دیدبان

پاسخ رسایی به هوچی گر ها!

پاسخ رسایی به هوچی گر ها!

به گزارش دیدبان به نقل از پارس ، با صدایی رسا به این هوچی گرها می گویم که تمام تیترهایتان برایم پشیزی ارزش ندارد تا رفتن یا نرفتن به مأموریت کاری مجلس را بر اساس آن تنظیم کنم. اگر تکلیف اداری ام باشد حتما به سفر جام جهانی خواهم رفت و علی رغم تصویب این سفر در کمیته سفرهای خارجی هیأت رئیسه اگر تکلیفم این نباشد، در ایران می مانم تا در کنار دوستان دیگر به دعوت های متعدد برای برگزاری همایش های مردمی "ما دلواپسیم" در استان های مختلف پاسخ مثبت بدهم و تلاش کنیم تا تیم مذاکره کننده دیپلماسی کشور در ادامه مسیر مذاکرات، سر بلند بیرون بیاید و مانند توافقنامه ژنو 28 گل نخورد.

در طول چند روز گذشته موضوع سفرم به جام جهانی از طرف مجلس به عنوان مسئول پرونده فساد در فوتبال، دستمایه تخریب هماهنگ چند سایت علیه بنده شده است. فعلا بنا ندارم نفیا و اثباتا درباره اصل سفر سخنی بگویم تا زمانش برسد که چند روز آینده است. آن روز در خصوص پشت پرده این همه دست و پا زدن برای تخریب این طلبه کوچک خواهم نوشت.

هر چند رئیس کمیسیون اصل 90 در مصاحبه ای به صراحت اعلام کرد که "این سفر با نظر و اصرار کمیسیون اصل 90 و بعد از تصویب در کمیته سفرهای هیأت رئیسه مجلس بوده است و رسایی نه تنها اصراری بر انجام این سفر نداشته بلکه از پذیرش آن اکراه داشته است" و این اکراه حتی تا همین الان هم ادامه دارد.

با این همه، سیل تخریب ها و توهین ها هم چنان ادامه دارد و من بنا بر اصرار برخی دلسوزان در پاسخ به این دلواپسان بیت المال فقط به یک مورد می پردازم تا جماعتی که از سفرم دلنگرانند را از دلواپسی بیرون بیاورم. تأکید می کنم که اصل توضیحات را طی چند روز آینده بعد از قطعی شدن سفر اعلام خواهم کرد.

در طول این چند روز محور تخریب یک سایت بدنام سیاسی و دیگر رسانه های همسو با آن، این است که رسایی با چه توجیهی می خواهد به سفر برود. ارتباط رسایی با این سفر چیست؟ چرا باید از پول بیت المال برای این سفر خرج شود؟ آیا برای رسیدگی به فساد در فوتبال حتما باید به جام جهانی رفت؟ 

همانطور که رئیس کمیسیون اصل 90 در مصاحبه خود گفته، این سفر نه به اصرار بنده و نه حتی به درخواست بنده بلکه اصل سفر با توجه به موضوعات مطرح در پرونده و سوابق و لواحق آن به تصمیم کمیسیون و اصرار رئیس آن بوده. علاوه بر این، کمیته هیأت رئیسه برای بررسی سفرهای خارجی نمایندگان، استدلال های کمیسیون را پذیرفته و با آن موافقت کرده است و بنا بر نظر آنها مناسبترین فرد برای این سفر، مسئول پرونده ای است که چندماه است بابت آن، بیش از 40 تن از فعالان این ورزش را در جلسات متعدد به کمیسیون اصل 90 دعوت کرده و با حضور کارشناسان پرونده، به بررسی موضوع پرداخته است.

حال سئوال این است که اگر این سفر از نظر این رسانه های هوچی گر غیر ضروری است طبعا پیکان تهاجم آنها - اگر تهاجم به حقی باشد که نیست - باید در درجه اول متوجه رئیس کمیسیون اصل ۹۰ که آن را درخواست کرده و سپس کمیته بررسی سفرهای خارجی نمایندگان در هیأت رئیسه مجلس باشد که آن را تصویب کرده، نه نماینده ای که از حدود پنج ماه قبل، مسئول رسیدگی به یکی از پرونده های پرحاشیه شده و امروز به دلیل اشرافش به این پرونده به عنوان وظیفه اداری و سازمانی از طرف این آقایان مأمور به انجام آن شده و البته هنوز هم از انجام آن اکراه دارد!

اما چرا این سایت های به ظاهر دلسوز بیت المال حاضر به پیگیری این سئوال از کمیته بررسی سفرهای خارجی نمایندگان در هیأت رئیسه نیستند؟ واقعا اگر این سفر تا این اندازه بی ربط و بی فایده است و هیچ استدلالی پشت آن نبوده و این رسانه ها از روی دلسوزی پیگیر موضوعند، چرا این هیأت با آن موافقت کرده است؟

همین الان که شما این یادداشت را می خوانید، بیش از 40 تن از نمایندگان مجلس از کمیسیون های مختلف در سفر خارجی بسر می برند. برخی از این سفرها در قالب گروه های دوستی پارلمانی، برخی در قالب هیأت های دیپلماتیک و برخی برای شرکت در سمینارهای بین المللی و منطقه ای است. این نوع سفرها اختصاص به مجلس ندارد بلکه وزرای دولت، معاونین وزرا و حتی کارشناسان وزارتخانه های مختلف نیز چنین سفرهایی را انجام می دهند، اما نه تنها سفر متعدد یک نماینده یا دیگر سفرها به این اندازه برجسته نمی شود ولی سفر رسمی و قانونی بنده تا این اندازه بزرگ نمایی می شود.

وقتی به شکل غیر طبیعی به این موضوع پرداخته می شود، مردم در اصل نیت این افراد و رسانه ها شک می کنند و سئوال می کنند که چرا در موارد دیگر این حساسیت به خرج داده نمی شود. پاسخ این هتاکان در برابر این سئوالات چیست؟

اصلا قصد قضاوت در باره این سفرها را ندارم چون از دلایل آنها آگاه نیستم اما قطعا سفر یک نماینده با عنوان نظارتی به جام جهانی با این حجم فعل و انفعال و حضور ایرانیان و ... اگر فوائدش از این سفرها بیشتر نباشد، کمتر نیست تا چه برسد به همراهی چند نماینده با رئیس جمهور و رئیس مجلس به کشورهای دیگر که امری متداول است.

حضور نمایندگان در قالب چنین هیأت هایی علاوه بر بعد دیپلماتیک آن، کارکرد نظارتی هم دارد که در تمام دوره ها از ابتدا تا امروز و در آینده خواهد بود. حتی حضور برخی از نمایندگان مجلس و دولت در بازی های جام جهانی دوره های قبلی هم مسبوق به سابقه بوده اما چرا در خصوص این سفر و همراهی بنده تا این اندازه جوسازی رسانه ای آن هم توسط چند روزنامه و سایت خبری می شود، نکته ای است که طی چند روز آینده به آن اشاره خواهم کرد.

و اما مصاحبه خواهر زاده آقای خاتمی!

یکی از سایت های بدنام سیاسی که به تعبیر مدیر کل تشریفات مجلس، نامه این اداره کل را دزدیده و با انتشار آن جوسازی کرده، در مصاحبه با خواهرزاده سید محمد خاتمی و نماینده اردکان به نقل از تابش مطالبی را نقل کرده که تصویر آن در ذیل می آید:

هر چند چنین ادبیات سخیفی شایسته کسی که خود را نماینده مردم مؤدب و فهیم اردکان می داند نیست اما از سایت هایی که با ظاهری دلسوزانه دلواپس هزینه بیت المال شده اند، چند سئوال می پرسم که برای قضاوت افکار عمومی به آن پاسخ دهند.

آقای تابش در مصاحبه با این سایت بدنام با تمسخر می گوید که "حتما رسایی می خواهد به عنوان خبرنگار هفته نامه ۹دی به این سفر برود ولی اگر از طرف مجلس برود، حتما حق مأموریت هم خواهد گرفت."

باید از آقای تابش پرسید آیا ایشان نیز سفرهای پنهانی مکرر خود با دولت مردان که بدون نظر کمیته سفرهای خارجی نمایندگان و تنها با نظر مساعد دولت صورت می گیرد را با همین انگیزه انجام می دهد؟ بد نیست آقای تابش درباره سفر حدود ۱۰ روزه خود که دو ماه قبل به همراه یکی از وزرای دولت یازدهم به آمریکا صورت گرفته، توضیح دهد؟ چرا هیچ اثری از این سفر در اداره تشریفات مجلس به ثبت نرسیده و برای مسئولان تشریفات مجلس علامت سئوال شده؟

راستی آقای تابش! در زمان برگشت از آمریکا ، توقف چند روزه شما و وزیر محترم، در آلمان آن هم فقط با نیت گشت و گذار، به منظور اضافه شدن حق مأموریت های دولتی بوده است؟ حتما آقای تابش خود را به تجاهل می زند که کدام سفر؟ شاید با دیدن این تصاویر گشت و گذار در 60 کلیومتری فرانکفورت و در کنار رود "راین" به حافظه آقای تابش و رسانه های هوچی گری که این چند روز برای تخریب این طلبه کوچک خود را به آب و اتش زدند، کمک کند:

چرا رسانه های هوچی گری که دو روز است سفر تیم ملی را تحت الشعاع سفر یک عضو کمیسیون اصل نود قرار داده اند، بررسی نمی کنند که حضور برخی از نمایندگان در آمریکا و آلمان بر چه اساسی و با بودجه چه نهادی و به چه دلیل بوده است؟

در بخشی از این مصاحبه که برای مزمت سفر رسمی بنده که با تایید کمیته قانونی مجلس صورت گرفته، آقای تابش به عنوان نایب رئیس فراکسیون ورزش (!) از لابی این فراکسیون با وزارت ورزش و فدارسیون فوتبال سخن می گوید و خبر می دهد که قرار است چند تن از نمایندگان با بودجه وزارت ورزش و فدارسیون فوتبال به این سفر بروند. وی تأکید می کند که نام رسایی از جمله این نمایندگان نیست!

آقای تابش! روز اولی که موضوع اعزام بنده به جام جهانی بر اساس وظیفه نظارتی مجلس مطرح شد، شرط کردم که این سفر در صورتی فایده دارد که با هزینه مجلس باشد تا وظیفه نظارتی نمایندگی تحت تأثیر رانت سفر قرار نگیرد. حال شما پاسخ دهید که بر چه اساسی به این سفرها می روید؟ تعداد سفرهایی که در قالب همراهی با وزرا یا به اسم فراکسیون ورزش یا در قالب رئیس فدارسیون سوارکاری رفته اید چه تعداد بوده است؟

همه می دانند که فراکسیون ها هیچ رسمیتی در درون ساختار مجلس ندارند. به جرأت می توان گفت که 8۰ درصد فراکسیون ها با تلاش وزارت خانه ها و سازمان های دولتی شکل می گیرند تا در بزنگاه ها مانند بررسی بودجه و طرح ها و لوایح مرتبط از ظرفیت نمایندگان به نفع خود استفاده کنند و در مواردی نیز یک فراکسیون راه اندازی می شود تا در بزنگاه بتواند در قالب تعامل با یک نهاد از آن امتیاز بگیرد.

به جز چند فراکسیون سیاسی که بر اساس مبانی فکری و سیاسی شکل می گیرند به جرأت می توان گفت که 80 درصد فراکسیون ها در حد یک هیأت رئیسه باقی می مانند. هیأت رئیسه این فراکسیون های به ظاهر موجه و مملو از نماینده نیز با استفاده از ظرفیتی که ادعا می کنند در اختیار دارند، در طرح ها و لوایح وارد لابی با وزارت خانه ها می شوند و محصول تشکیل فراکسیون را که گرفتن امتیاز است به دست می آورند.

یکی از مهمترین منافع این فراکسیون ها بویژه برخی از این فراکسیون ها حضور هیأت رئیسه آنها در سفرهای خارجی با هزینه دولت است که آقای تابش به خوبی به آن اشاره کرده است.

سئوال این است که آیا سفر رسمی یک نماینده که با تصویب و نظر مجلس صورت می گیرد، شایسته فحاشی های سیاسی این جماعت است یا سفری که آقای تابش در قالب لابی با وزارت ورزش و فدارسیون فوتبال به دنبال آن است و به آن اشاره می کند؟

آیا کمیسیون های تخصصی مجلس که در آیین نامه داخلی برای آنها ساز و کار خاصی پیش بینی شده و باید پاسخگوی رفتارها و تصمیمات خود باشند، اصالت دارد یا فراکسیون هایی که غالبا در روزهای اول شروع به کار مجلس تشکیل می شوند و بعد از انتخاب هیأت رئیسه آن معمولا افول می کنند؟

راستی چرا هیچ یک از رسانه های دلواپس از آقای تابش و چند نماینده دیگر همراه وی نمی پرسند که با بودجه چه نهادی و بر اساس چه ضرورتی و با موافقت کدام نهاد تصمیم گیر درون هیأت رئیسه قرار است در بازی های جام جهانی حضور یابند؟

چند روز قبل در خصوص موضوعات مطرح در پرونده فساد در فوتبال و برخی حواشی غیر فوتبالی مطرح در جام جهانی با یکی از مسئولان عالی وزارت ورزش - عمدا ننوشتم کدام مسئول - جلسه ای داشتم. در خلال بحث از فشارهایی که برخی از اعضای فراکسیون ورزش برای حضور در جام جهانی می آورند خبر داد و گفت که یکی از این آقایان فراکسیون خبر داده که برخی از نمایندگان عضو فراکسیون تهدید کرده اند که اگر برخی از اعضای فراکسیون ورزش را برای جام جهانی اعزام نکنند، از طریق سئوال و حتی استیضاح وزیر ورزش و جوانان را در فشار خواهند گذاشت! این که چه عضوی از فراکسیون ورزش مسئولیت انتقال این پیغام را به وزارت ورزش داشته مهم نیست، مهم این است که این موضوع حتی در کمیسیون فرهنگی مجلس هم طرح شده و البته کمیسون فرهنگی به حق تأکید کرده است که وزارت ورزش نباید تحت تأثیر این فشارها قرار بگیرد.

آیا تهدید یک وزارت خانه برای قرار گرفتن در لیست سفر، موضوع قابل پیگیری برای رسانه ها نیست؟ پس چرا ساکتند؟ شاید گفته شود که این چند نفر قرار است با هزینه اسپانسر و حامی مالی ای که قرار است هنرپیشه ها را ببرد،‌اعزام می شوند. این دیگر عذر بدتر از گناه است و حتما هیأت نظارت بر رفتار نمایندگان باید آن را بررسی کند. راستی چرا این رسانه های هوچی گر در همان مصاحبه ای که فحاشی به بنده را منتشر کردند، این سئوالات را از تابش نکردند؟ آیا جیب آقایان باز است که دهانشان بسته و قلمشان شکسته شده؟

اما در این که تخریب هایی از این دست، محصول روشنگری های هفته نامه ۹ دی و فریاد های درون مجلس و اصرار بر محاکمه شاه کلید فتنه و کودتای ۸۸ یعنی مهدی هاشمی و بررسی دقیق پرونده فساد در فوتبال و کوتاه کردن دم آنهایی است که به اسم این ورزش کاسبی می کردند، نه تنها تردید ندارم بلکه شواهد و نشانه هایی هم دارم و ضمن شنیدن دغدغه های دلسوزانه با صدایی رسا به این هوچی گرها می گویم که تمام تیترهایتان برایم پشیزی ارزش ندارد تا رفتن یا نرفتن به مأموریت مجلس را بر اساس آن تنظیم کنم.

اگر تکلیف اداری ام باشد حتما به سفر جام جهانی خواهم رفت و اگر تکلیفم این نباشد، در ایران می مانم تا در کنار دوستان دیگر به دعوت های متعدد برای برگزاری همایش های مردمی "ما دلواپسیم" در استان های مختلف پاسخ مثبت بدهم و تلاش کنیم تا تیم مذاکره کننده دیپلماسی کشور در ادامه مسیر مذاکرات، سر بلند بیرون بیاید و مانند توافقنامه ژنو 28 گل نخورد.

به پایان آمد این دفتر      حکایت همچنان باقی است

مرتبط‌ها

بیشترین سقوط ارزش سهام وال استریت در یک روز

دولت آمریکا به کشتن شهروندان ایرانی افتخار می‌کند

مقابله با کرونا از منظر حکمرانی (1)

آمریکا برای آزادی مزدور اسرائیلی، دست به تهدید و ارعاب زد

افشای نام‌های جدید از شاهزادگان بازداشت‌شده

استیصال رسانه‌ای ائتلاف در یمن