مقدمه
"این انقلاب بی نام خمینی در هیچ جای جهان شناخته شده نیست." جمله ای که پیوند میان هویت جمهوری اسلامی و مکتب امام را می رساند. مکتبی که در روزگار ما مفسران نسبی و سببی زیادی برای خود پیدا کرده است. امامی که نیست از خود دفاع کند و عده ای برای افکار ، عقاید و حتی اسم او دندان تیز کرده اند. صیانت از امام و راه او صیانت از انقلاب و آرمان هایش است. به همین جهت رهبر انقلاب (مدظله) برای خود لازم دیده اند که لااقل در سخنرانی سالانه خود در روز 14 خرداد که در حرم مطهر برگزار می گردد، به تبیین و تفسیر واقعی از راه و مکتب بپردازند تا افراط و تفریط ها از شعارهای انقلاب و معمار کبیر آن دور شوند. پس در ادامه مروری کوتاه داریم بر توصیف خورشید از زبان آفتاب:
ویژگی های ممتاز شخصیتی امام(ره)
مکتب سیاسی امام نمیتواند از شخصیت پُرجاذبهی امام جدا شود.(83/03/14)، شخصیت امام(ره) با هیچکدام از رهبرهای دنیا قابل مقایسه نیست؛ او را فقط با پیامبران و اولیاء و معصومان(علیهم السلام) می توان مقایسه کرد. او شاگرد و دنباله روِ آن ها بود و به همین خاطر نمی توان با رهبرهای سیاسی دنیا مقایسه اش کرد(...)امام(ره) خصلت های گوناگونی داشت: بسیار خردمند و عاقل و متواضع و هوشیار و زیرک و بیدار و قاطع و رئوف و خویشتندار و متقی بود. (68/03/18)، خود او اهل توکل بود، اهل تضرع بود، اهل توسل بود، اهل استمداد از خدا بود، اهل عبادت بود. بعد از پایان ماه رمضان، انسان وقتی امام را میدید، به طور محسوسی در او احساس نورانیت میکرد. از فرصت های زندگی برای تقرب به خدای متعال، برای پاکیزهکردن دل و جان مطهرِ خودش استفاده میکرد. دیگران را هم امر میکرد و میگفت: ما در محضر خدا هستیم. عالَم، محضر خداست.(78/01/01)
اعتقاد به مکتب امام، مهمترین علت ایستادگی ملت
عامل مهم تسلیم ناپذیری و ایستادگی ملت ایران در راه پُر افتخار خود، فلسفهی سیاسی و مکتب سیاسی امام است، که ملت ما از بن دندان به آن اعتقاد دارند،(...). امام بزرگوار با مکتب سیاسیِ خود بود که توانست دست غارتگران را از این کشور کوتاه کند؛ غارتگرانی که با همدستی با دیکتاتورها، ایران را به خانهی امن خود تبدیل کرده بودند؛ کسانی که امیدوار بودند بتوانند ایران را به صورت یک کشور تولیدکنندهی مواد اولیه و انبار تمامنشدنیِ نفت برای خود نگه دارند. (83/03/14)
راز موفقیت امام؛ در مکتب ایشان بوده است
مکتب سیاسی امام است- مایهی اصلی نظام جمهوری اسلامی است،(...).راز موفقیت امام در مکتبی است که عرضه کرد و توانست آن را بهطور مجسم و به صورت یک نظام، در مقابل چشم مردم جهان قرار دهد. البته انقلاب عظیم اسلامی ما بهدست مردم به پیروزی رسید و ملت ایران عمق تواناییها و ظرفیت فراوان خود را نشان داد؛ اما این ملت بدون امام و مکتب سیاسی او قادر به چنین کار بزرگی نبود. مکتب سیاسی امام میدانی را باز میکند که گسترهی آن حتّی از تشکیل نظام اسلامی هم وسیعتر است.(83/03/14)
رابطه دین و سیاست از منظر امام
جوهر اصلی در مکتب امام بزرگوار ما، رابطهی دین و دنیاست؛ یعنی همان چیزی که از آن به مسألهی دین و سیاست و دین و زندگی هم تعبیر میکنند،(...). دین و دنیا در منطق امام بزرگوار ما مکمل و آمیخته و درهمتنیدهی با یکدیگر است و قابل تفکیک نیست. این، درست همان نقطهیی است که از آغاز حرکت امام تا امروز، بیشترین مقاومت و خصومت و عناد را از سوی دنیاداران و مستکبران برانگیخته است؛ کسانی که زندگی و حکومت و تلاش و ثروت آنها مبتنی بر حذف دین و اخلاق و معنویت از جامعه است.(84/03/14)
اصول مکتب امام
1. اصل معنویت
امام بزرگوار ما صرفاً با تکیهی بر عوامل مادی و ظواهر مادی، راه خود را پی نمی گرفت؛ اهل ارتباط با خدا، اهل سلوک معنوی، اهل توجه وتذکروخشوع و ذکر بود؛ به کمک الهی باور داشت؛ امید او به خدای متعال، امید پایانناپذیری بود.(90/03/14) ،در مکتب سیاسی امام، معنویت با سیاست در هم تنیده است. در مکتب سیاسی امام، معنویت از سیاست جدا نیست؛ سیاست و عرفان، سیاست و اخلاق. امام که تجسم مکتب سیاسیِ خود بود، سیاست و معنویت را باهم داشت و همین را دنبال میکرد؛ حتّی در مبارزات سیاسی، کانون اصلی در رفتار امام، معنویت او بود. همهی رفتارها و همهی مواضع امام حول محور خدا و معنویت دور میزد. امام به ارادهی تشریعی پروردگار اعتقاد و به ارادهی تکوینیِ او اعتماد داشت و میدانست کسی که در راه تحقق شریعت الهی حرکت میکند، قوانین و سنتهای آفرینش کمککار اوست. (83/03/14)
مظهر مهم معنویت در رفتار امام، اخلاص او بود. برای خاطر تعریف و تمجید این و آن، حرفی نزد، کاری نکرد، اقدامی نکرد. آنچه که برای خدا انجام داد، به وسیلهی خدای متعال به آن برکت داده شد؛ ماندگار شد.(78/01/01).
2.اصل عقلانیت
اولین نمونه، همین گزینش مردم سالاری برای نظام سیاسی کشور بود؛ یعنی تکیهی به آراء مردم. انتخاب مردم سالاری، یکی از مظاهر روشن عقلانیت امام در مکتب حیاتبخش و نجاتبخش او بود.(90/03/14) . در مکتب سیاسی امام رأی مردم به معنای واقعی کلمه تأثیر میگذارد و تعیینکننده است. این، کرامت و ارزشمندی رأی مردم است.(83/03/14)، یک مظهر دیگر عقلانیت امام، تزریق روح اعتماد به نفس و خوداتکائی در ملت بود. در طول سالهای متمادی، از آغاز تسلط و ورود غربیها در این کشور - یعنی از اول قرن 19 میلادی که پای غربی ها به ایران باز شد - دائماً به وسیلهی عوامل و دستیارانِ خودشان، با تحلیل های گوناگون، توی سر ملت ایران میزدند؛ ملت ایران را تحقیر میکردند، به ملت ایران میباوراندند که نمیتواند، عُرضهی اقدام علمی و پیشرفت علمی ندارد، توانائی کار کردن و روی پای خود ایستادن را ندارد(...)،آن عقلانیتی که در مکتب امام بزرگوار ما هست، اقتضاء نمیکند که ما از خدعهی دشمن غافل شویم، از کید او غافل شویم، از نقشهی عمیق او غافل شویم، به او اعتماد کنیم، در مقابل او کوتاه بیائیم. هرچه که انسان در مقابل دشمن کوتاه بیاید، پشتوانهی عظیم معنوی در درون کشور و درون ملت را از دست خواهد داد.(90/03/14)
3. اصل عدالت
این بُعد هم از متن قرآن و متن دین گرفته شده است؛ و آن، بُعد عدالت است. اینها را باید با هم دید. تکیهی بر روی یکی از این ابعاد، بیتوجه به ابعاد دیگر، جامعه را به راه خطا میکشاند، به انحراف میبرد. این مجموعه، این بستهی کامل، میراث فکری و معنوی امام است. خود امام بزرگوار هم در رفتارش، هم مراقب عقلانیت بود، هم مراقب معنویت بود، هم با همهی وجود متوجه به بُعد عدالت بود(90/03/14)
عدالت اجتماعی یکی از مهمترین و اصلیترین خطوط در مکتب سیاسی امام بزرگوار ماست. در همهی برنامه های حکومت- در قانونگذاری، در اجرا، در قضا- باید عدالت اجتماعی و پُر کردن شکافهای طبقاتی، مورد نظر و هدف باشد. اینکه ما بگوییم کشور را ثروتمند میکنیم- یعنی تولید ناخالص ملی را بالا میبریم- اما ثروتها در گوشهیی به نفع یک عده انبار شود و عدهی کثیری هم از مردم دستشان خالی باشد، با مکتب سیاسی امام نمیسازد. پُر کردن شکاف اقتصادی در بین مردم و رفع تبعیض در استفادهی از منابع گوناگون ملی در میان طبقات مردم، مهمترین و سختترین مسئولیت ماست.(83/03/14)
از اول پیروزی انقلاب، امام تکیهی بر طبقات ضعفا را اصرار کردند، تکرار کردند، توصیه کردند. تعبیر «پابرهنگان» و «کوخنشینان» جزو تعبیراتی بود که در کلام امام بارها و بارها تکرار شد. به مسئولین اصرار داشتند که به طبقات محروم برسید. به مسئولین اصرار داشتند که از اشرافیگری پرهیز کنند. این، یکی از توصیههای مهم امام بزرگوار بود.(...)، اگر به نام عدالت خواهی و به نام انقلابیگری، اخلاق را زیر پا بگذاریم، ضرر کردهایم؛ از خط امام منحرف شدهایم. اگر به نام انقلابیگری، به نام عدالت خواهی، به برادران خودمان، به مردم مؤمن، به کسانی که از لحاظ فکری با ما مخالفند، اما میدانیم که به اصل نظام اعتقاد دارند، به اسلام اعتقاد دارند، اهانت کردیم، آنها را مورد ایذاء و آزار قرار دادیم، از خط امام منحرف شدهایم. اگر بخواهیم به نام انقلابیگری و رفتار انقلابی، امنیت را از بخشی از مردم جامعه و کشورمان سلب کنیم، از خط امام منحرف شدهایم. در کشور آراء و عقاید مختلفی وجود دارد. اگر چنانچه یک عنوان مجرمانهای بر یک حرکتی، بر یک حرفی منطبق شود، این عنوان مجرمانه البته قابل تعقیب است؛ دستگاههای موظف باید تعقیب کنند و میکنند؛ اما اگر عنوان مجرمانهای نباشد، کسی است که نمیخواهد براندازی کند، نمیخواهد خیانت کند، نمیخواهد دستور دشمن را در کشور اجرا کند، اما با سلیقهی سیاسی ما، با مذاق سیاسی ما مخالف است، ما نمیتوانیم امنیت را از او دریغ بداریم، عدالت را دریغ بداریم؛ «و لایجرمنّکم شنئان قوم علی الّا تعدلوا». (90/03/14)
نتیجه گیری
ارادت مردم به امام بزرگوار، به معنی پذیرش مکتب امام به عنوان راه روشن و خط روشن حرکت عمومی و همگانی ملت ایران است؛ یک راهنمای نظری و عملی است که کشور و ملت را به عزت و پیشرفت و عدالت میرساند. در طول این سی و دو سال گذشته، عملاً هم همین بوده است. یعنی هر جا ما توفیق پیدا کردیم که به توصیههای امام جامهی عمل بپوشانیم، هر جا توانستیم خط انگشت اشارهی امام را دنبال کنیم، توفیقات فراوانی نصیب ما شد. مردم با این چشم، به راه امام و خط امام و میراث ماندگار امام نگاه میکنند(...)، توجه کنید که راه نجات، راه صلاح، راه پیروزی بر دشمنان خبیث و مکار، راه جلب رضای الهی و توفیق در رسیدن به هدف های مقس اسلام و انقلاب، عبارت است از همان توصیه یی که امام عزیزمان همیشه آحاد ملت ایران را به آن فرا می خواندند؛ یعنی حفظ ارتباط با خدا توکل به او، نترسیدن از دشمنان خدا و با همه ی وجود حمایت و حراست از جمهوری اسلامی.این راه ملت ایران است. (68/03/26)
پی نوشت: دفتر حفظ و نشر آثار آیت الله العظمی سید علی خامنه ای(مدظله العالی)