به گزارش دیدبان به نقل از جوان، امریکاییها به دلیل دشمنی با ملت ایران، برای موجه نشان دادن فشارها و تهدیداتشان علیه جمهوری اسلامی، ایران را به تلاش برای دستیابی به سلاح هستهای متهم میکنند. آنان جمهوری اسلامی را به حمایت از تروریسم و نقض حقوق بشر متهم میسازند.
دولتمردان امریکا برای فریب افکار عمومی، به دروغ جمهوری اسلامی را در مقابل جامعه جهانی معرفی کرده و با استفاده از قدرت رسانهای خود، ایران را تهدید صلح، ثبات و امنیت جهان معرفی میکنند! اگر امریکاییها و رسانههای استکباری و صهیونیستی، دهها دروغ بزرگ و کوچک دیگر همانند دروغهای مذکور بگویند، هیچ جای تعجب ندارد؛ زیرا آنها دشمن ملت ایران بوده و از جمله نشانههای دشمنی آنان، همین دروغهایی است که میگویند.
آنچه جای تعجب دارد و انسان را به تحیر وا میدارد، دروغهایی است که برخی در داخل کشور میگویند؛ آن هم دروغهایی که از جنس و در تراز دروغ دشمنان است. دشمنان تلاش میکنند به طرق مختلف، جمهوری اسلامی را، جنگطلب و عامل تهدید امنیت منطقه و جهان معرفی کنند. غربیها، باید پروژه ایرانهراسی را در منطقه راهبردی غرب آسیا دنبال کنند تا بتوانند از طریق فروش سلاحهای از رده خارج و انبار شده خود، میلیاردها دلار پول را از جیب کشورهای عربی منطقه خارج کنند. اما اگر کسانی در داخل کشور، جمهوری اسلامی را به جنگ طلبی متهم کنند، نام کار آنان را چه میتوان گذاشت. اینان به استناد چه شواهد، قرائن، اسناد و مدارکی اینچنین جمهوری اسلامی را به جنگطلبی متهم میسازند؟
آیا تلاش نظام اسلامی و مسئولان عالی کشور برای افزایش اقتدار ملی و ارتقای بنیه دفاعی ایران، نشان و دلیلی برای جنگطلب بودن جمهوری اسلامی است؟
آیا شعار مقاومت و ایستادگی در برابر استکبار به معنای جنگطلبی است؟ آیا میتوان گفت اگر نظامی در برابر تهدیدات دشمنانش، سیاست مقابله به مثل و پاسخ دادن قاطع و کوبنده را اتخاذ نماید، آن نظام و مسئولانش جنگطلب هستند؟ آیا پاسخ صریح و قاطع فرماندهان نظامی کشور به تهدیدات نظامی دشمن را میتوان به جنگطلبی تفسیر کرد؟ متأسفانه در منطق بیمبنای عدهای در داخل کشور، پاسخ تمامی این سؤالات مثبت است. هستند کسانی که شعار ایستادگی در برابر دشمنان در راستای حفظ استقلال و عزت ملی را، افراطگرایی، خشونتگرایی و جنگ طلبی میدانند! هستند کسانی که تلاش برای تقویت بنیه دفاعی کشور و افزایش آمادگیهای رزمی برای رساندن ایران به موقعیت قدرت بازدارندگی نظامی را به تحریک دشمن و نوعی جنگ طلبی تفسیر میکنند! اینان چه کسانی هستند و متعلق به چه جریان و گروه سیاسی میباشند؟
این افراد همان کسانی هستند که در طول سالیان گذشته و به ویژه در دوره موسوم به اصلاحات، به جای تأکید بر نظریه «بازدارندگی نظامی»، بر نظریه «بازدارندگی سیاسی» تأکید داشته و بر همین اساس، تلاش نیروهای مسلح برای تقویت قدرت دفاعی کشور و مواضع صریح و قاطع فرماندهان نظامی در قبال تهدیدات دشمنان را بر نمیتابیده و این نوع مواضع را عامل تحریک دشمن دانسته و از آن به عنوان رویکردی جنگطلبانه یاد میکردند؟
برای شناخت بهتر این افراد، میتوان به سؤالکنندگان در مجلس ششم از جانشین وقت فرمانده کل سپاه در مورد اظهاراتش، که پاسخی صریح و قاطع به تهدیدات نظامی امریکا بود، رجوع کرد. نمایندگان سؤال کننده از سردار ذوالقدر چه کسانی بودند و متعلق به کدام حزب و گروه سیاسی بودند؟ آنان ماهیتی روشن دارند. آنان همان کسانی هستند که در جبهه فتنهگران سال 1388 فعال بودند و اینک، فضا را برای فعال شدن دوباره مناسب ارزیابی میکنند. این جماعت نه تنها هیچ تعصبی نسبت به استقلال کشور و عزت ملی و اعتلای ایران ندارند، بلکه دستیابی به هرآنچه خوبی و ارزش میپندارند را در گرو همراه شدن با نظام سلطه و کنار آمدن با امریکا میدانند! بدیهی است که این افراد و گروهها،برای هموار کردن مسیر تحقق آرزوهای سراب گونه خویش، معتقدین به ایستادگی و مقاومت در برابر زیادهخواهیها، زورگوییها و باجخواهیهای امریکا و متحدینش را، افراطگرا و جنگطلب معرفی کنند و در نهایت این دروغ بزرگ را به نظام نسبت دهند.
رهبر فرزانه انقلاب اسلامی در دیدار نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی، اهداف این گروه و نوع عملشان را اینگونه معرفی فرمودند: «اینهایی که برای تئوریزه کردن سازش و تسلیم و اطاعت در مقابل زورگویان، نظام را متهم میکنند به جنگ طلبی یا به تئوریزه کردن جنگ، دارند خیانت میکنند، دروغ میگویند. نه، نظام نظام اسلامی است، نظام شرف است، نظام احترام به کرامت بشر است، نظام سلامت است؛ والصلح خیر.»