه انجام دادند، در کشور خود ما هم انجام دادند؛ گروه‌هاى تروریست را راه بیندازند، آدمهاى مشخص را [ترور کنند]. در کشور ما دانشمندان را زدند، متخصصین انرژى هسته‌اى را زدند و به شهادت رساندند، قبل از آن هم کسان دیگرى، نخبگان سیاسى، نخبگان فرهنگى، شخصیت‌هاى علمى، شخصیت‌هاى روحانى را زدند؛ و اینها زیر دامن آمریکا رشد کردند، بعضى هم به ‌خاطر این خدماتى که به آمریکا کردند مورد قبول و پذیرش آمریکایى‌ها قرار گرفتند."

تروریست خوب!

یکی از اساسی ترین شعارهای آمریکا که همیشه به آن مباهات می ورزیده است را می توان ادعای مبارزه با تروریسم این کشور دانست. با این شعار مقامات آمریکایی امسال نیز 5 میلیارد دلار از مالیات شهروندان خود را به این کار اختصاص دادند. البته این هزینه ها جدای از هزینه های کلان حمله به افغانستان و عراق به بهانه ی مبارزه با تروریسم است. اما سوالی که ذهن بسیاری از مردم آمریکا را درگیر کرده است این است که چرا با وجود صرف چنین هزینه هایی در مناطقی که آمریکا به زعم خود پرونده ی تروریست ها را در هم پیچیده است  امورزه شاهد رشد فزاینده ی جریانات تروریستی و موجی از ناامنی و وحشت هستند؟ چرا خاورمیانه ایی که آمریکا برای مبارزه با تروریسم در سال 2001 به آن لشکر کشی کرد به محل رشد و نمو گروههای تروریستی بدل شده است؟ و یا چرا نه تنها از تعداد تروریستهای منطقه کاسته نشده حتی به قدرت آنها نیز افزوده شده است؟ پاسخ این سوال را باید در سیاستهای دوگانه ی ایالات متحده بررسی کرد. به عقیده ی مقامات آمریکایی تروریستها بر اساس نوع عملکرد و هدفهای خود به دو دسته تقسین می شوند. اگر گروهی تروریستی آمریکا و متحدانش را در زمره ی اهداف خود بگنجاند، حتی اگر دست به کاری جز پخش اعلامیه نزده باشد، تروریستی خطرناک است که هرچه سریعتر باید از بین برود چرا که مخل نظم و امنیت جهان است. حال اگر وحشی ترین گروه های تروریستی و خطرناکترین آنها با بیشترین سابقه در اعمال تروریستی، با امریکا منافع مشترک یا دشمن مشترک داشته باشد، یا در قالب گروهی سیاسی – انقلابی معرفی می شوند و یا اینکه از فهرست گروه های تروریستی و خبرهای مربوط به اعمال تروریستی در خبرگزاری ها همزمان پاک می شوند و چشم مجامع بین المللی بر روی اعمال آنها بسته می شود. دسته ی دوم را باید در منطق امریکایی تروریست خوب نامید چرا که ابزاری است برای اجرای سیاستهای منطقه ایی. این گروه ها از کمک های نظامی، تسلیحاتی، مالی و بین المللی ایالات متحده برخوردار می شوند تا  بتوانند در راه عمل به وظایف خود کارکرد بهتری داشته باشند.این گروه ها برای بقا لازم نیست دست از اعمال تروریستی خود بردارند تنها کافی است به آنچه برایشان برنامه ریزی شده پایبند باشند و در سیاست های اعلامی خود نامی از کشورهای حمایت کننده نبرند.

منفعت یا ضرورت

یکی از موارد روشن اعمال سیاست برخورد دوگانه ی آمریکایی را می توان نوع عملکرد این کشور در برهه های زمانی مختلف در افغانستان و عراق دانست. پس از اشغال افغانستان توسط شوروی در سال 1979 میلادی به بهانه ی کمک به دولت کمونیست جمهوری دموکرات افغانستان، در اوج دوران جنگ سرد، آمریکایی ها که از نفوذ کمونست ها در منطقه هراس داشتند به گروه هایی که بر ضد اشغالگری شوروی می جنگدند از طریق سازمانهای اطلاعاتی پاکستان کمک کردند. در این بین نیروهای مجاهد افغان مهمترین گروهی بودند که با شوروی درگیر و حدود 4000 پایگاه در افغانستان داشتند. اما طولانی شدن درگیری ها و بازشدن پای دیگر کشورها سبب بوجود آمدن برخی از گروه های دیگر شد که رفته رفته با حمایت خارجی توانستند قدرت زیادی کسب کنند. پدیده‌ای مشابه فعالیت مبارزین افغان در کشورهای اسلامی_عربی، ظهور مبارزانی بود که به خاطر پول یا مسائل اعتقادی برای جهاد با نیروهای کمونیست راهی افغانستان می‌شدند. برجسته ترین شخصیت در این میان جوانی سعودی به نام اسامه بن لادن بود که گروه عرب وی سرانجام با نام القاعده دارای شهرت بین‌المللی شد.آمریکایی ها توانستند بعد ها از این گروه استفاده های زیادی کنند. نسبت دادن برخی انفجارها در نقاط مختلف جهان و حملات یازده سپتامبر به این گروه بهانه ای برای آمریکایی ها شد تا به افغانستان لشگرکشی کنند. حتی بعد از تصرف افغانستان توسط نیروهای متحد، بازهم آمریکا راضی به نابودی این گروه نبود. ایجاد شاخه های متعدد القاعده در جنوب شرقی آسیا، آفریقا و حتی اروپا دلیلی بر این ادعا است. القاعده در هر نقطه ایی می توانست مجری خوبی برای سیاست های آمریکا باشد و حتی می توانست با حضور در کشوری، بهانه ی خوبی برای حضور نظامی آمریکا در آن کشور ایجاد کند.

دیدار محرمانه "جان مک کین" نامزد سابق انتخابات ریاست جمهوری آمریکا با تروریست های سوریه

القاعده پیمانکار آمریکا در جهان اسلام است. حمایت های گاه و بیگاه، آشکار و پنهان آمریکا و اسرائیل از گروه های مسلح، القاعده و شبه نظامیان تروریست در کشورهای مختلف اسلامی، حمایت از طالبان و بازگذاشتن دست آنها در مناطقی مانند سوریه، نشان می دهد که هر جا منافع آمریکا و صهیونیست ها ایجاب کند که علیه دولت های ایران، سوریه، ترکیه، عراق، لبنان، فلسطین، و حتی کشورهای آفریقایی مانند مصر ولیبی، و در آسیا در هند وچین و... خودی نشان دهند، از طریق این گروه های تروریستی اقدامات مختلفی را انجام می دهند. این گروه و شاخه های متعدد آن که هم اکنون در سوریه، عراق، یمن و... مشغول فعالیت هستند را می توان در نظر سیاستمداران کاخ سفید، جزو تروریسهای خوب به حساب آورد. رژیم بعث عراق را نیز می توان در این رهگذر مورد بررسی قرار داد. سال 1353 زمانیکه این رژیم بر سر مسادل مرزی با ایران درگیر شد، به دلیل روابط خوب شاه با آمریکا، سریعا با محکومیت های شدید بین المللی تهدید شد تا این فکر را از سر خود بیرون کند. اما همین رژیم، شهریور 59 بار دیگر به تجاوز وسیع به مرزهای کشور پرداخت اما اینبار از محکومیت ای بین المللی و کمک های خارجی خبری نبود. انقلاب اسلامی باعث شده بود تا مجامع بین المللی چشم خود را بر روی واقعیت ها و جنایات جنگی صدام ببندند. این بار آمریکا نه تنها در مقام کشور حامی صلح ظاهر نشد بلکه با کمکهای اطلاعاتی و نظامی و تشویق کشورهای دیگر به مشارکت در جنگ بر ضد ایران، هر روز بر آتش این جنگ می دمید. حتی استفاده از سلاح شیمیایی و حمله ی هوایی و موشکی به شهرهای ایران نیز باعث نشد آمریکا اقدامات صدام را محکوم کند و از حمایت از وی دست بردارد. همین رژیم که توسط آمریکایی ها تشویق شده بود چندی بعد به بهانه ی مبارزه با سلاح های کشتار جمعی توسط آنها سرنگون شد تا بار دیگر این حقیقت را اثبات کند که آمریکا دوست مشترک ندارد بلکه تنها منافع مشترک دارد.

ایران، قربانی تروریسم

بعد از وقوع انقلاب اسلامی، آمریکا که منافع خود در منطقه را از دست رفته می دید، به هر عملی برای سرنگونی جمهوری اسلامی متوسل شد. در حالیکه در هر عرف و قانونی، دخالت در امور سایر کشورها تقبیح شده است، و ادعای آمریکایی ها مبنی بر قانون مداری آنها، مقامات واشنگتن هیچگاه از این عمل پروا نداشته اند. ایجاد و پشتیبانی از گروهک های تجزیه طلب، درگیری های داخلی، ترور، جنگ، تحریم و.... یکی از ضربه های سختی که در سالهای آغازین انقلاب بر پیکر این حرکت مردمی و اسلامی نشست، ترور متفکرین، دانشمندان، فرماندهان و مسئولان سیاسی نظام بود که به مثابه ی ستونهای این انقلاب بودند. در این جریان، گروهک تروریستی منافقین، نقش بازوی اجرایی دشمنان این ملت را ایفا کرد. ایجاد هرج و مرج در صحنه ی سیاسی کشور، تهمت پراکنی علیه مسئولان نظام، ایجاد شک و شبهه در دل مردم  از اهداف اولیه ی آنها بود که با فرار بنی صدر به فاز دوم و مبارزه ی مسلحانه روی آوردند و با ایجاد نا امنی و آشوب، به مبارزه با انقلاب اسلامی پرداختند که در جریان این نا امنی ها و درگیری ها 17000 نفر از مردم بی گناه را به شهادت رساندند. اهداف ترورهای سازمان اغلب نیروهای انقلابی، متدینین، نیروهای رزمنده و مسئولان اجرایی کشور بودند. از جمله ترور های مسئولین، انفجار در محل حزب جمهوری اسلامی در هفتم تیرماه 60 بود که طی آن شهید مظلوم دکتر بهشتی و 72 تن از مسئولین به شهادت رسیدند. این ترورها رفته رفته چهره ی اقعی منافقین را آشکار کرد. "اگر حوادث معدودی از قبیل هفتم تیر اتفاق نمی‌افتاد و این سرمایه‌ها از دست ملت ایران نمیرفت، یقیناً ملت عزیز ایران نمیتوانست چهره‌ی منافقین را اینجور آشکار تشخیص دهد؛ باز آنها میتوانستند نفوذ کنند میتوانستند خودشان را موجّه جلوه دهند. این حادثه، افشاگر واقعیت پلید منافقین شد. "اما سازمان منافقین تنها گروه و سازمان اجرایی ترورهای هدف دار در ایران نبوده است. آمریکا و متحدانش بعد از پیروزی انقلاب از هر گروهی که بر ضد انقلاب فعالیت داشته است حمایت کرده اند از جمله این گروه ها می توان به گروهک جند الشیطان به سرکردگی ریگی، گروهک پژاک، جیش العدل و... حتی آنجایی که سازمانها ناتوان بوده اند، سرویس های اطلاعاتی و جاسوسی آنها با دخالت مستقیم به ترورهای هدف دار پرداخته اند که از آن جمله می توان به ترور دانشمندان هسته ایی ایران اشاره کرد.

نتیجه گیری

گرچه مقامات کاخ سفید هر از چند گاهی ایران را به حمایت از تروریسم در منطقه محکوم می کنند و بعضا قطعنامه هایی علیه کشور به تصویب می رسانند یا اینکه به آن لقب محور شرارت می دهند، اما آنچه واضح است اینکه با وجود مدارک غیر قابل انکار و اسناد معتبر فراوان نه می توان خسارت های وارده به این ملت را نادیده گرفت و نه نقش کشور ایالات متحده را  در حمایت از ترورسیم در منطقه و جهان. شاید این لجن پراکنی ها و تهمت های بی پایه و اساس آمریکایی ها را بتوان در چارچوب گمراه کردن افکار عمومی از اینکه در پس نقاب حقوق بشر و صلح جهانی حامیان اصلی تروریستها پنهان شده انددانست. دیدبان معتقد است که امروزه مقامات آمریکایی  به دنبال دستیابی به فهم مشترک با تیم مذاکره کننده و مقامات ایرانی هستند. اما آیا فرزندان انقلاب با دشمن اصلی انقلاب که دستش به خون میلیونها انسان بی گناه در سراسر جهان آلوده است و از هیچ دشمنی علیه این نظام و انقلاب دریغ نکرده است، می توانند به فهمی مشترک برسند؟ و در آخر باید خاطر نشان کرد "حرف ما این است که تا وقتی دولت آمریکا روش ها، سیاست ها، اقدامات و جهت گیری های خصمانه سی سال گذشته را دنبال می کند ملت ما نیزهمان ملت سی سال گذشته است که روز بروز قوی تر ،آبدیده تر وبا تجربه تر شده است".

منابع :

http://farsi.khamenei.ir/news-content?id=6067

http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=26615

http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=23006

http://islamtimes.org/vdca0aney49nae1.k5k4.txt

http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B9%D9%87%D8%AF%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87_%DB%B1%DB%B9%DB%B7%DB%B5_%D8%A7%D9%84%D8%AC%D8%B2%D8%A7%DB%8C%D8%B1

http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AC%D9%86%DA%AF_%D8%B4%D9%88%D8%B1%D9%88%DB%8C_%D8%AF%D8%B1_%D8%A7%D9%81%D8%BA%D8%A7%D9%86%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86

مرتبط‌ها

بیشترین سقوط ارزش سهام وال استریت در یک روز

دولت آمریکا به کشتن شهروندان ایرانی افتخار می‌کند

مقابله با کرونا از منظر حکمرانی (1)

آمریکا برای آزادی مزدور اسرائیلی، دست به تهدید و ارعاب زد

افشای نام‌های جدید از شاهزادگان بازداشت‌شده

استیصال رسانه‌ای ائتلاف در یمن