دیدبان
مردان منتقد دولت یازدهم/2

رفتار شناسی یک منتقد آرام

رفتار شناسی یک منتقد آرام

دیدبان: این روزها هر کسی درباره انتقاد و منتقد سخنی می گوید؛ عده ای که امروز حامی دولتند و تا دیروز دولت سابق را با نیش های خود می نواختند، سخن از عدم انتقاد در جامعه و تخطئه منتقدان می رانند و عده ای که امروز مخالف دولت هستند و دوستدار دولت سابق بودند، امروز حامی وجود انتقاد شدند و برخی از آنان دیروزشان را فراموش کرده اند. در میان این دو سر طیف اما کسانی بودند که هم دیروز و هم امروز از ضرورت وجود انتقاد و نقد در جامعه می گفتند و ضمن بر شمردن شرایط نقادی، آن را حق و وظیفه همگان در این نظام معرفی می کردند. آنان کسانی بودند که در عین حال که از دولت فعلی و سابق – به خاطر اینکه هر دو را دولت قانونی و مشروع این کشور می دانستند – حمایت می کردند، اما با این حال هر جا ایراد و اشتباهی می دیدند دست به سکوت نمی زدند و منافع حزبی و گروهی را بر منافع ملت ترجیح نمی دادند. در شماره پیشین این یادداشت ها، به معرفی شخصیت ویژه دکتر احمد توکلی پرداختیم و در این یادداشت، از علیرضا زاکانی، منتقد آرام و پرجنب و جوش دولت فعلی و سابق یاد می کنیم:

علیرضا زاکانی در زمان دفاع مقدس

 آغاز

دکتر علیرضا زاکانی در اسفند سال ۱۳۴۴ در خانواده ای مذهبی در جنوب شهر تهران، میدان خراسان متولد شد. زاکانی از سال 1356 که 12 ساله و دانش آموز بود، وارد مبارزه با رژیم شاه شد و در نوجوانی همزمان با اوج گرفتن انقلاب اسلامی اولین حضور اجتماعی‌ خود را با شرکت در تظاهرات و راهپیمایی‌های مردمی تجربه کرد. در ابتدای پیروزی انقلاب نیز باحضور در فعالیت های جهادی از یک سو و سازماندهی مردمی محلات از سوی دیگر نقش ایفا نمود. مسجد فعالیتش ابتدا مسجد لرزاده تهران با محوریت مرحوم آیت الله عمید زنجانی بود و بعد از آن بیشتر فعالیت‌هایش از سال 59 به بعد در مسجد همت‌آباد با محوریت آیت‌الله تنکابنی شکل گرفت.

اوج فعالیت های انقلابی و مبارزاتی زاکانی در دوران دفاع مقدس رقم خورد. «علیرضا زاکانی با شروع جنگ تحمیلی، در ماه های اولیه دفاع مقدس ـ در حالیکه بیش از 15 سال نداشت ـ همدوش دیگر جوانان بسیجی پا به عرصه دفاع از دین و میهن گذارد که حاصل آن تا پایان دوران دفاع مقدس، 62 ماه حضور داوطلبانه در جبهه‌ها، شرکت در پانزده عملیات بزرگ رزمندگان اسلام و افتخار جانبازی پنجاه درصد شد. وی که در هنگام پیوستن به جبهه حق بیش از ۱۵ سال نداشت، پس از حضور در ستاد جنگ های نامنظم، لشگرهای محمّد رسول‌ا… (ص) وسیدالشهداء (ع) وقرارگاه های جنوب و غرب، عمده حضور خود را در واحدهای «تخریب» و «اطلاعات و عملیات» سپری کرد و توفیق قبول مسوولیت‌هایی از جمله معاون گردان، مسئول محور «اطلاعات و عملیات» قرارگاه نجف اشرف ۳، قائم‌مقام «اطلاعات و عملیات» لشگر محمّد رسول‌ا… (ص) ونهایتاً مسوولیت محور این لشگر را کسب نمود.»[1]

دکتر زاکانی به همراه همرزمانش بعد از 25 سال

 تحصیلات دانشگاهی و جنجال هایی بر سر آن

جنجال سازی علیه زاکانی گستره ای دارد که پرداختن به هر کدام از آن ها به شکل ویژه، نوشته ای جدا می طلبد. یکی از این جنجال سازی ها علیه مدرک دانشگاهی زاکانی صورت گرفت. زاکانی با پایان جنگ‌ تحمیلی، در سال 1368 پس از مدت ها دور بودن از فضای درس و تحصیل، در کنکور سراسری شرکت کرد و در بهمن‌ماه سال 1368 رشته پزشکی را در دانشگاه علوم پزشکی تهران شروع و در تابستان سال 1376 دکترای عمومی‌ را اخذ کرد. بعد از آن هم با شرکت در آزمون تخصص، به‌عنوان دانشجوی دوره تخصصی پذیرفته شد. در سال 1380 دوره تخصصی پزشکی هسته‌ای را آغاز و در سال 1383 آن را به پایان رساند. زاکانی اینک بعنوان عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران و در مرکز پزشکی هسته‌ای مجتمع بیمارستانی امام خمینی (ره) و بیمارستان دکتر شریعتی خدمت می‌نماید. علاوه براین عضو هیات مدیره انجمن علمی پزشکی هسته ای ایران نیز می باشد.

این سیر تحصیل مدارک دانشگاهی توسط زاکانی بود. در دولت پیشین که زاکانی انتقادات خود علیه رئیس جمهور و برخی نزدیکان وی را در محافل مختلف افشاگرایانه بیان می کرد، حامیان سفت و محکم دولت دست به جنجال سازی و پرونده سازی علیه زاکانی زدند و یکی از این مسائل مدارک تحصیلی زاکانی بود. اینکه زاکانی از فلان درس، نمره پایینی گرفته و جنجال هایی از این قبیل تا ثابت کنند زاکانی خودش با فساد در پرونده اش مواجه است و نباید در مسائل دیگر وارد شود. این بار او اما ساکت ننشست و پاسخ جنجال سازی ها را در چند یادداشت مفصل داد و همه اسناد معتبر را نشان داد تا «سیه روی شود هر که در او غش باشد».

این ادعا علیه زاکانی و پاسخ زاکانی را می توان در یادداشت های « حکایت دکتر شدن زاکانی به روایت سایت حامی دولت» و « پاسخ زاکانی به ادعاهای واهی درباره سابقه تحصیلی اش» مطالعه کرد. به همین مقدار بسنده می شود که زاکانی در این یادداشت از راه ادب خارج نشد و ضمن دادن پاسخ مستند به تهمت زنندگان به وی نوشت که «زمانی که برای بنده مشخص گردید پشت صحنه این سرمقاله، افرادی از جریان انحرافی و باند مفاسد اقتصادی قرار دارند تا بلکه بتوانند در عزم بنده برای مقابله با انحرافات اعتقادی و اقتصادی آنها خلل ایجاد کنند، از مسوولان این روزنامه و سایت خبری مرتبط با آنها شکایت نمودم تا در دادگاه، پاسخگوی توهین ها و ادعاهای دروغ، خلاف واقع و بی اساس خود باشند.» و به این ترتیب پایبندی خود به پیگیری امور از طرق قانونی اصرار ورزید.

دکتر زاکانی در دادگاه

 سوابق تا نمایندگی مجلس

زاکانی پس از سالهای جنگ، همانطور که اشاره شد سعی کرد تحصیلات خود را تا مدارج عالیه ادامه دهد و موفق به اخذ مدرک دکتری نیز گردید. در عرصه مسئولیت های سیاسی و اجرایی نیز زاکانی شخص قابل اعتماد و فعالی بود. زاکانی در زمان حضور در دانشگاه علوم پزشکی تهران، پس از یک سال عضویت در شورای مرکزی انجمن اسلامی دانشجویان این دانشگاه، «به تاسیس بسیج دانشجویی روی آورد و پس از مدتی بسیج دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی تهران با مسوولیت وی در میان بسیج تمام دانشگاههای کشور به رتبه نخست دست یافت. پس از ادغام آن با دانشگاه تهران، مسوولیت کل «بسیج دانشجویی دانشگاه تهران و علوم پزشکی تهران» و همزمان به مدت 4 سال اداره مسجد دانشگاه تهران را بر عهده گرفت که به همین سبب مدیر نمونه کشوری گردید.

زاکانی سپس در اواخر سال 1377 مسوولیت بسیج دانشجوئی دانشگاه‌های استان تهران و از سال 1379 تا 1382 مسوولیت سازمان بسیج دانشجوئی کشور را برعهده گرفت و منشاء تحولات اساسی در ساختار و نیز نوع عملکرد بسیج دانشجویی گردید».[2]

سخنرانی در اجتماع عظیم مردم پس از حادثه کوی دانشگاه در 23 تیر 1378 یکی از نقاط درخشان سابقه انقلابی علیرضا زاکانی است. زاکانی سخنران دانشجویی این مراسم و دکتر حسن روحانی رئیس جمهور فعلی کشورمان سخنران اصلی مراسم فوق الذکر بود.

علیرضا زاکانی سپس از سال 1383 تا کنون به طور مستمر به عنوان نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی – دوره های هفتم، هشتم و نهم- حضور فعال داشته که کارنامه انقلابی و فساد ستیزی او بسیار مورد توجه است.

زاکانی و دولت دکتر احمدی نژاد

زاکانی هر چند که گفتمان مطرح شده توسط احمدی نژاد را گفتمانی انقلابی می دانست اما با بسیاری از اقدامات وی مخالفت کرد و در مواردی این مخالفت های خود را نیز علنی ساخت. نحوه انتقادات زاکانی به احمدی نژاد و نزدیکان وی در مقطعی به گونه ای بود که یاران رئیس جمهور سابق را بر آن داشت تا به انحاء مختلف تلاش کردند تا او را از میدان انتقاد علیه دولت به در کنند.

زاکانی را باید از جدی ترین منتقدان اصولگرای دولت احمدی نژاد به حساب آورد. مشی اعتدال و عادلانه و منصفانه زاکانی در نقد دولت احمدی نژاد به وضوح مشخص بود. زاکانی بارها و بارها به حمایت از احمدی نژاد و برخی عملکردهای او می پرداخت؛ او بدون هیچ روحیه متملقانه ای نکاتی از دولت احمدی نژاد را که به نظر وی رفتاری صحیح بود می ستود. حمایت او از شعارهای احمدی نژاد، حمایت از وی در آستانه انتخابات ریاست جمهوری دهم در رقابت با میر حسین موسوی، و حمایت مشروط از احمدی نژاد در دوره رای اعتماد مجلس از این جمله است.

البته تعامل زاکانی با دولت روی دیگری هم داشت و آن همانا انتقادات تند و تیز زاکانی از برخی رفتارهای دولت احمدی نژاد، خود وی و مخصوصا برخی نزدیکان مشهور احمدی نژاد بود. بدون شک زاکانی را باید از اصلی ترین و جدی ترین منتقدان حلقه نزدیکان احمدی نژاد – موسوم به جریان انحرافی – دانست. زاکانی به شکلی کاملا بی پروا این حلقه و عملکرد آن و تعامل احمدی نژاد با این نزدیکان را به نقد می کشید و البته در این مسیر اتهامات زیادی را نیز به جان خرید که اتهام به مدرک دانشگاهی وی در بالا توضیح داده شد.

البته در برابر شخص احمدی نژاد، مخصوصا دولت دوم وی، زاکانی بارها و بارها به انتقاد پرداخت. رفتار احمدی نژاد در ایام خانه نشینی و پس از آن انواع و اقسام حرکات احمدی نژاد سبب شد که زاکانی به انتقاد از وی بپردازد اما تلاش داشت هیچ گاه از جاده انصاف خارج نشود. زاکانی در مورد کابینه احمدی نژاد نیز یک مدافع تمام عیار محسوب نمی شد؛ به گونه ای که می بایست سخنرانی آتشین زاکانی در مورد آقای بهبهانی را از نمونه های بارز این مخالفت ها دانست. هر چند که راقم این سطور بر این باور است که سخنرانی زاکانی در مورد آقای بهبهانی وزیر راه احمدی نژاد چاشنی افشاگری بی پروایی نیز داشت که مطلوب نبود.

زاکانی و دولت حجت الاسلام روحانی

علیرضا زاکانی هر چند که تلاش کرد در عرصه انتخابات ریاست جمهوری یازدهم به عنوان نامزد وارد صخنه شود ولی نتوانست از فیلتر شورای نگهبان عبور کند؛ با این حال زاکانی این رد صلاحیت را متواضعانه پذیرفت و ضمن حمایت از شورای نگهبان اعلام کرد رئیس جمهور بعدی هر کس باشد را یاری خواهد کرد.

با پیروزی حسن روحانی در انتخابات، و معرفی کابینه به مجلس، زاکانی که از اقبال قابل توجهی در میان اصولگرایان برخوردار است به همراه دیگر همفکران خود، با رای بالا به اغلب اعضای کابینه روحانی، روحیه تعامل خود با دولت جدید را نشان داد. با این حال وی نتوانست از چند مورد نیز بگذرد. موضوع آقایان نجفی و زنگنه امری نبود که زاکانی را ساکت بگذارد از این رو به عنوان مخالف به ایراد سخنرانی پرداخت که در نهایت سبب شد نجفی از ورود به کابینه باز بماند ولی زنگنه با توجه به سخنان آخرین رئیس جمهور، رای اعتماد کسب کرد.

دو موضوع بزرگی که نحوه تعامل زاکانی با این دولت را نشان می دهد، ماجرای پرونده کرسنت و ماجرای توافقنامه ژنو است. در مورد نخست، زاکانی ضمن اینکه تلاش کرد به دلایلی زنگنه، به خاطر پرونده کرسنت در مجلس رای نیاورد، اما پس از ورود زنگنه به دولت، تلاش کرد تا به طرقی مانع از محکوم شدن ایران در دادگاه مربوط به پرونده کرسنت شود. او تلاش های خود را هم از طریق رسانه ها و هم از طریق رسمی و با ارسال نامه و مدارک لازم به وزیر نفت و شورای عالی امنیت ملی و حتی شخص رئیس جمهور انجام داد. این نکته را زاکانی در برنامه تلویزیونی «دیروز، امروز، فردا» متذکر شد که در این ماجرا تنها به فکر منافع ملی است و دنبال افشا گری و هوچی گری نیست. از همین رو پیگیری های خود را از طرق بالا انجام داده است:

«دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی راسا در حال ورود است و اجازه سخنرانی به نمایندگان متخصص در بسیاری از امور مثل کرسنت را نمی دهد . حتی اجازه نمی دهند که ما انتقادمان را در خفا به خودشان بگوییم که چه اتفاقات اسفناکی در جامعه در حال رخ داد است.»[3]

در مورد توافقنامه ژنو، نیز زاکانی رویکردی معقول و معتدل داشت. او عنوان کرد که توافقنامه ژنو نه جام زهر است و نه فتح الفتوح؛[4] و با این تعبیر هم رویکرد حمایتی 100 درصدی دولت را رد کرد و هم رویکرد تاریک و مخالفتی 100 درصدی برخی مخالفان توافقنامه را نادرست خواند؛ به نظر راقم این سطور این تحلیل رویکرد صحیح تری به این توافقنامه است.

در عین حال زاکانی از این که به منتقدان اجازه انتقاد داده نشود و یا با صفات نامناسب از منتقدان یاد شود را به شدت نکوهش کرد و به رئیس جمهور نیز توصیه کرد که نباید با این روش مخالفان و منتقدان را از میدان به در کرد. توصیف زاکانی از شرایط فعلی منتقدان و دولت، خواندنی است:

« نقد باید عالمانه مشفقانه و از سر دلسوزی برای رفع مشکلی باشد و پیام اجتماعی آن امیدواری باشد و از دل آن نباید کینه و سیاه نمایی بیرون بیاید و البته کسی که نقد می شود هم باید صبور باشد و در مقابل نقادان برای رفع مشکل پاسخگو باشد. اصلاح کار جامعه هدف اصلی است... من هم فضای کنونی را به هیچ وجه نمی پذیرم. این فضا غیر منطقی است... احساس میکنم که نقدکنندگان و نقدشوندگان عصبانی هستند و یکدیگر را تحقیر می کنند... شروع فضای نامطلوب کنونی حاصل بی سواد خواندن منتقدان توافقنامه ژنو است.»[5]

 

نتیجه گیری

در مجموع می توان گفت زاکانی چندان وام دار گروه و حزب عمل نمی کند. همچنان که در شماره پیشین اشاره شد، زاکانی به سبک و سیاق دکتر توکلی عمل می کند. هر گاه فسادی ببیند فریاد می کشد و هر گاه هم نکته مثبتی ببیند ستایش می کند. با این حال نظر دیدبان این نیست که دکتر زاکانی را شخصی فارغ از هر گونه عیب و ایراد و حتی در برخی موارد تندروی بداند. بلکه تلاش شد عنوان شود می توان حامی هر دولتی بود اما در عین حال ایرادها را نیز با رویکردی واقع بینانه و با نگاه به منافع ملی متذکر شد؛ آن هم نه از همان ابتدا با هوچی گری و جنجال سازی؛ بلکه ابتدا با تذکر دادن مخفیانه و محرمانه به مقامات ذیربط و در صورت به نتیجه نرسیدن، پیگیری آن از طرق دیگر. زاکانی و توکلی نیز تا کنون به چنین روشی طی طریق کرده اند.

 

مرتبط‌ها

بیشترین سقوط ارزش سهام وال استریت در یک روز

دولت آمریکا به کشتن شهروندان ایرانی افتخار می‌کند

مقابله با کرونا از منظر حکمرانی (1)

آمریکا برای آزادی مزدور اسرائیلی، دست به تهدید و ارعاب زد

افشای نام‌های جدید از شاهزادگان بازداشت‌شده

استیصال رسانه‌ای ائتلاف در یمن