دیدبان
زمینه های شکل گیری قیام 15خرداد و خصوصیات اهالی آن

آغازین قیام نهضت عظیم اسلامی

آغازین قیام نهضت عظیم اسلامی

دیدبان:

مقدمه

مردم ایران در نیمه خرداد42 بغض 2500ساله خود را بر سر رژیم شاهنشاهی پهلوی آوار کردند تا یکبار برای همیشه نسخه حاکمیت ظلم را بر این خاک و بوم بپیچند. دیدبان میخواند در این نوشته مروری داشته باشد بر زمینه های شکل گیری قیامی که جرقه اصلی انقلابی شد که 15سال بعد به انفجاری بزرگ تبدیل شد و انقلابی متفاوت از تمامی انقلاب های جهان را به وجود آورد.

زمینه های شکل گیری قیام 15 خرداد:[1]

انجمن های ایالتی و ولایتی و خدعه دولت علم:

در 15 مهرماه 1341 هیئت وزیران لایحه جدید تشکیل انجمن های ایالتی و ولایتی را تصویب کرد. در این مصوبه، برای اولین بار قید اسلام و ذکوریت از شرایط انتخاب کنندگان و انتخاب شوندگان برداشته شد و به جای سوگند به قرآن، سوگند به کتاب آسمانی کفایت می کرد.

مراجع و علمای طراز اول قم به دعوت امام خمینی(ره) در منزل آیت الله حائری جمع شدند. امام خمینی(ره) نقشه های استعماری را برای دیگر مراجع تشریح کردند و توطئه های ضمن تصویب لایحه را برشمردند. سه تصمیم اتخاذ شد:

1- مطالبه از شاه برای لغو تصویب نامه

2- اعلام خطر به علمای مرکز و شهرستان ها

3- هر هفته یک بار یا بیشتر جلسه مشورتی بین علمای قم

مراجع تلگرام های خود را برای شاه فرستادند. شاه با تعابیر ناصواب مراجع را خطاب کرده و آن ها را به دولت و شخص عَلَم حواله داد. شاه و دولت کماکان بی اعتنا باقی ماندند. دروس حوزه علمیه قم تعطیل شد. دامنه مبارزه از قم فراتر رفت. منابر بیش از پیش به مسائل سیاسی روز پرداختند. زمینه برای حرکت عمومی مردم در شهرهای بزرگ آماده شد.

بی اعتنایی به خواست علما از طرف شاه و نخست وزیرش

13 آبان بنا به دعوت امام خمینی جلسه مشترک مراجع قم در منزلشان تشکیل شد و مسئله بی اعتنایی دولت دستور جلسه قرار گرفت. ارسال مجدد تلگراف سرگشاده مقرر گشت. امام تلگرام شدیداللحنی را به شاه برای انتقاد از عملکرد دولت و اختناق در مطبوعات فرستاد. همچنین ضمن تلگراف شدید اللحن دیگری به عَلَم، وی را از نتایج وخیم اقداماتش علیه اسلام و قانون اساسی تحذیر داد.

این دور از تلگراف ها، موج شدیدتری از اعتراض را بین مردم ایجاد کرد و مردم آمادگی خود را برای فداکاری اعلام می کردند. اسدالله علم در رادیو با به کار بردن تعابیری چون چرخ زمان به عقب بر نمی گردد به تهدید و ارعاب پرداخت. او در 22 آبان ماه، تلگرامی را برای آیات قم گلپایگانی، شریعتمداری و نجفی فرستاد و امام را مورد خطاب قرار نداد. او بیان کرده بود که نظر دولت در مسئله شرط اسلامیت همان نظر علماست، سوگند با قرآن خواهد بود و در مورد مسئله مسکوت بودن عدم شرکت بانوان در انجمن های ایالتی و ولایتی، تصمیم علما به مجلسین تسلیم خواهد شد.

رضایت زودهنگام عده ای از علما از وعده های علم و اصرار امام بر لغو رسمی مصوبه

عده ای از علما با این جواب علم راضی شدند. ولی امام همچنان معتقد بود که تصویب نامه باید به طور رسمی و عمومی لغو شود و طی اطلاعیه ای خواستار ادامه مبارزه شد. بار دیگر اقشار بر حمایت خود از امام پای فشردند. سرانجام پس از 50 روز مبارزه، دولت آشکارا عقب نشینی کرد.

اما امام نهضت الهی خود را به پشتیبانی ملت شروع کرده بود. امام بیان داشت که تا رفع خطر از در معرض قبضه صهیونیست ها قرار گرفتن استقلال و اقتصاد کشور نباید عقب نشست. جنبش جدید اسلامی آغاز شده بود.

شروع تبلیغات کور علم و فرصت سازی برای اهانت های شاه در روز انقلاب سفید

پس از پایان ماجرای انجمن های ایالتی و ولایتی، دولت عَلَم تبلیغات دامنه داری را علیه روحانیت آغاز کرد. روحانیون را محور ارتجاع خواندند. پس از زمینه سازی، شاه در 19دی ماه 1341در یک اجتماع تبلیغاتی کشاورزان، لوایح شش گانه انقلاب سفید را با هدف کسب مقبولیت جامعه اعلام و از مردم برای رفراندوم دعوت کرد. شاه در سخنان خود روحانیت را مخالف اصلاحات و مصداق ارتجاع سیاه نامید. این اقدام شاه که تلاش آشکاری در راه تثبیت اقتدار و خودکامگی از طریق نقض قانون اساسی و گسترش وابستگی فرهنگی و اقتصادی به غرب بود، بار دیگر با واکنش مناسب و به موقع امام خمینی و علما روبرو شد.

در اولین روز بهمن 1341، امام خمینی طی اعلامیه ای رفراندوم را خلاف اصول و قانون دانست و آن را تحریم کرد. سایر مراجع نیز اطلاعیه هایی را علیه رفراندوم صادر کردند. روز دوم بهمن بازار تهران در خاموشی اعتصاب تعطیل شد و مردم جنوب و مرکز شهر به خیابان ها ریخته و به منزل آیت الله خوانساری رفته و خواستار پیوستن وی به مخالفین این لوایح شدند. سوم بهمن، قم شاهد اعتصاب و تظاهرات بود.

سفر هتاکانه شاه به قم

شاه روز چهارم بهمن ماه تحت شدیدترین اقدامات امنیتی و بدون استقبال علما و روحانیون به قم سفر کرد. وی در این سفر با جسارت بی سابقه ای علما را مورد اهانت قرار داد که حتی رادیو و تلویزیون شاه نتوانست آن را بدون سانسور پخش کند. ششم بهمن ماه بالاخره رفراندوم انجام شد و دولت به رغم عدم استقبال عموم مردم، به دروغ اعلام کرد که بیش از پنج میلیون نفر رأی موافق داده و از اصلاحات شاه حمایت کرده اند. کِنِدی و مسئولان دیگر کشورها به شاه تبریک گفتند.

نشست تاریخی مراجع و علمای قم

در یک نشست تاریخی که علاوه بر امام خمینی، آقایان گلپایگانی، شریعتمداری، حائری، علامه طباطبایی، محقق داماد، زنجانی، لنگرودی و آملی شرکت داشتند، انتشار اعلامیه ای تصویب شد که با عنوان نظریه مراجع تقلید و آیات عظام حوزه علمیه قم راجع به تصویب نامه مخالف شرع و قانون دولت چاپ و منتشر گردید. برای رژیم شاه مسجل شده بود که امام خمینی(ره) و علمای همفکر او مبارزه را تداوم خواهند داد.

در اسفند ماه 1341، پس از نطق شدید اللحن شاه که حداکثر اهانت و تهدید را در مورد علما به کار برد، امام خمینی طی نطقی رسا خطاب به روحانیون و طلاب جوان بیان داشتند که خود را آماده کنید برای کشته شدن... خود را آماده کنید برای تحمل مصایبی که در راه دفاع از اسلام و استقلال برای شما در پیش است... . در این سخنرانی کوبنده، عید نوروز را نیز عزای ملی اعلام کردند. به گزارش شهربانی قم، شمار حاضران در سخنرانی امام، حدود چهار هزار نفر برآورد شد که از دید برخی شاهدان عینی به مراتب بیشتر بود.

فاجعه فیضیه و شروع خونین سال قیام

مبارزات قاطع امام و روحانیون از آغاز سال 1342 شدت گرفت. روز دوم فروردین، مصادف با سالروز شهادت امام جعفر صادق علیه السلام یک مجلس سوگواری از سوی آیت الله گلپایگانی در مدرسه فیضیه قم برقرار شد که جمعیت انبوهی در آن شرکت کردند. مأموران رژیم با لباس مبدل، با هجوم به مجلس عزاداری، ضمن ضرب و جرح مردم و شکست در و پنجره مدرسه، عده ی زیادی از مردم و طلاب را کشته و مجروح کردند.

همزمان با این فاجعه، مدرسه طالبیه تبریز، منزل آیت الله سید حسن قمی در مشهد نیز مورد حمله قرار گرفت. خیل اعلامیه ها و محکومیت ها از قم، تهران، نجف، مشهد، تبریز و... جاری شد و امام نیز اعلامیه ی تاریخی خود یعنی اعلامیه «شاهدوستی یعنی غارتگری» را صادر کرد. با صدور این اعلامیه، توده های ستمدیده و مرعوب، یکباره به جوش و خروش آمدند. رعب و وحشتی که به دنبال فاجعه خونین فیضیه، قلب ها را فراگرفته بود، جای خود را به خشم، عصیان، شهامت و دلاوری سپرد. روحانیت تهران یک هفته اعتصاب را با خودداری از اقامه جماعت در مساجد اعلام کرد، حوزه علمیه مشهد از این تصمیم اعلام حمایت کرد و اعتصاب سراسری ائمه جماعات را خواستار شد. اصناف، بازاریان تهران و سایر شهرستان ها نیز سه روز اعتصاب عمومی را با بستن مغازه ها و بازار تدارک دیدند.

به مناسبت اربعین شهدای فیضیه نیز با صدور اعلامیه شورانگیز امام خمینی، مجالس یادبود در نقاط مختلف تشکیل شد و فرصت دیگری برای تهاجم به رژیم فراهم گشت. شاه در 26 اردیبهشت 1342 طی نطقی آینده خونینی را در ایران و لزوم کشتار افرادی را برای تحقق اهداف انقلاب سفید پیش بینی کرد و وقوع آن را غیرقابل اجتناب دانست.

خروش حسینی عاشوراییان در خرداد 1342

با آغاز محرم مبارزات اوج دیگری گرفت. رژیم که تشدید مبارزه را پیش بینی می کرد تمهیداتی اندیشید. امام خمینی در مقابله با تهدید های رژیم، ضمن پیامی به وعاظ، گویندگان دینی و هیئت های مذهبی، نکات مهمی را بیان کردند و ضمن برائت از التزامات و ضرورت های مطروحه از طرف رژیم، مواردی که وعاظ لازم بود بیان کنند ابلاغ کردند.

روز 13 خرداد 1342 مصادف بود با عاشورای حسینی؛ از صبح آن روز تظاهرات گسترده ای همراه با مراسم عزاداری و عکس های امام خمینی در دستان مردم در خیابان های تهران آغاز شد. در گزارشات ساواک از تظاهرات این روز به حضور آشکار دانشجویان در کنار طلاب و سایر اقشار مردم اشاره شده است. امام خمینی در قم پر از شور حسینی برای ایراد سخنرانی به سمت فیضیه رهسپار شدند. ایشان ساعت هفت بعد از ظهر، بیانات تاریخی خود را ایراد کردند. با این سخنرانی رویارویی قاطع و سازش ناپذیر امام در برابر شاه و رژیم به اوج خود رسید.

ربودن امام و برخاستن سروش قیام نیمه خرداد

نیمه شب 15 خرداد، پس از دستگیری های گسترده روحانیون طرفدار امام در تهران و شهرستان ها، مأموران رژیم با استفاده از تاریکی شب و خواب بودن مردم، امام خمینی رحمه الله را با به کارگیری ده ها کماندو و سرباز گارد شاهنشاهی بازداشت و به تهران منتقل کردند. این دستگیری 15 خرداد را آفرید.

از ابتدای صبح آن روز تظاهرات گسترده و خونینی در شهرهای قم، تهران، ورامین، شیراز و کاشان و اعتصاب ها و واکنش های مردمی در مشهد، اصفهان، تبریز و بسیاری از شهرستان ها کوچک و بزرگ کشور رخ داد. بیشترین کشتار وحشیانه مردم در تهران و ورامین صورت گرفت و هزاران تن از اقشار مردم کشته و زخمی شدند. در تهران و چند شهر حکومت نظامی اعلام شد و موج دستگیری روحانیون، دانشجویان، بازاریان و مردم مبارز در مناطق مختلف گسترش یافت و این شرایط خونین و حماسی چند روز در کشور حاکم بود.

خصوصیات قیام کنندگان 15 خرداد

بصیرت مندی در عمل

مردمان برپاکننده نهضت 15خرداد با رجوع به حافظه تاریخی خود و بازخوردی که رهبران نهضت های اسلامی چون سیدجمال و آیت الله کاشانی از سوی مستکبرین و مرتجعین دیدند، این بار بر اساس مسیری صحیح همراه رهبری این نهضت نوخاسته ماندند. مردم به خوبی می دانستند که باید چه کار کنند، چه نقاط حساسی را مورد هدف قرار دهند و چه نوع مواجهه ای با رژیم شاه داشته باشند. تا پیش از آغاز نهضت امام و قیام 15 خرداد، لبه تیز حمله عناصر به ظاهر مبارز، به سوی دولت ها و مهره های دست دوم رژیم حاکم بود و فراتر از آن نمی رفت. امام امت رحمه الله از آغاز نهضت اسلامی کوشید، عامل بدبختی و دشمن اصلی ملت و کشور ایران را به مردم نشان داده و توده های مسلمان و مستضعف را به رویارویی و مبارزه با او وادارد.

«از این رو، انبوهی از تظاهرکنندگان به سوی کاخ مرمر به حرکت درآمدند و واژگونی کاخ شاه را در نظر داشتند، گروهی به منظور در دست گرفتن اداره رادیو به میدان ارگ و اداره انتشارات رادیو یورش بردند و طی زد و خورد شدیدی ایستگاه را به تصرف درآوردند و در و پنجره ها را شکستند؛ لیکن آتش نیروهای مسلح آنان را عقب راند. گروه دیگر برای دستیابی به اسلحه اداره تسلیحات ارتش در جنب توپخانه را مورد حمله قرار دادند»[2]

مردم بیانات روشن و قابل فهم امام را در مورد خطراتی که اسلام را تهدید می کرد درک نمودند و ایمان و اعتقاد آنان به عنوان یک عامل نیرومند و جریان ساز عمل کرد.

حفظ مقام ولایت فقها

قیام حماسه آفرینان 15خرداد در دفاع از کیان اسلام و نواب عام معصومین(سلام الله علیهم) شکل گرفت. اینان پرورش یافته همان رهبری بودند که فرمود : «شطر کلمه‌ای اهانت بکند کسی به یک نفر از مراجع اسلام، بین او و خدای تبارک و تعالی ولایت منقطع می‌شود. کوچک فرض می‌کنید؟ فحش دادن به مراجع بزرگ ما را کوچک فرض می‌کنید؟ اگر به واسطه بعضی از جهالت ها لطمه‌ای بر این نهضت بزرگ وارد بشود، معاقَبید پیش خدای تبارک و تعالی؛ توبه‌تان مشکل است قبول بشود، چون به حیثیت اسلام لطمه وارد می‌شود.»[3]

مخالفت مراجع و اکثریت روحانیون با لایحه ی انجمن های ایالتی و ولایتی، مقابله با دیکتاتوری و رفراندوم غیرقانونی و سرسپردگی شاه به آمریکا و اسرائیل، حمله شاه به مدرسه فیضیه، دستگیری امام خمینی رحمه الله و تعداد دیگری از روحانیون و...، مجموعا باعث ورود جدی روحانیون به عرصه سیاست از طرفی و جلب حمایت های و تبعیت های مردمی از سوی دیگر بود.

مقاومت مداری

رژیم شاه در پی قیام 15خرداد با اعلام حکومت نظامی، با به راه انداختن دادگاه های نظامی فرمایشی، با اعدام جوانمردانی چون طیب حاج رضایی، حاج اسماعیل رضایی، محمد بخارایی، رضا هرندی، مرتضی نیک نژاد، سلب امنیت و آزادی و حاکم کردن خفقان و وحشت و انباشتن زندان ها از فرزندان ملت، تلاش کرد قیام 15خرداد را از تداوم و پیشرفت باز بدارد، نهضت اسلامی ایران را درهم بشکند و راه شهیدان 15خرداد را بی رهرو سازد. لیکن این مقاومت توانفرسا و معجزه آسای ملت ایران بود که رژیم شاه را ناکام گذاشت و نهضت اسلامی ایران را اوج بخشید، تا آنجا که نهضت فراگیر شد ملت ایران را در سراسر کشور به حرکت درآورد و انقلاب پدید آورد.

امام راحل در این زمینه می فرمایند: «در حقیقت دستاورد نهضت 15خرداد 42پیروزی بهمن 57بود... روز 15خرداد در عین حال که چون روز عاشورا، روز عزای عمومی ملت است، روز حماسه و تولد جدید اسلام و مسلمانان است...عاشورا با نه خود، یزیدیان را در طول تاریخ نفی کرد و به گورستان فرستاد، 15خرداد نیز پهلویان و پهلوی صفتان و ابرقدرت ها را مدفون کرد...»

متمسک به کلمه وحدت

مبارزان 15خرداد در راه نهضت اسلامی خود اسیر باندبازی ها و دسته بندی های بی جای جامعه و سیاست نشدند و همگی در صف قیام مجاهدانه خود برای وصول به اهداف بعدی این نهضت و تشکیل حکومت اسلامی کوشیدند و کید دشمنان نتوانست در آن ها تفرقه ی خانمان سوزی را جاری سازد. اتحاد مجموعه ی سه عنصری اسلام، امام و مردم به صورت قدرت جدیدی در مقابله با رژیم و سلطه خارجی درآمد که خاموش نشد و تا پیروزی انقلاب در بهمن 57 شعله ور ماند.

نیروهای نهضت اسلامی همراه با این قیام به ضرورت تشکیلات و ایجاد سازمان هایی جهت هدایت مبارزان و قیام کنندگان رسیدند که گروه های چون هیئت های مؤتلفه ره آورد این چنین نگاهی بوده است.

نتیجه گیری

امام خمینی فرمودند که پانزده خرداد مبدأ عطفی بود در تاریخ؛ نه پیرو نهضت های دیگر، قیام های دیگر. این شعار باید محفوظ باشد که این قیام، قیام ملی نیست. این قیام، قیام قرآنی است؛ این قیام، قیام اسلامی است[4]. به نظر دیدبان فهم چیستی و چگونگی شکل گیری این قیام و همچنین خصوصیات قیام کنندگان می تواند راه را برای ساختن و احیای دوباره شرایط قیام قرآنی و اسلامی باز کند و مددرسان امروز ما در تطبیق خود با دوره قیام باشد.


[1]. اسناد و خاطرات؛ امام خمینی و قیام 15 خرداد 1342، علی شیرخانی، پژوهشنامه انقلاب اسلامی، بهار 1378

بستر ها و دستاوردهای قیام 15 خرداد، رحیم کارگر، مبلغان، اردیبهشت و خرداد 1387  

قیام 15 خرداد؛ ویژگی ها و دستاوردها، حمید روحانی، نشریه 15 خرداد، بهار 1392  

مروری بر زمینه ها و آثار قیام 15 خرداد، صادق تهرانی، نشریه مطالعات تاریخی، بهار 1384  

[2]. نهضت امام خمینی، دفتر اول، ص 534

[3]. صحیفه امام، جلد 1، ص 307

[4]. صحیفه‌ی نور، جلد 12، ص 153

 

مرتبط‌ها

بیشترین سقوط ارزش سهام وال استریت در یک روز

دولت آمریکا به کشتن شهروندان ایرانی افتخار می‌کند

مقابله با کرونا از منظر حکمرانی (1)

آمریکا برای آزادی مزدور اسرائیلی، دست به تهدید و ارعاب زد

افشای نام‌های جدید از شاهزادگان بازداشت‌شده

استیصال رسانه‌ای ائتلاف در یمن